آن ها میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند؛ ولی خدا جز این نمیخواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند!
یا صاحب الزمان ادرکنی.
السلام علیک یا ابا صالح المهدی.
ننگ بر جنایت شما آل سعود .شک نکید که این رفتاشما بی پاسخ نخواهد ماند و شما هم روزی خوار و ذلیل خواهید شد. این حجاج مسلمان بی صاحب نیستند .بلکه صاحبشان مهدی موعود است و با یاری خدا انتقام آن هارا خواهد گرفت .انشا الله. الهم عجل الولیک الفرج.
یا صاحب الزمان ادرکنی.
السلام علیک یا ابا صالح المهدی.
ننگ بر جنایت شما آل سعود .شک نکید که این رفتاشما بی پاسخ نخواهد ماند و شما هم روزی خوار و ذلیل خواهید شد. این حجاج مسلمان بی صاحب نیستند .بلکه صاحبشان مهدی موعود است و با یاری خدا انتقام آن هارا خواهد گرفت .انشا الله. الهم عجل الولیک الفرج.
مسؤلیت های زنان در جامعه ی منتظر و زمینه سازی ظهور
چرا عربستان کودکان یمنی را بمباران می کند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گوشه ا ی از حملات علیه مردم یمن
مردم یمن اربابی آمریکا را نمی پذیرند.!!!!
مردم یمن اربابی آمریکا را نمی پذیرند.!!!!
مردم یمن ارباب نمی خواهند و حاکمیت کسی را نمی پذیرند. و اجازه نمی دهند بیگانگان در امور داخلی آن ها دخالت نماید.یمن از کشور های عربی با اصالت وریشه دار است.ومردم این کشور اولین کسانی بودند که به اسلام گرویدند. و می خواهند خودشان سرنوشت خودشان و کشورشان را رقم بزنند و در این را مردم بی گناه زیادی شهید شده اند اما مقاوم و سر افراز ایستاده اند.
یمن کشوری است دارای مردمی انقلابی و با بصیرت است که در مقابل کفر و دنیای استکبار ایستاده است.
عربستان سعودی با حمایت وهمراهی آمریکا و بعضی از کشور هایی که دست نشانده غرب و استعمار هستند.به مردم این کشور حمله ور شده و انسان های بی گناه را بهخاک وخون کشاندند.همه ی این جنایات توسط کسانی انجاممی شود که ادعای حقوق بشر می کنند.
توجه!!!!
آمریکا مسبب تمامی نا امنی ها در سطح دنیاست وگروههای تروریستی دست پرورده ی همین کشور بوده که باعث ناامنی در سوریه ، عراق ،افغانستان و….شده اند.
وحشت عربستان از یک انقلاب اسلامی دیگر در یمن است.
یکی از عوامل اصلی نجاوز به یمن ترس از انقلاب مردم این کشور و تشکیل حکومت اسلامی بر مبنای تشیع است.با توجه به این که حکومت پیشین یمن دست نشانده ی آمریکا ، عربستان و غرب بود و مردم این کشور هیچ نقشی در تشکیل حکومت نداشتند وبه خاطر وجود زمینه بیداری اسلامی و انقلاب به وجود آمده در یمن ، عربستان و همدستانش از جمله آمریکا و رژیم صهیونیستی از ترس و وحشت تشکیل شدن حکومت در یمن بر مبنای اسلام و شیعه، دست به تجاوز علیه کشور یمن کرده اند.
ما می دانیم که دولت آمریکا و عربستان وبعضی از کشور های غربی همیشه مخالف اسلام و شیعه بودند و هستند ولی وظیفه ی ما مسلمانان دفاع از مردم مظلوم یمن و مبارزه با دشمنان اسلام است در هر گوشه ای از دنیا که باشند.و هرگز نباید به دشمن اجازه بدهیم که به حریم دین مبین اسلام و تشیع تجاوز کنند.
نمایشگاه جنایات سعودی درسفارت عربستان دریمن
به گزارش خبر گزاری مشرق:
اهالی منطقه «فج عطا» در پایتخت یمن در واکنش به جنایات عربستان و آمریکا در حمله به یمن و کشتار زنان و کو دکان، دیوار سفارت عربستان سعودی را به محل برگزاری نمایشگاه عکس جنایت های آل سعود تبدیل کردند.
به گزارش مشرق این نمایشگاه حاوی تصاویر جنایت های عربستان و آمریکا علیه مردم یمن به ویژه منطقه «فج عطا» شامل هدف قرار دادن کودکان و زنان ، تأسیسات عمومی، جاده ها پل ها خودرو های حامل غذا تانکر های سوخت، فرود گاهها و آثارمحاصره این حمله ی ظالمانه است.
عربستان سعودی با محاصره یمن درصدد جلوگیری از رسیدن غذا و دارو به مردم این کشور است.اقدامی که نقض آشکار موازین انسانی و قوانین بین المللی است.
هدف از برگذار کننده گان این نمایشگاه، ثبت موارد نقض قوانین بین المللی و جنایات آمریکا و عربستان علیه مردم یمن و افشای جنایات ائتلاف سعودی در زمینه قتل عام شهروندان تخریب اموال مردم و همچنین تأسیسات زیر بنایی این کشور است.
منبع: العالم
دستان پیدا و پنهان تجاوز به یمن( در گفت و گو با کارشناس رسانه استاد علی اکبر رائفی پور)
به گزارش گروه بین المللی خبرگزاری فارس استاد علی اکبر رائفی پور در گفت و گو با خبر گزاری فارس علت اصلی حمله عربستان به یمن را تهسیل تغیرات در هرم قدرت و کسب مشروعیت برای پسر جوان شاه کنونی سعودی دانست.و با یاد آوری سیاست امام خمینی(ره) در مقابل آل سعود از برخی مسؤلان جمهوری اسلامی انتقاد کرد.و از آنان خواست تا با حکومت فعلی سعودی اصلا مماشات نکنند. رائفی پور، عربستان را به دو مرحله قبل و بعد از حمله به یمن تقسیم کرد و با بیان اینکه عملکرد دولت عربستان هیچ فرقی با دولت اسرائیل ندارد.گفت: قبل از حمله به یمن سیاست عربستان معاویه گونه بود اماپس از حمله این سیاست تبدیل به (سیایت یزیدی) گونه شده و نباید به هیچ عنوان با آن مماشات کرد.
وی با بیان اینکه عربستان هیچ خیری برای جمهوری اسلامی ایران نداشته بلکه مانند رژیم صهیونیستی علیه ایران فعالیت کرده ، خواستار بکار گیری ادبیات تند ی در قبال آل سعود شد.
برای اطلاعات بیشتر در مورد این گفت و گو به سایت خبرگزاری فارس مراجعه فرمایید.
دستان پیدا و پنهان تجاوز به یمن «سکوت ساز مان های جهانی در برابر نسل کشی در یمن!!!!!!!!»
چرا سکوت؟؟؟
نکته بسیار مهم آن که اقدام عربستان نسل کشی علیه بشریت و نقض تمام قوانین بین المللی است.سکوت ساز مان های جهانی از جمله: شورای حقوق بشر در برابر آن امری پرسش برانگیز و محکوم است. این امر مطرح می شود که آمریکا چگونه به بهانه ی نجات جان انسان به اشغال عراق و افغانستان پرداخته و در برابر کشتار مردم یمن سکوت کرده است به راستی، این امر واهی بودن ادعای بشر دوستی آمریکارا نشان می دهد.
نکته ی مهم دیگر آ ن که آمریکا با ادعای همایت از بشریت و جلوگیری از احتمال آن که ایران در سال های آینده به سمت بمب هسته ای برورد، به مقابله با حقوق هسته ای ایران که هرگز به دنبال سلاح هسته ای نبوده می پردازد، حال آنکه در برابر جنایات آشکارعربستان که تهدید امنیت منطقه و جهان است، سکوت و حتی از آن حمایت کرده است.
کارتر وزیر دفاع آمریکا با استقبال از تجاوز عربستان و تعدادی از کشورهای حامی ریاض به یمن، این حملات را در جهت منافع ایالات متحده خواند. این اقدام نشانه ای بر ادامه ی بی منطقی و درس نگرفتن آمریکا از جنگ های گذشته است. این رفتار نشان می دهد که اوباما هم در جاده بوش حرکت می کند. که زوال آمریکا را در پی دارد. نقش آمریکا زمانی آشکار می شود که عادل الجبیر درسفیر عربساتن در گفت و گو با شبکه ی خبری اسکای نیوز فاش کرد: عملیات نظامی که با (عنوان طوفان قاطعیت) به رهبری عربستان علیه حوثی ها در یمن در حال انجام است، از ماه ها پیش و پس از رایزنی با آمریکا انجام شده است.
منبع: خبر گذاری تسنیم***
دستان پیدا و پنهان تجاوز به یمن
بأئ ذنبٍ قَتِلَت؟ ( سوره ی تکویر آیه 9) به کدامین گناه کشته شدند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ صد هاکودکان بی گناهی که خاکستر شدند.
آل سعود یک هدف دارد و آن نابودی کامل یمن و مردمان آن است و به خاطر ترس از انقلاب مردم شیعه ی یمن و قیام برعلیه آن ها و به بهانه ی این که قصد دارد مانع پیشرفت نظامی یمن شود دست به چنین جنایتی می زند و حتی به کودکان بی گناه هم رحم نمی کند و مهم تر از آن منشأ اصلی این حملات به آمریکا ی جنایت کار باز می گردد که در این جنایت با آل سعود همدست شده و همچون کرکس صفتان در کمین لاشه ی حاضر نشسته است.
دستان پیدا و پنهان تجاوز به یمن
مهدی شکیبایی:
بامدادپنج شنبه سفیر عربستان در آمریکا از آغاز عملیات (توفان قاطع) برای تجاوز نظامی به حریم یمن خبر داد و اعلام کرد که این عملیات بامداد پنج شنبه ساعت 24 به و قت عربستان سعودی با دستور ملک سلیمان شاه این کشور آغاز شده است.
بر خلاف ادعای آل سعود مبنی بر این که به تأ سیسات نظامی در صنعا حمله شده، وزارت بهداشت یمن از کشته شدن 20 و زخمی شدن 30 شهروند یمنی خبرداده است.
سوال مهمی که به ذهن می رسد این است که هدف از یورش عربستان یه یمن چیست و با کدام مجوز و طبق کدام بند قوانین سازمان ملل این تجاوز انجام گرفته است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چه کسانی نقش اساسی در این تجاوز دارند؟؟ و در این میان چه کسانی از این حمله سود می برند؟؟؟؟؟؟؟
منبع: پایگاه خبری تسنیم
نقش زنان در فرهنگ سازی حماسه ی عاشورا در طول تاریخ
نقش زنان در صدر اسلام
نقش زنان در صدر اسلام در دفاع، امری انکارناپذیر و مالامال از ایثاری آگاهانه، تقدیمی عاشقانه و روحی مخلصانه است.
بزرگترین مدافع زن در صدر اسلام، فاطمه (علیهاالسلام) است. ایشان به همراه گروهی از زنان در جنگ احد شرکت کردند. حضرت زهرا (علیهاالسلام) و چهارده زن دیگر، عهده دار حمل آذوقه و آشامیدنی، مراقبت از مجروحان و آب رسانی به تشنگان بودند. در همین جنگ ایشان از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) و علی (علیه السلام) پرستاری و مراقبت نمودند.)1
زنان دیگری نیز در صدر اسلام برای دفاع از عقیده، ایمان، و دین و کیان خود نقشی به سزا داشته اند. اولین شهید زن در اسلام، سمیّه است؛ مادر عمار یاسر. سوده همدانی با اشعار خود برادران مسلمان را تشویق به جهاد می نمود. صفیه دختر عبدالمطلب و عمّه بزرگوار پیامبر در جنگ احد سر یک یهودی را با شمشیر از تن جدا کرد، آسیه در مداوای مجروحین و انتقال شهدا سهم به سزایی داشت و یک نیروی رزمی بود. ام عمّاره در جنگ حنین یکی از دشمنان را با ضربات شمشیر از پای درآورد.
پیامبر اکرم همواره در جنگ ها تعدادی از زنان را به همراه داشت، که وظیفه آبرسانی به بیماران و مداوای آن ها را بر عهده داشتند. نسیبه، امّ سنان اسلمی، سِلمی کنیز پیامبر نیز به عنوان پرستار به ایشان کمک می کردند.)2
سهم زنان در جنگ هشت ساله ایران و عراق
کمک های نقدی و غیر نقدی
«لن تنالوا البرّ حتّی تنفقوا ممّا تحبّون»؛ هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آن چه دوست دارید (به دیگران) ببخشید.3
خانم مصباحی مدیر دبیرستان قدس نقل می کند: «از آنجا که می خواستیم کاری انجام دهیم که هم در روحیه شاگردان و هم خدمت عمده ای به جبهه باشد، لذا با صحبت هایی که با هلال احمر انجام دادیم، قرار گذاشتیم تا آمبولانسی به صورت امانت به مدرسه آورده شود، آنگاه به شیوه های مختلفی که دانش آموزان در نظر می گیرند، به تدریج پول آن تهیه شود. قرار شد هر روز یک کلاس، غذایی تهیه کند و با فروش آن به دانش آموزان، سودش را برای خرید آمبولانس پرداخت نماید. حتی بعضی از کلاس ها روزه گرفتند و پول صبحانه و نهارشان را به جبهه دادند. این مسأله شور و شوق عجیبی در دانش آموزان به وجود آورد.»4
«زنی را دیدم که با وجود فقر مالی، دسترنج یک ماه حصیربافی خودش را با رضایت فرزاندان یتیم خود برای کمک اهدا کرد.»5
در سال 66، شرایط خاصی در جبهه ها به وجود آمده بود. در دبیرستان دخترانه ای که من مدیر آن بودم، جهاد مالی اعلام شد. روز اول چند تن از فرزندان شهدا، انگشترهایی که پدرانشان برایشان خریده بودند، داوطلبانه به صندوق ریختند. دانش آموزی داشتیم که برادر شهیدش برای ازدواج خود یک انگشتر برای نامزدش خریده بود. او نیز آن را به جبهه اهدا کرد. 6
مرحومه فهیمه بابائیان پور، همسر شهید غلامرضا صادق زاده، در نامه ای به همسرش، می نویسد: «دستم را از زیر چادر بیرون آوردم و یکبار دیگر برای آخرین بار به آن نگاه کردم. از دستم بیرونش آوردم و گفتم: می خواهم برای جبهه بدهم. برادری که در دکه ایستاده بود، گفت: چیه؟ طلاست؟ و بی اختیار نوار آهنگران را پشت بلندگوی دکه گذاشت. صدای آهنگران در میدان پیچید. اما من به خاطر می آوردم لحظات خوشی را که برای خریدنش صرف کرده بودیم. از این مغازه به آن مغازه. مغازه دار وقتی آن را آورد، گفت: عقیق این انگشتر یمنی است. تو خوشحال شدی و به عنوان تنها خرید ازدواجمان آن را خریدی. می خواستم به آن برادر بگویم: آری طلا است. تنها خرید ازدواجمان است. می خواستم بگویم که خیلی دوستش دارم. می خواستم بگویم که چند روزی در دستم کردم که خاطره اش در ذهنم بماند… برادر نوشت: انگشتر طلا با نگین دریافت گردید… . از دکه کمک به جبهه بیرون آمدم و پیش خود گفتم: یا زهرا (علیهاالسلام) قبول کن!7
آشپزی و تهیه مواد غذایی
«عملیات کربلای چهار و پنج بود که تعداد مجروحین زیاد بود و آن ها را به نقاهتگاهی که به همین منظور در استادیوم آزادی تهران تدارک دیده بودند، آوردند. ساعت 12 شب، به بسیج خواهران محل اطلاع دادند که دویست کیلو هویج را باید آماده و آبگیری کنید. ما بلافاصله با خواهران تماس گرفتیم. آن ها به مسجد آمدند و در مدت 2 ساعت، تمامی 200 کیلو هویج را آب گرفتند و در شیشه آماده کردند. وقتی برادرها برای تحویل آن ها به مسجد آمدند، از سرعت عمل ما شگفت زده شدند…»8
خیاطی و تهیه لباس گرم
«یکی از خواهرانی که در ستاد پشتیبانی مکتب الزهرا(علیهاالسلام) فعالیت کرده است، چنین می گوید: «آن روزها شنیدیم که بعضی کارخانه ها لباس هایی را که برای برادران سپاهی و ارتشی می دوزند، دستی 45 تومان از دولت پول می گیرند. ما با مراجعه به واحد امور صنفی تقاضا کردیم که دو هزار دست لباس را می دوزیم و مجاناً در اختیار دولت می گذاریم.»9
«حتی در مواقع بمباران هوایی دشمن، شبانه روز پشت چرخ خیاطی می نشستیم و فقط کار می کردیم. مادر شهیدی که در فاجعه هفتم تیر پسرش شهید شده بود، اشک می ریخت و شبانه روز در ستاد، لباس می دوخت…»10
اهدای خون
دکتر میلانی، مدیر عامل وقت سازمان انتقال خون ایران، خاطره ای از عملیات کربلای 5 نقل می کند: «… ساعت حدود 3 نیمه شب بود. برای سرکشی به سالن انتقال خون رفتم. دیدم گروهی از خواهران برای اهدای خون از دولت آباد تهران به سازمان آمده اند… آن هم در آن ساعات شب!»11
سخنرانی و نامه های پرشور در تشویق رزمندگان
سخنرانی پرشور مادر بزرگوار شهیدان مهدی و مجید زین الدین، در تشییع پیکرشان، چنان شوری در همگان ایجاد کرد که هزاران هزار جوان برومند با تهییج مادرانشان، داوطلبانه به جبهه اعزام شدند… .
و یا سخنرانی فهیمه بابائیان پور، همسر شهید غلامرضا صادق زاده که: «ای همسر شهیدم! راهت ادامه دارد…». فهیمه پس از آن که بر جسد پاره پاره همسرش حضور یافت، به جای آن که فغان و زاری پیشه کند و سیاه بپوشد، لباس سپید عروسی اش را بر تن کرد و گل روز عروسی اش را در دست گرفت و پیشاپیش همگان در تشییع پیکر همسرش فریاد برآورد: «ای همسر شهیدم! شهادتت مبارک!» و در هنگام تدفین او، در میان انبوه جمعیت، با صدای رسا گفت: «الهی! رضاً برضائک، تسلیماً لأمرک». و در مراسم ختم او تأکید کرد که «این ختم نیست که آغاز است، آغاز راهی که همسرم آن را پیمود…»
از آن پس فهیمه یکسال لباس سپید پوشید؛ چرا که خود را عزادار نمی دانست، همان گونه که در تدفین او گفته بود: «اگر غلامرضا به مرگ طبیعی مرده بود، سیاه می پوشیدم؛ چرا که عزیزی از دست رفته بود. اما اکنون لباس سپید عروسی ام را بر تن کرده ام؛ چرا که می دانم او هست، ناظر است، شاهد است، من حتی از او خداحافظی هم نمی کنم…». کلامش چنان شورانگیز بود که بانویی از فهیمه 19 ساله خواسته بود تا اگر پسرش شهید شد، فهیمه در مراسم ختمش سخنرانی کند.13
تبلیغات برای ایجاد روحیه حماسی در رزمندگان
هنر، همچنانکه پیر مراد رزمندگان گفته بود: دمیدن روح تعهد در انسان هاست… و این چنین بود که شاعران و هنرمندان زن در این میان نقش آفرینی کردند. اشعار حماسی و شورانگیز مرحومه سپیده کاشانی، خانم سیمین دخت وحیدی و طاهره صفارزاده، همچون شعر خنساء در زمان پیامبر، حماسه ساز بزرگمردان بود. تهیه و نصب پلاکاردها و تراکت های تبلیغاتی و شعارها و… نیز شیوه ای دیگر بود.
«بچه ها چند قوطی رنگ که در خانه داشتند، آورده بودند. نقاش ابتدا طرح ها را با مداد روی تخته ها پیاده کرد. قلم مو نداشتیم. نگاهی به هم انداختیم. آستینم را بالا زدم و انگشتم را در قوطی رنگ فرو بردم و شروع کردم به رنگ زدن. بقیه هم به من نگاه کردند و با خنده مرا همراهی کردند… صدای اذان صبح که بلند شد، کار طراحی ما نیز به پایان رسیده بود…»14
چنین است که رهبر معظم انقلاب می فرمایند: «ما در جنگ و انقلاب مشاهده کردیم که نقش خانم ها اگر از مردها بیشتر نبود، کمتر هم نبود. اگر زنان حماسه جنگ را نمی سرودند و جنگ را در میان خانه ها یک ارزش تلقی نمی کردند، مردها اراده و انگیزه رفتن به میدان جنگ را پیدا نمی کردند. ده ها عامل دست به دست هم می دهد تا خیل عظیم بسیجی را به سمت جبهه روانه کند. یکی از مهمترین این عامل ها، روحیه همسران و زنان است…»15
پی نوشت ها:
1ـ آیت الله جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، نشر فرهنگی رجاء، ص 292.
2ـ همان، ص 391.
3ـ آل عمران/ 92.
4ـ زهرا رحمانیان، نقش رزمی زنان در دفاع، ناشر: سازمان تحقیقات خودکفایی بسیج، ص 10.
5ـ همان، ص 15.
6ـ عشق و آتش (ویژه نامه بانوان فداکار مازندران)، ص 104 و 106.
7ـ علیرضا کمری، نامه های فهیمه، دفتر ادبیات و هنر مقاومت، ص 137.
8ـ عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس، مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فقیه در سپاه، ص 80.
9ـ نقش پشتیبانی رزمی در دفاع، کنگره نقش زنان در دفاع و امنیت، ص 10.
10ـ همان، ص 11.
11ـ همان، ص 15.
12ـ همان.
13ـ نامه های فهیمه، ص 116
14ـ منبع شماره 9
15ـ حدیث ولایت، ج 3، ص 54.
مذهبی
نقش زنان در فرهنگ سازی حماسه ی عاشورا در طول تاریخ
نام چند زن موفق در طول تاريخ و مهمترين دلايل موفقيت آنها
إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیرًا وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا ﴿٣٥﴾
زنان بخشي از جامعه ي انساني اند كه در حوزه ي ايمان و كمال تفاوتي با مردان ندراند و گاه به چنان مقامي دست مي يابند كه مردان بايد از آنان درس تقوا، شجاعت، ديانت و خضوع در برابر پروردگار بگيرند، قرآن در يك دعوت عمومي هم مردان وهم زنان را به كمال و حركت در مسير ايمان دعوت مي كند، زناني از همين جامعه دعوت شده بودند كه با تربيت نفس خويش و حركت در راه رضايت محبوب، چنان ذوب در معشوق شوند كه از آنان بايد به عنوان زنان نمونه، الگو، موفق و موثر در طول تاريخ نام برد. در اين راستا «آسيه» بانويي نمونه و الگويي براي زن و مرد در نفي ستمگري، شرك و كفر و گرايش به توحيد و يكتاپرستي است در حقيقت هر كس در اثبات اين حقيقت تلاش كند، ظلم را در هم شكند و براي رسيدن به مقام قرب الهي استقامت ورزد الگو، نمونه و موفق است آسيه در خانه اي زندگي مي كند كه صاحب آن خانه (فرعون) ادعاي«انا ربكم الاعلي» دارد و اين زن در ميان اين ادعا و شعار سخن از توحيد مي گويد و براي نفي بيدادگري، وحشيانه ترين شكنجه ها را تحمل مي كند تا آن جا كه نامش زينت بخش قرآن مي شود«مريم» در ميان بسياري از مردان چنان لياقتي مي گيرد كه چون مادرش پس از تولد مريم به پروردگار مي گويد «خدايا من اين دختر و فرزندانش را از شر شيطان به تو پناه دادم خداوند پاسخش مي دهد. پس خداوند او را به نيكويي پذيرفت در صورتي كه پروردگار درباره ي ساير مردم مي فرمايد«انما يتقبل الله من المتقين» اين جا سخن از پذيرفتن عمل است و درخصوص حضرت مريم(س) گوهر ذات عامل قبول مي شود هنگامي كه سخن از «زهراي مرضيه» مي شود پيامبران نيز سر تعظيم فرود مي آورند پدر دستش را مي بوسد و در هنگام ورودش در برابر او مي ايستد، فاطمه (س) ناب ترين الگوي همه ي زنان نمونه است، زن نمونه شناختي ارزشي براي همه ي بانوان است تا با تلاش خود به كسب آن ارزش ها نايل شوند. مادر فاطمه ي زهرا(س) خديجه دختر خويلد، زني پاكدامن و عفيف بود و از بازرگانان قريش به حساب مي آمد در زماني كه مشركين و كفار با سخت ترين شكنجه ها تلاش مي كردند تا راه نفوذ اسلام را در سطح عربستان سد كنند و بارها در مسير مسجدالحرام تا خانه به پيامبر(ص) سنگ مي زدند خديجه گاه سپري بود كه سنگ ها را بر جان مي خريد تا كمتر به دست و پاي پيغمبر آسيبي برسد. حضرت خديجه (س) تمام ثروت و دارايي خويش را در راه اسلام به كار مي برد. و در زمان نزديكتر مي توان از شهيده بنت الهدي صدر فرزند علامه سيد حيدر صدر و خواهر شهيد آيت الله «سيد محمدباقر صدر» نام برد ايشان بانويي بسيار فرهيخته بودند كه در بسياري از علوم به درجات والايي نائل شدند، ايشان با سلاح علم و قلم، براي هدايت زنان عراق تلاش جديدي آغاز كرد و پرچمدار حركت اسلامي بانوان در عراض شد «بنت الهدي» آگاهي را در ميان زنان بالا برد، حجاب را رواج داد و باعث شد تا ديدگاه هاي جامعه درباره ي زن و ديدگاه هاي زنان درباره ي اسلام تغيير كند.
منابع: 1
قرآن کریم سوره ی احزاب آیه 35- *1زنان نمونه، علي شيرازي، دفتر تبليغات اسلامي حوزه ي علميه ي قم . 2- از عرش تا عرش (تجزيه و تحليل زندگي سياسي حضرت زهرا(س) ، علمي محمد بشارتي . 3- زنان موثر در تاريخ ايران، محمد جواد بهروزي . 4- نقش زنان مسلمان در جنگ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي . 5- ياقوت و مرجان، علويه ام الفخر علامه .
نقش زنان در فرهنگ سازی حماسه ی عاشورا در طول تاریخ
شیر زنی در میان لشکر عمر سعد
حمید بن مسلم خبرنگار کربلا می گوید:
زنی از طایفه بکر بن وائل را دیدم که همراه شوهرش در میان اصحاب عمر سعد بود، چون دید مردم ناگهان بر زنان و دختران حسین تاختند شروع به غارت کردند، شمشیري برداشت و رو به خیمه هاي حسین آمد و فریاد زد: اي مردان قبیله بکر! آیا لباس از تن دختران رسول خدا به یغما می برید؟ مرگ براین حکومت غیر خدایی، اي قاتلین فرزند رسول خدا! شوهرش دستش را گرفت و او را کشانکشان به جایگاه خودش بازگرداند!
فیلم
نقش زنان در فرهنگ سازی حماسه ی عاشورا در طول تاریخ
چگونه زنان و مادران والامقام توانستند باعت ترویج قرهنگ عاشورا شوند؟
بر ما واضح است تمامی افرادی که در روز عاشورا امام حسین(ع) را یاری کردند و در راه حق و دین خدا به شهادت رسیدند. بی شک تر بیت یافته ی مادران و زنان با تقوا و با ایمان بودند. و چنین افرادی به وسیله ی یک تربیت صحیح و خدا پسند توانستند در روز عاشورا از جان و مال و فرزندان خویش بگذرند و از دنیا دل بکنند و در برابرظلم و باطل ایستادگی کنند تا حق را آن چنان که باید بشناسانند، بر انسان ها شناساندند.و حال اینجا این سوال مطرح است که آیا هر زن و یا هر مادری می تواند شوهرو فرزندان خود را به گونه ای تربیت کند که مطیع امر خداوند و پیرو اهل بیت علیهم السلام باشند بی شک اگر کسی بخواهد بر دیگری تأثیر مثبت بگذارد خود باید در مرحله ی اول عامل به گفته هایش باشد. آری چنین زنان و و مادران والا مقامی در طول تاریخ و جود داشتندو هنوز هم و جود دارند که همیشه تلاش کرده اند تا خداوند از آن ها راضی باشد و هدفشان رسیدن به کمالات و اطاعت از پروردگارشان است.
زنی که ثروت خود را در راه نهضت عاشورا بخشید ؛
ماریه دختر منقذ، معروف به عبدیه بصریه، خانه اش محل ألفت شیعیان بود که در آنجا بحث علمی می کردند، و مذهب امامیه
شیعه اثنی عشري را رواج می دادند، او در امتداد همان رسالتی که خدیجه (س) در بذل ثروت خود در راه نشر اسلام کوشید، قدم برداشت، این بار ماریه ثروت خود را در خدمت نهضت عاشورا قرار داد. او که همسر و فرزندانش در رکاب حضرت علی (ع) درواقعه جمل شهید شده بودند، از این رو، در راه به ثمر رسیدن نهضت امام حسین (ع) از هیچ بذل و بخششی ابا نمیکرد، و گاهی هم با گریه هاي احساسی خود مردان را به یاري امام حسین (ع) تشویق و تحریض می کرد.درست از وقتی که معاویه به درك واصل شد و یزید سلطنت استبدادي و موروثی پدر را به دست گرفت، و امام حسین (ع) هم سر ناسازگاري و مبارزه با یزید را در دستورکار خود قرار دادند، از همان بدو حرکت از مدینه از حضور زنان و اهل بیت در کاروان به عنوان مکمّل و تمام کننده نهضت یادمی کردند.و در این راستا، اهل بیت: خود را به عنوان یار و یاور اصلی خویش به همراه بردند، و هیچ کس نتوانست امام را از این مهم منصرف کند؛ زیرا اراده خدا بر این بود که اهل بیت (ع) با اسارت خود مراحل تکمیلی و جاودانگی نهضت خونبار عاشورا رابه انجام برسانند.
جملات زیبا از قرآن کریم
جملات زیبا از قرآن کریم
ما انسان را آفریدیم و وسوسههاى نفس او را مىدانیم، و ما از شاهرگ (او) به او نزدیكتریم ! ق آیه ۱۶
بسا چیزى را ناخوش داشته باشید كه آن به سود شماست و بسا چیزى را دوست داشته باشید كه به زیان شماست، و خدا مىداند و شما نمىدانید. بقره آیه ۲۱۶
و چون بندگان من از تو در بارهى من بپرسند،بگو که من نزدیکم و به ندای کسی که مرا بخواند پاسخ می دهم . بقره آیه ۱۸۶
نیکوکار کسی است که به خدای عالم و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیغمبران ایمان آرد و دارائی خود را در راه دوستی خدا به خویشاوندان و یتیمان و فقیران و رهگذاران و گدایان بدهد و هم خود را در آزاد کردن بندگان صرف کند و نماز بپا دارد و زکات مال به مستحق برساند و با هر که عهد بسته به موقع خود وفا کند و در کار زار و سختیها صبور و شکیبا باشد و بوقت رنج و تعب صبر پیشه کند کسانیکه بدین اوصاف آراسته اند آنها به حقیقت راستگویان و آنها پرهیزکارانند. بقره آیه ۱۷۷
اى کسانى که ایمان آوردهاید، از صبر و نماز کمک بگیرید که خداوند با صابران است.بقره آیه ۱۵۳
آیا ندانسته ای که خدا آنچه را که در آسمانها و آنچه را که در زمین است می داند؟ هیچ گفتگوی محرمانه ای میان سه تن نیست مگز اینکه او چهارمین آنهاست، و نه میان پنج تن مگر اینکه او ششمین آنهاست، و نه کمتر از این و نه بیشتر . مگر اینکه هر کجا باشند او با آنهاست. آنگاه روز قیامت آنان را به آنچه کرده اند آگاه خواهد گردانید. زیرا خدا به هر چیزی داناست. مجادله آیه ۷
مرا بخوانید تا به شما پاسخ دهم . غافر آیه ۶۰
خدایی جز او نیست، پس از درگاه او به کجا می روید؟ زمر آیه ۶
اى بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید كه خدا همه گناهان را مىآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است. زمر آیه ۵۳
آیا خدا برای بنده اش كافی نیست؟ زمر آیه ۳۶
اگر می خواهید مخاطبان به سوی شما جذب شوند، ابتدا به خودتان بپردازید! روح خشک و سنگین و بی لطافت، هیچ گاه در امر تربیت موفق نمی شود . مهربانی، دلسوزی و رقت قلب را در خود بپرورید تا مردم بی آن که شما متوجه شوید، در اطراف شما جمع گردند. آل عمران آیه ۱۵۹
قطعا بدترین جنبندگان نزد خداوند، کرها و لالهایی هستند که نمی اندیشند. انفال آیه ۲۲
چرا ما به خدا و آنچه از حق به ما رسیده است، ایمان نیاوریم،در حالى كه آرزو داریم پروردگارمان ما را در زمره صالحان قرار دهد؟! مائده آیه ۸۴
بندگان رحمان (خاص خداوند) ،كسانى هستند كه با آرامش و بىتكبّر بر زمین راه مىروند؛وهنگامى كه جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام مىگویند (و با بىاعتنایى و بزرگوارى مىگذرند)؛ فرقان آیه ۶۳
از رحمت خدا مایوس نشوید،که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مایوس مىشوند! یوسف آیه ۸۷
تمام اعمالی که انجام می دهیم، حتی اگر ذره ای و مثقالی باشد، به خودمان باز می گردد و بازتابش آنها را در زندگی خواهیم دید. زلزال آیه ۷
فرارسیدن قیامت در (بر اهل) آسمانها و زمین، سنگین و دشوار و گران است، فرا نرسد شما را مگر به یکباره و ناگاه و بدون آنکه شما را خبر دهد. اعراف آیه 187
او كسى است كه (روح) شما را در شب (به هنگام خواب) مىگیرد; و از آنچه در روز كردهاید، با خبر است; سپس در روز شما را (از خواب) برمىانگیزد; و (این وضع همچنان ادامه مىیابد) تا سرآمد معینى فرا رسد; سپس بازگشت شما به سوى اوست; و سپس شما را از آنچه عمل مىكردید، با خبر مىسازد. انعام آیه ۶۰
دلها به یاد خدا آرام میگیرد. رعد آیه ۲۷
بدانید زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی، و تجمل پرستی و تفاخر در میان شما و افزون طلبی در اموال و فرزندان است . حدید آیه ۲۰
ما آیات (خود) را برای شما بیان كردیم شاید اندیشه كنید… حدید آیه
چهارشنبه بیست و نهم مرداد 1393 | توسط : طلبه
شعبان
شعبان ماه شریفی است و آن ماه من است، حاملان عرش آن را بزرگ میشمارند و حق آن را میشناسند، آن ماهی است که در آن همچون ماه رمضان، روزی بندگان زیاد میشود.
رسول خدا محمد مصطفی(ص) میفرماید: شعبان ماه شریفی است و آن ماه من است، حاملان عرش آن را بزرگ میشمارند و حق آن را میشناسند، آن ماهی است که در آن همچون ماه رمضان، روزی بندگان زیاد میشود.
حجتالاسلام سید حسن هاشمی جزی، مدیرگروه اخلاق مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی به مناسبت فرا رسیدن ماه شعبان ماه پیامبر خدا(ص) و ماه آماده شدن برای میهمانی خدا یادداشتی نوشته که در پی میآید:
*فضیلت ماه شعبان
شعبان ماه بسیار شریفى است و به حضرت سید انبیاء صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَآله منسوب است و آن حضرت این ماه را روزه مىگرفت و به ماه رمضان وصل مىکرد و مىفرمود: شعبان، ماه من است هر که یک روز از ماه مرا روزه بگیرد، بهشت برای او واجب میشود و از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده است که چون ماه شعبان فرا میرسید، امام زین العابدین علیهالسلام اصحاب خود را جمع مىکرد و مىفرمود، اى اصحاب من مىدانید این چه ماهى است؟ این ماه شعبان است.
حضرت رسول صلى الله علیه وآله مىفرمود: شعبان ماه من است، پس در این ماه براى جلب محبت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود روزه بدارید، به حقّ آن خدایى که جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست، سوگند یاد مىکنم که از پدرم حسین بن على علیهماالسلام شنیدم که فرمود، شنیدم از امیرالمؤمنین علیه السلام که هر که روزه بگیرد در ماه شعبان، براى جلب محبّت پیغمبر خدا و تقرّب به سوى خدا؛ خداوند او را دوست میدارد و در روز قیامت کرامت خود را نصیب او میگرداند و بهشت را براى او واجب میکند
سپس امام صادق علیه السلام چنین گفت: امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمود: از هنگامی که شنیدم منادی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در ماه شعبان ندا داد، روزه شعبان از من فوت نشد و تا زمانی که زنده هستم، به خواست خداوند از من فوت نخواهد شد.
بنا بر آنچه در شماری از متون روایی وارد شده، پیامبر اکرم (ص) در یکی از سالها، به هنگام آغاز این ماه خطبهای خواندند و مردم را نسبت به شرافت این ماه آگاه فرمودند.
در بحارالانوار قسمتهایی از این خطبه چنین آمده است: شعبان ماه شریفی است و آن ماه من است، حاملان عرش آن را بزرگ میشمارند و حق آن را میشناسند، آن ماهی است که در آن همچون ماه رمضان، روزی بندگان زیاد میشود و در آن بهشت آذین بسته میشود و این ماه را شعبان نامیدهاند، زیرا در آن ارزاق مومنان تقسیم میشود و آن ماهی است که عمل در آن چند برابر میشود و کار نیکو هفتاد برابر ثمره میدهد.
بنا بر آنچه در حدیثی دیگر که در وسایل الشیعه به آن اشاره شده، ماه شعبان، ماهی است که: «در هر پنجشنبه آن، آسمانها زینت بسته میشود و فرشتگان به دعا میپردازند که پروردگارا! آنکس را که در این ایام روزه بدارد، ببخشای، و دعایش را اجابت فرمای. پس هر کس که در روز اول شعبان دو رکعت نماز گزارد و در هر رکعت آن یکمرتبه سوره حمد و یکصد مرتبه سوره توحید را بخواند و بعد از نماز نیز یکصد مرتبه صلوات بفرستد، خداوند تمامی حاجتهای دینی و دنیایی او را اجابت میفرماید.
همچنین در حدیثی دیگر که در وسایلالشیعه، بحارالانوار و مصباح المتهجد اشاره شده در خصوص فضیلت ماه شعبان آمده است: «خداوند به ذات مقدس خود سوگند خورده است که هر کس را در این ماه به او پناه برده و از او درخواست کند، از رحمت خود محروم نکند.»
در فضیلت و اعمال ماه شعبان از امام جعفر صادق(ع) روایت است که چون ماه شعبان داخل مىشد، حضرت امام زین العابدین(ع) اصحاب خود را جمع مىکرد و مىفرمود: اى گروه اصحاب من! مىدانید این چه ماهى است، این ماه شعبان است و حضرت رسول (ص) مىفرمود: شعبان ماه من است، پس در این ماه روزه بدارید، براى محبت پیغمبر خود و براى تقرب به سوى پروردگار خود، به حق آن خدایى که جان على بن الحسین به دست قدرت اوست، سوگند یاد مىکنم که از پدرم حسین بن على(ع) شنیدم که فرمود شنیدم از امیرالمؤمنین(ع) که هر که شعبان را روزه دارد، براى محبت پیغمبر خدا و تقرب به سوى خدا، خدا او را دوست دارد و نزدیک گرداند او را به کرامت خود در روز قیامت و بهشت را براى او واجب گرداند.
*اعمال ماه شعبان
اعمال مشترکه ماه شعبان آن چند امر است:
- هر روز هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ
- هر روز هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُاللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیهِ و در بعضى روایات الْحَىُّ الْقَیومُ پیش از الرَّحْمنُ الرَّحیمُ است و عمل به هر دو خوبست و از روایات مستفاد مىشود که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است و هر که هر روز از این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند مثل آن است که هفتاد هزار در ماههاى دیگر استغفار کند.
- در این ماه تصدق کند، اگر چه به نصف دانه خرمایى باشد تا حق تعالى بدن او را بر آتش جهنم حرام گرداند، از حضرت صادق(ع) منقول است که از آن جناب سوال کردند از فضیلت روزه رجب فرمود: چرا غافلید از روزه شعبان، راوى عرض کرد: یابن رَسول الله چه ثواب دارد کسى که یک روز از شعبان را روزه بدارد؟ فرمود: به خدا قسم! بهشت ثواب اوست، عرض کرد: یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: تصدق و استغفار، هر که در ماه شعبان تصدق کند، حق تعالى آن را تربیت کند، همچنانکه یکى از شما شتر بچهاش را تربیت مىکند تا آنکه در روز قیامت به صاحبش برسد، در حالتى که به قدر کوه احد شده باشد.
- در تمام این ماه هزار بار بگوید: لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَلانَعْبُدُ اِلاّ اِیاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ که پاداش بسیار دارد، از جمله آنکه عبادت هزار ساله در نامه عملش بنویسند.
- در هر پنجشنبه این ماه دو رکعت نماز کند، در هر رکعت بعد از حمد صد مرتبه توحید و بعد از سلام صد بار صلوات بفرستد تا حق تعالى هر حاجتی که دارد، برآورد، از امر دین و دنیاى خود و روزه اش نیز فضیلت دارد و روایت شده که در هر روز پنجشنبه ماه شعبان آسمانها را زینت مىکنند، پس ملائکه عرض مىکنند: خداوندا! بیامرز روزهداران این روز را و دعاى ایشان را مستجاب گردان، در خبر نبوى است که هر که روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه دارد، حق تعالى بیست حاجت از حوائج دنیا و بیست حاجت از حاجتهاى آخرت او را برآورد.
- در این ماه صلوات بسیار فرستد.
- در هر روز از شعبان در وقت زوال و در شب نیمه آن صلوات مَرْویه از حضرت امام زین العابدین (ع) را بخواند.
- صدقه دادن در این ماه، اگر چه به اندازه نصف دانه خرمایى باشد، خوب است و خداوند بدن صدقه دهنده را بر آتش جهنم حرام میکند.
- از جمله اعمالی که در ماه شعبان به آن سفارش شده تمرین سکوت برای اندیشیدن درخویش است و آماده شدن برای بهره برداری بهتر از ماه رمضان.
- مناجات است و آن یکی از کارهایی که بزرگان و پیشوایان دین در این ماه انجام می دادند، مناجات با رب الارباب است، از جمله مناجاتها، مناجات معروف «شعبانیه» است که از امیرالمؤمنین و فرزندان او است که در ماه شعبان میخواندند و آن مناجاتی است که برای اهلش عزیز و گرامی است و برای خاطر آن به ماه شعبان مأنوس میشوند، بلکه انتظار آن را میکشند و مشتاق آمدن ماه شعبان میشوند و در آن مناجات علوم سرشاری در کیفیّت معامله بنده با خدای متعال است که در آن اظهار ادب در طریق معرفت حق و سؤال و دعا و استغفار نسبت به خدای خود بیان شده و استدلالات ظریف و لطیفی که سزاوار مقام عبودیّت برای استحکام مقام امیدواری مناسب حال مناجات است، ذکر کرده و دلالت صریح و روشن در معنای قرب و لقای خداوند و دیدار او تنظیم شده است که به آن وسیله شبهات انسانها و شکیّات منکران و وحشت اهل شک و شبهه را برطرف کرده است.
*رویدادهای ماه شعبان:
مهمترین رویداهای این ماه عبارتند از:
- دوم شعبان؛ آمدن حکم وجوب روزه ماه رمضان درسال دوم هجری
- سوم شعبان؛ ولادت امام حسین(ع)
- چهارم شعبان؛ ولادت حضرت عباس(ع)
- پنجم شعبان؛ ولادت امام سجاد(ع)
- یازده شعبان؛ ولادت حضرت علی اکبر(ع)
- پانزده شعبان؛ ولادت امام زمان(عج)
چه کنم گناه نکنم؟
1. انسان خصوصیاتی دارد که اختصاص به جامعه امروز یا دیروز ندارد و بر اساس همین ویژگی هاست که در دوران های مختلف، می تواند خود را در مسیر تکامل نگاه دارد؛ هر چند نمی توان انکار کرد که هر زمانی برای خود ویژگی هایی دارد که آدمی را وادار می کند تا برای خودسازی، راه حل های تازه ای بیندیشند. در حدیثی آمده است که زمانی خواهد رسید که نگاهداری دین، همانند نگاه داشتن ذغال افروخته در دست می باشد.1 مهم ترین راه حلی که به نظر می رسد، این است که همان راه های همیشگی دوری از گناه را که در ادامه می آید، با توجه و همت بیشتری انجام دهید؛ زیرا غرایز انسان که در اعمال او تأثیر می گذارند، همیشه ثابتند و بسیاری از تغییراتی که در زمان های مختلف به وجود می آیند، تفاوت باطنی با سایر زمان ها ندارند و راه مقابله با آن ها یکی است. 2. برای به وجود آمدن هر چیزی، مقدماتی لازم است که باید حتماً فراهم گردد. برای اشتیاق به اعمال خیر و تنفر از گناهان هم شرایطی لازم است که بدون فراهم ساختن آنها، ترک گناهان بسیار دشوار و انجام واجبات هم بسیار سخت خواهد شد. 1. توجه به رابطه انسان با خدا؛ در حدیثی از امیر المؤمنین علیه السلام آمده است که آدمی بنده احسان است؛2 یعنی وقتی از کسی خوبی ببیند، در برابر او متواضع می شود و سعی می کند که به نحوی خوبی او را جبران کند. حال اگر انسان توجه پیدا کند که هر نعمتی که در اختیار اوست، از خداست، در برابر خدا، احساس تواضع می کند و همین احساس، بندگی خدا را آسان کرده، به انسان انگیزه می دهد که به انجام فرامین الهی بپردازد. 2. توجه به حکمت الهی؛ در حدیثی از رسول خداصلّی الله علیه و آله چنین آمده است: ای بندگان خدا! شما مثل مریض هستید و پروردگار جهانیان مانند طبیب و مصلحت مریض در آن است که طبیب می داند؛ نه در آن چه که بیمار میل دارد و خدا می داند و شما نمی دانید. وقتی که انسان به این حقیقت دست پیدا کند، می فهمد که اگر چیزی را خداوند متعال نهی کرده است، حتماً ضرری برای انسان دارد و اگر به چیزی امر کرده، حتماً یک مصلحت ضروری برای انسان دارد و در نتیجه، مخالفت با پروردگار، یعنی مخالفت با خویش و انجام فرامین الهی، یعنی حرکت در جهت کسب مصالح خود و در نتیجه، انسان می فهمد که گناه، به معنی ضرر زدن به خویش است و به این وسیله، انگیزه انسان برای انجام گناه، کمتر می شود. 3. توجه به آثار و پیامدهای گناه؛ بسیاری از گناهان، آثاری دارند که این آثار، در ابتدا مخفی است؛ ولی مخفی بودن اثر، نشانه بی تأثیر بودن آن گناه نیست؛ مثل بعضی از سرطان ها که هیچ دردی ندارند و فرد وقتی متوجه مرض خود می شود که در نزدیکی مرگ قرار دارد. گناهان هم آثار مخربی دارند؛ که در همان لحظه اول، ظاهر نمی شوند؛ به فرموده قرآن کریم: «هر مصیبتی که بر شما وارد می شود، به خاطر اعمالی است که انجام می دهید و خداوند خیلی از خطاهای شما را می بخشد».3 امام صادق علیه السّلام می فرماید: «فردی گناه می کند و در نتیجه از نماز شب محروم می شود و عمل بد، اثرش در صاحبش، از اثر چاقو بر گوشت بیشتر است».4 1. محروم شدن از روزی. 2. کم شدن روزی. 3. فراموش کردن معلومات. 4. محروم شدن از نماز شب و معنویات. 5. گرفتاری (بیماری، حوادث ناگوار، مرگ ناگهانی، از دست دادن عزیزان). 6. کوتاه شدن عمر. 7. قساوت قلب. 8. واژگونی قلب به گونه ای که دیگر هیچ گاه حق را نپذیرد و نصیحت در آن مؤثر واقع نشود. 9. بیماری جدید به خاطر گناه جدید. امام رضا علیه السّلام در این باره می فرماید: «هر گاه بندگان خدا گناهی انجام دهند که قبلا انجام نمی شد، خداوند متعال بلایی برای آنها می فرستد که قبلاً نفرستاده بود».5 4. برگزیدن دوستان صالح؛ همان گونه که دوستان ناباب و شرکت در مجالس گناه، آدمی را به گناه می کشانند، هم نشینان شایسته هم انسان را به صلاح دعوت می کنند. امام سجادعلیه السّلام می فرماید: «هم نشینی با صالحان، دعوت کننده به صلاح است».6 بنابراین، انسان باید سعی کند با افراد آلوده، نشست و برخاست نکند و در مقابل، با انسان های پاک و صالح، دوستی نماید که یکی از عوامل اصلی انجام گناه یا اجتناب از آن، دوست خوب یا بد است. 5. مخالفت با هوای نفس؛ ارزش کمالات و رفتارهای نیکوی انسان به این است که در انسان، هوای نفس و خواست و کشش به سمت گناه وجود دارد و او برای ترک گناهان و انجام واجبات، باید پا برروی هوای نفس خود بگذارد و همین، به کار او ارزش می دهد. این مخالفت، ابتدا بسیار دشوار است؛ ولی با تمرین و تکرار، به صورت یک صفت پایدار در او در می آید و در نتیجه، برای او بسیار آسان می شود. انسان هر چه بیشتر به گناهان آلوده گردد، مثل فردی که در مرداب بیفتد، نجات او دشوارتر می شود. 6. نماز؛ خداوند متعال می فرماید: «نماز، انسان را از فحشا و منکر باز می دارد».7 یک عامل بازدارنده و بسیار قوی برای از بین بردن گناهان، خواندن نماز و ارتباط با خداوند است؛ البته همان طور که نماز، انسان را از گناهان باز می دارد، گناهان هم می توانند انسان را از نماز و ایجاد ارتباط با خدا باز دارند. 7. ایجاد نکردن زمینه گناه؛ برای این که انسان انگیزه گناه پیدا نکند، باید زمینه گناه را از بین ببرد. یکی از زمینه های گناه، خلوت کردن با زن نامحرم است. حضرت علی علیه السّلام می فرماید: «سه چیز است که هر کس آنها را رعایت کند، از شیطان رانده شده و از هر گرفتاری در امان است؛ کسی که با زنی که با او محرم نیست، خلوت نکند و نزد پادشاه ظالم نرود و کسانی را که در دین بدعت به وجود می آورند، در این کار یاری نکند».8 8. تفکر در عواقب گناه؛ چه بسا انسان یک گناه انجام می دهد و در دنیا و آخرت سرافکنده و بی آبرو می شود؛ در حالی که لذت گناه، لحظه ای بیشتر نبوده است. حضرت علی علیه السّلام می فرماید: «به یاد آورید پایان یافتن لذت ها و باقی ماندن آثار آنها را». در خاتمه به نکته مهمی اشاره می نماییم و آن این که برای رسیدن به خواسته تان، حتماً باید برنامه های مشخصی تنظیم نمایید و در آن برنامه، ترک گناهانی که بدان مبتلا هستید را به صورت تدریجی قرار دهید. باید توجه داشت که سنگ بزرگ، نشانه نزدن است و موجب یأس می شود. سعی کنید از اولویت های مهم و بالاتر شروع نمایید. هر گاه شکست خوردید، توبه نموده، تلاش را تعطیل ننمایید. با این طرح، ان شاءالله می توانید به مرور زمان، به موفقیت هایی دست یابید و آن چه خداوند از شما می خواهد، همین مجاهدت و دست و پنجه نرم کردن با شیطان و هوای نفس است و خداوند نسبت به کسی که در این مسیر قدم بر می دارد، غفار و آمرزنده است. 1. مجلسی، بحار الانوار، ج22، ص454. 2. همان، ج74، ص117. 3. شوری، آیه 30. 4. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، مکتب الاعلام الاسلامی، ج 3، ص 465. 5. میزان الحکمه، ج3، ص470. 6. بحار الانوار، ج 1، ص 141. 7. عنکبوت، آیه 45. 8. میزان الحکمه، ج3، ص479
با توجه به این که امروزه عوامل فساد قوی ترند، آیا در جامعه کنونی می توان به طور کامل گناه را ترک کرد؟
راه های دوری و انزجار از گناه
بر اساس روایات، آثار گناه عبارتند از:
پی نوشت:
صحيفه ى حضرت زهرا
صحيفه ى حضرت زهرا
جابر بن عبدالله انصارى مى گويد: و ارد منزل امام على عليه السلام شدم، صحيفه اى «كتابى» در دستان فاطمه عليهاالسلام ديدم، كه رنگ سبز زيباى آن مرا به ياد زمرد انداخت، و در آن كتابى قرار داشت به سفيدى و روشنى نور خورشيد، گفتم: پدر و مادرم فداى شما، اى دختر رسول خدا! آن چيست كه در دستان شما قرار دارد؟ پاسخ داد:
حديث 126 قالت: هذا لوح اهداه الله الى ابى رسول الله صلى الله عليه و آله فيه اسم ابى و اسم بعلى و اسم ابنى و اسماء الاوصياء من ولدى فاعطانيه ليبشرنى بذلك (اين كتابى است كه خداوند آن را به پدرم رسول خدا صلى الله عليه و آله اهداء فرمود، در اين كتاب نام پدرم، و نام شوهرم «امام على عليه السلام» و نام دو فرزندم و امامانى كه از فرزندانم مى باشند، نوشته شده است، اين كتاب به من هديه شده است، تا بشارت فرح بخشى براى من باشد) جابر پرسيد: آيا اجازه مى دهيد اين كتاب را مشاهده و مطالعه كنم؟ فرمود: نه ممكن نيست، مطالب موجود در اين كتاب را فقط پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و امام على عليه السلام و امامان معصوم عليهم السلام مى توانند مطالعه نمايند. [ بحارالانوار ج 36 ص 194 و كمال الدين ص 178 و عيون الاخبار ص 25. ]
مطالب صحيفه فاطمه از اسرار است
آن چه از روايات اسلامى و توضيحات حضرت زهرا عليهاالسلام معلوم مى شود اين است كه مطالب و مباحث صحيفه ى فاطمه عليهاالسلام جزو اسرار الهى است كه فقط در اختيار رهبران معصوم عليهم السلام قرار مى گيرد.
جابر بن عبدالله انصارى مى گويد: خدمت حضرت زهرا عليهاالسلام رسيدم، كتاب صحيفه را با رنگى سفيد و روشن در دستان مبارك آن حضرت مشاهده كردم، پرسيدم:
اين كتاب زيبا چيست؟ آيا اجازه مى دهيد آن را مطالعه كنم؟ پاسخ داد:
حديث 127 قالت: فيها اسماء الائمة من ولدى يا جابر لو لا النهى لكنت افعل، لكنه قد نهى ان يمسها الا النبى او وصى نبى او اهل بيت نبى [ مدارك اين حديث با حديث شماره 126 يكى است، مراجعه شود. ] (در اين صحيفه ى اسامى امامانى ثبت شده است كه همه از فرزندان من مى باشند. اى جابر! اگر نهى نشده بود كه غير از ما آن را ننگرند، اجازه مى دادم كه مطالعه نمايى، هيچ كس حق ندارد، اين صحيفه را مطالعه كند، مگر رسول خدا يا وصى پيامبر صلى الله عليه و آله يا اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله
آگاهى جابر از برخى مطالب صحيفه
مطالب و مباحث صحيفه ى حضرت زهرا عليهاالسلام جزو اسرار الهى بوده و فقط در اختيار اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله قرار داشت، اما برخى از اصحاب رسول خدا مانند جابر بن عبدالله انصارى با اجازه ى حضرت زهرا عليهاالسلام فقط از مباحث كلى آن تا حدودى اطلاع پيدا كرده و يا برخى از صفحات آن را ديده اند.
جابر نقل مى كند: خدمت حضرت زهرا عليهاالسلام رسيدم، صحيفه ى نورانى را ديدم. پرسيدم چه كتابى است؟ فرمود:
حديث 128 قالت: هذا لوح اهداه الله الى رسول الله صلى الله عليه و آله فيه اسم ابى و اسم بعلى و اسم ابنى و اسماء الاوصياء من ولدى فاعطانيه ليسرنى قال جابر، فيه اثنا عشر اسماء قلت اسماء من هولاء؟ قالت: هذه اسماء الاوصياء اولهم ابن عمى و احد عشر من ولدى آخرهم القائم عليه السلام قال جابر: فرايت فيها محمدا فى ثلاثه مواضع و عليا فى اربعة مواضع.
(اين كتابى است كه خدا آن را به پيامبر صلى الله عليه و آله اهدا فرمود: در اين كتاب نام پدرم و شوهرم و اسم دو فرزندم و امامانى كه همه از فرزندان من مى باشند وجود دارد، رسول خدا آن را به من عطاء فرمود، تا خوشحالم كند.
جابر گفت: دوازده نامى كه در اين كتاب است چه كسانى مى باشند؟ فرمود:
(اين نام هاى جانشينان پيامبر، اول آنها على عليه السلام و يازده نفر ديگر كه همه از نسل من مى باشند و آخرين آنها حضرت قائم عليه السلام است) [ روات و اسناد و مدارك اين حديث با حديث 126 يكى است، مراجعه شود. ] جابر مى گويد: درست كه نگاه كردم ديدم نام محمد در 3 جا و نام على در 4 مورد ثبت شده است. را ه مصرف صدقات، حديث 142 صله ى رحم، حديث 57 صبر و بردبارى فاطمه عليهاالسلام، حديث 162
ايثار و بخشش هاى حضرت زهرا
ايثار و بخشش هاى حضرت زهرا
ايثار و بخشش در شب عروسى :
اميرالمؤمنين على عليه السلام زره خود را فروخت و پول آن را از بابت مهريه زهرا عليهم السلام به خدمت رسول خدا تقديم داشت و پيامبر بزرگوار اسلام نيز پولها را در اختيار چند نفر از اصحاب خود قرار داده و سفارش فرمودند: براى فاطمه جهيزيه فراهم كنند…
از جمله خريدها بدين منظور، پيراهن عروسى بود كه به هفت درهم خريدارى شده بود و زهرا آن را در شب عروسى به تن كرده و در حال رفتن به خانه شوهر بود….
در حالى كه سلمان افسار مركب فاطمه عليهاالسلام را در دست داشت و آرام آرام رو به سوى خانه استيجارى كه در كنار مدينه قرار گرفته بود مى رفتند، ناگهان كنيزى به دختر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله سلام كرد و از مشكلات خود سخن گفت و براى رفع نيازش از آن بانوى گرامى اسلام درخواست كمك نمود…
فاطمه عليهاالسلام به زنانى كه دور او را گرفته بودند فرمودند: كمى آرام باشيد و اطراف مرا مراقبت كنيد و خود از مركب پايين آمد و در ميان كاروان زنان كه مانند نگين او را محاصره كرده بودند، پيرهن تازه را از تنش درآورد و آن را به كنيز سائل بخشيد و خود لباس كهنه پوشيد و حركت به سوى خانه بخت را از سرگرفت…
شب زفاف به پايان رسيد. رسول خدا همراه با كاسه اى شير به ديدار دختر و داماد شتافت، در حالى كه صبحانه ميل مى كردند، رسول خدا فاطمه عليهاالسلام را تماشا مى كرد، در اين حال پيامبر صلى اللَّه عليه و آله متوجه شد كه دخترش زهرا لباس كهنه بر تن دارد، با تعجب پرسيد: دخترم! چرا لباس نو نپوشيده اى؟ فاطمه: پدر جان! ديشب آن را به كنيزى بخشيدم كه نيازمندش بود.
رسول خدا: عزيزم! مناسب بود براى مراعات حال داماد، لباس نو را براى خود نگه مى داشتى.
فاطمه: پدرجان! اين درس را از قرآن آموخته ام كه مى فرمايد: در احسان كردن پيوسته چيز مطلوب و مورد علاقه تان را احسان كنيد.
[آل عمران/ 92: لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون.] علاوه بر اين، شما نيز هميشه چنين مى كرديد…
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله ديگر سخنى نگفت، ولى گويا از درون خود به دخترش عشق مى ورزيد و از چنين ايمان و ايثارگرى او به خود مى باليد.
[عوالم، ج 11، ص 210.] شب عروسى براى هر عروس و دامادى خاطره آميز و بسيار حساس است. زيبايى و آراستگى عروس در چنين شبى در افكار و عشق و علاقه ى آتى داماد مؤثر مى باشد و به عنوان پايه و اساس زندگى مشتركشان به حساب مى آيد، ولى فاطمه ى زهرا عليهاالسلام با در نظر گرفتن همه ى اين مسائل، تنها پيرهن تازه اش را به سائل مى بخشد و خود پيرهن كهنه مى پوشد.
گردنبند با بركت حضرت زهرا :
حضرت امام صادق عليه السلام از طريق پدرش از جابر بن عبداللَّه انصارى نقل مى كند كه بعد از خواندن نماز عصر در كنار پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نشسته بوديم ناگه پيرمردى وارد شد و عرض كرد: يا رسول اللَّه! گرسنه ام سيرم كن، عريانم بپوشان، فقيرم كمكم كن.
پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: برادر عرب! من چيزى در اختيار ندارم كه تو را كمك كنم، ولى تو را به سراغ كسى مى فرستم كه خدا و پيامبر را دوست دارد و خدا و پيامبر نيز او را دوست دارند، او كسى است كه با مال و جان ايثار مى كند.
[يؤثر اللَّه على نفسه.] هم اكنون برو به سراغ خانه ى فاطمه…
عرب به همراه بلال به منزل فاطمه عليهاالسلام رفت، (در اين تاريخ منزل او در كنار خانه ى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بود) بعد از سلام و مدح اهل بيت وضع خود و ديدار با پيامبر را به اطلاع آن بانو رسانيد. (در اين حديث آمده است كه فاطمه و على عليهم السلام مانند خود پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله سه روز بود كه گرسنه بودند و چيزى در اختيار نداشتند، و پيامبر الهى آگاهانه از اين وضع، مرد عرب را به سراغ فاطمه عليهاالسلام فرستاد) حضرت زهرا عليهاالسلام نخست پوستى كه بر روى آن مى خوابيدند به عرب داد و گفت جز اين در خانه چيزى نداريم، ولى عرب آن را نگرفت و پس داد. سپس فاطمه عليهاالسلام دست به گردنبند برد كه يادگار و هديه دختر حمزه سيدالشهداء بود، آن را به عرب داد و فرمود: بگير، آن را بفروش مشكل خود را برطرف كن. عرب گردنبند را گرفت و شادمان خانه اميدش را ترك گفت و به حضور پيامبر صلى اللَّه عليه و آله رسيد و پس از سخنانى سرانجام عمار ياسر آن را خريد و در عوض بيست دينار و دويست درهم، يك دست لباس و يك رأس مركب داد و اعرابى فقير را خوشحال نمود… عمار گردنبند را به خانه آورد، آن را به عطر معطر ساخت و در برد يمانى گذاشت و تحويل غلامش داد و فرمود: غلام! اين گردنبند را به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله تحويل ده، تو را نيز به آن حضرت بخشيدم.
غلام به حضور پيامبر صلى اللَّه عليه و آله رسيد و جريان را به عرض آن بزرگوار رسانيد، رسول خدا نيز فرمود: همين گردنبند را به فاطمه عليهاالسلام برسان و تو را به فاطمه بخشيدم.
غلام به در خانه فاطمه عليهاالسلام آمد و پس از عرض ادب و سلام گفت: اى دختر پيامبر اين گردنبند را پدرت مرحمت كرد و مرا به تو بخشيد.
فاطمه عليهاالسلام گردنبند را گرفت و غلام را در راه خدا آزاد كرد. در اين هنگام غلام خنديد و گفت: چه گردنبند بابركتى؟! گرسنه را سير كرد، عريان را پوشاند، فقيرى را غنى ساخت، برده اى را آزاد كرد و خود به صاحب اصليش برگشت.[بحارالانوار، ج 43، ص 56، ح 50- جلاءالعيون شبر، ج 1، ص 144- عوالم، ج 11، ص 184.]
علی(ع) و زهرا(س) اولین شاگردان مدرسه رسول خدا(ص)
علی(ع) و زهرا(س) اولین شاگردان مدرسه رسول خدا(ص)
علی(ع) و زهرا(س) اولین شاگردان مدرسه پیامبر(ص) بودند، در هنگام نزول وحی که علی(ع) نزد پیامبر(ص) می نشست، زهرا(س) نیز نزد آنها می آمد و باهم وحی را قرائت می کردند. آنان با دقت به درسهای پیامبر(ص) گوش می دادند. و پیامبر(ص) برای آنان معانی وحی را شرح می داد، هرچه را که خداوند برای انسانها به پیامبرش آموخته بود.
علی و فاطمه از پیامبر(ص) آموختند و به همین خاطر از نظر موقعیت فرهنگی، زهرا(س) در ردیف علی(ع) می باشد و چه بسا از همین قضیه انسان معنای این کلمه را می فهمد که «لولم یکن علی لما کان لفاطمة کفؤ» اگر علی نبود، برای فاطمه کفو و همتائی وجود نداشت. یعنی از این جایگاه علمی و عقلی زهراست که همتائی غیر از علی(ع) برای او یافت نمی شود. زهرا(س) در سایه روحانیت و معنویت رسول الله (ص) زندگی کرد. همچنان که علی(ع) نیز چنین بود.
وقتی که ما در مورد روحانیت امیرالمؤمنین بحث می کنیم، روحانیتی که حضرت علی(ع) طبق آن خدا را در اعلی درجه حب، دوست می دارد به طوری که در طول زندگی، خودش را فراموش می کند، می فهمیم که تمام حیات و زندگی علی(ع) برای خدا بوده است. همچنان که قرآن می فرماید: (ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤف بالعباد) (بقره،207)
«و از مردم کسی هست که معامله می کند جانش را با خوشنودی خدا و خداوند به بندگانش مهربان است.»
و اینکه علی(ع) در دعای کمیل به خداوند عرض می کند: «فهبنی یاالهی و سیدی و مولای و ربی صبرت علی عذابک، فکیف اصبر علی فراقک، و هبنی یاالهی صبرت علی حرنارک فکیف اصبر عن النظر الی کرامتک »
«پس گیرم که صبر کردم ای پروردگار من! بر عذابت، پس چگونه صبرکنم برجدائیت و ای پروردگار من! اگر صبر کردم بر سوز آتشت، پس چگونه صبر کنم از نگاه کردن بسوی کرامتت؟»
مشکل علی(ع) سوخته شدن به وسیله آتش نیست بلکه مشکل علی(ع) این است که حب خدائی را از دست بدهد. چون از خلال همین حب الهی است که علی(ع) پروانه گرد شمع پیامبر(ص) شده است. به طوری که حتی در مناجاتها و تضرعها و سوزهایش و در تنهائی روحانیش در «غار حرا» با او شریک می گردد.
خصوصیت منحصر به فرد زهرا(س)
اگر علی(ع) شب و روز با پیامبر(ص) بود، فاطمه(س) نیز به همان شکل در کنار آندو قرار داشت و این همان چیزی است که ما به عنوان نمونه و الگو از آن نام می بریم و نتیجه آن، این است که دوستی فاطمه(س) تمام انسانها را در بر می گیرد و فاطمه(س) چنان تربیت شده است که درد و رنج انسانهای دیگر را بر خود ترجیح می دهد. او ابتدا برای دیگران دعا می کند و سپس برای خودش، وقتی حضرت زهرا(س) در حال اقامه نماز شب بود و برای دیگران دعا می کرد فرزندش امام حسن(ع) به او عرض کرد: مادر! چرا برای خودت دعا نمی کنی؟
فرمود: ای پسرکم! همسایه قبل از اهل خانه می باشد. (و یؤثرون علی انفسهم و لوکان بهم خصاصة) «دیگران را برخود ترجیح می دهند، هرچند خود در تنگدستی باشند.» (حشر،9)
و این همان محبت انسانی عمیق است که اول همسایه و سپس خود انسان را در نظر می گیرد. و این چنین است که می بینیم معنویت و روحانیت وقتی در قلب انسانی رشد و نمو پیدا کرد معنی الوهیت و عبودیت و معنای رسالت را درک می کند و این زمان است که روح بالا می رودو این حالت روحانیت از خصوصیت فردی او تجاوز نموده و این حب الهی به حب مطلق انسانها تبدیل می گردد، بنابراین انسانی که خدا را دوست دارد ممکن نیست انسان دیگر را مبغوض خویش پندارد. زیرا «الخلق کلهم عیال الله و ان احبهم الیه انفعهم لخلقه »
«انسانها عیال و خانواده خداوند هستند و دوست داشتنی ترین آنها نزد خدا، کسی است که سودش بیشتر بر دیگران برسد.»
و این چنین است که زهرا(س) علم و شاخص می گردد، بعد از آنکه او کانون عاطفه و غمخوار رسول خدا(ص) است و او موجود می شود تا موجودی روحانی وفیاض باشد و به جهان، روحانیت افاضه کند. زهرا(س) به خانه شوهر رفت در حالیکه بیت او و علی(ع) کانون اسلام بود. تمام فریاد علی(ع) فریاد اسلام بود و تمام فریاد فاطمه(س) برای اسلام، فضای عالم را پرکرد. در این بیت تمام صبر علی(ع) و فاطمه(س) بر رنجهایی بود که در راه اسلام به جان خریدند و تحمل نمودند. حتی وقتی که از پیامبر درخواست شد که برای فاطمه(س) خادمه ای استخدام شود تا در کارهای خانه، او را کمک نماید، پیامبر(ص) فرمود: «34 مرتبه الله اکبر و33 مرتبه الحمدلله و33 مرتبه سبحان الله بگوئید.» یعنی همین چیزی که به تسبیح زهرا(س) مشهور است و این چیزی بود که پیامبر(ص) بجای خادم به آنان تقدیم کرد. گوئی پیامبر(ص) به آنان می گفت: صبر کنید و صبر شما خدائی باشد که تحمل رنج و مشقت در راه خدا از عسل شیرینتر است مادامی که انسان در تحت توجهات خاص ربوبی قرار گیرد.
زهرا(س)باوفاترین همسر
زهرا باوفاترین همسران عالم است و این همان چیزی است که در آخرین لحظات زندگی و در حالت احتضار به امیرالمؤمنین(ع) عرض کرد: «هل عهدتنی خائنة او خالفتک منذ عرفتک؟»
«آیا خیانتی را از من به یاد داری و یا اینکه از وقتی تو را شناخته ام آیا با تو مخالفت کرده ام؟»
زهرا(س) با خیره شدن در چشمان علی(ع) می فهمید که او چه می خواهد و آنگاه که به صورت او نگاه می کرد، می دانست که چه چیزی را دوست دارد و از حرکت فکر او آگاه می شد و به خاطر همین همفکری بود که آن دو توانستند این خانه اسلامی را پایه گذاری کنند و آن را به مهد اسلام تبدیل نمایند و از این چنین والدینی، فرزندانی چون حسن و حسین علیه السلام و زینب علیها السلام به وجود می آید. فرزندانی که مانند کواکب و ستارگان نورانی در عالم اسلامی به نور افشانی پرداختند و علی رغم تمام رنجها و محنتهایی که همانند پدر و مادرشان متحمل شدند، توانستند این نورافشانی را به کمال برسانند. پرواضح است که مصائب و رنج آنان شخصی نبود بلکه دردی بود که در خط رسالت و برای حفظ رسالت متحمل گردیدند. امام حسین(ع) در این باره می فرماید: «هون علی ما نزل بی انه بعین الله »
«چون مصائب به خاطر خدا و در راه او برمن نازل شد، تحملش آسان است.» و حضرت زینب علیها السلام نیز از آنها تعبیر می کند به اینکه: «اللهم تقبل منا هذاالقربان »، «خداوندا! این قربانی را از ما قبول کن.»
و این، همان سر علی(ع) و فاطمه(س) است. این همان فیض روحی و صبر و لذت در مشکلات است که به علی(ع) و فاطمه(س) داده شد. این فرزندان شاهد بودند که چگونه به پدر و مادرشان ظلم شد و آنان چگونه این آزارها را در راه رسالت پیامبر تحمل کردند. علی(ع) در این باره می گوید: «لاسلمن ماسلمت امورالمسلمین و لم یکن فیها جور الاعلی خاصه »
«مادامی که امور مسلمین در سلامت باشد، من نیز راحتم و مشکلات را من به تنهائی تحمل می کنم تا مسلمانان در آسایش و رفاه زندگی کنند.» و دیگر امامان شیعه نیز انواع ظلمها را در قضایای مختلف تحمل کردند تا مسلمانان در آسایش باشند.
فاطمه زهرا(س) مصلح و مرشد
طبق آنچه که ناقلان سیره ها نوشته اند، حضرت زهرا(س) همچنان که بارسنگین منزل را به دوش می کشید و همانگونه که کارهای منزل پدر را انجام می داد (زیرا بیت پیامبر(ص) بیت فاطمه بود.) در کنار تمام این زحمات، کار تعلیم و تربیت زنان را نیز برعهده داشت. زهرا(س) طبق نقل سیره نویسان هر آنچه را از پیامبر(ص) می شنید، می نوشت. در بعضی از احادیث آمده است که مردی نزد حضرت فاطمه(س) شرفیاب شد. (طبق این روایت معلوم می شود که مردان نیز از آن حضرت مسائلی را سئوال کرده اند و زهرا(س) نیز از سئوال آنان استقبال نموده است.) و گفت: ای دختر رسول خدا! آیا پیامبر اسلام در نزد شما چیزی را گذاشته است که بهره ای از آن نصیب من شود؟ پس آن حضرت رو به فضه کرده، فرمود: آن پارچه حریر که مطالبی برآن نوشته شده است را بیاور. فضه رفت ولی آن را پیدا نکرد. حضرت زهرا(س) کمی اراحت شد و فرمود: آن پارچه باید پیدا شود، زیرا آن نوشته در نزد من با حسن و حسین برابری می کند. آن نوشته، تراث و ارثیه پیامبر است. فضه برگشت و آن را در حالی که در گوشه ای از خانه افتاده بود، پیدا کرد. در این نوشته - که ظاهرا حضرت زهرا(س) آن را از پیامبر(ص) شنیده و بر روی تکه ای از حریر نوشته بود.- پیامبر(ص) فرمود: «مؤمن نیست کسی که همسایه اش از آزار او در امان نباشد و کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد همسایه اش را اذیت نمی کند. و کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد زبانش را با کلمات خیر ادا می کند و یا ساکت است. زیرا خداوند انسان خیر و بردبار و عفیف را دوست دارد و از انسان فاحش و دارای سوءظن و بد زبان و جدال کننده بدش می آید. به درستی که حیاء از ایمان است و ایمان در بهشت و فحش و ناسزا از بد زبانی است و بد زبانی در آتش است.» بسیاری از این دسته احادیث و غیر آنها را زهرا(س) به عنوان میراث رسول خدا(ص) حفظ کرد. هرچند تاریخ جز اندکی از آنها را برای ما نقل نکرده است.
زهرا(س) خطیب مجاهد
زهرا(س) علاوه بر داشتن موقعیت تربیتی، فرهنگی و تعلیمی، خطیبی مجاهد و نستوه بود. در آن موقعیت زمانی خاص که حق علی(ع) غصب شد و نیز در قضیه فدک، حقوق زهرا(س) نادیده گرفته شد، در این زمان خانه علی(ع) و فاطمه(س) دچار مشکلات خاصی شده بود که مورخان به تعابیر مختلف از آن برهه سخن گفته اند. در این وضعیت خاص، زهرا(س) چند موضعگیری خاص دارد و برای دفاع از حقوق خود و همسرش از شیوه های مختلفی برای مبارزه استفاده می کند. او گاهی با خطابه و زمانی با محاوره و گاهی با اقامه دلیل و برهان و زمانی با قدرت و سلحشوری خاص خود در برابر دشمن می ایستاد. او دلیل را با دلیل پاسخ می داد و هرگاه دشمن از قدرت فیزیکی استفاده می کرد، زهرا(س) نیز مقابله به مثل می نمود و اگر احساس می کرد که با عطوفت و نرمی می تواند کاری از پیش ببرد، آن کار را می کرد. زهرا(س) در مسجد به خطبه ایستاد. خطبه ای که در تاریخ عرب نظیر ندارد. ما تا قبل از او، زن خطیبی را نمی شناسیم که از اسرار تشریع اسلامی با عناوین بزرگ و جذاب پرده بردارد و هر کدام از آن عناوین را ا تفسیر خاص خود بیان کرده و حکمت آن را بازگو کند. او مردم را نسبت به باطن شریعت آگاه می کرد و لحظه ای از ارشاد باز نایستاد. او در قضیه ارث با بیانی واضح و مستدل، حق خود را مطالبه کرد. سپس در مورد حق علی(ع) و اصولی که حضرت علی(ع) مبارزه اش را بر آن اصول استوار کرده بود، با زنانی که گرداگرد او حلقه زده بودند، بحث می کرد.
زهرا(س) رهبر سیاسی زنان
وقتی که مردان مدینه برای عذر خواهی پیش او آمدند، زهرا(س) آنان را ملامت و سرزنش کرد. و با الفاظی آتشین آنان را به عذرخواهی واداشت و چنانکه از روایات بر می آید همین گونه قاطع و گویا در مورد حق پایمال شده خود و همسرش با مسلمانان سخن گفت.
او یک انسان سیاسی کامل بود که به شگردهای یک کارسیاسی قوی کاملا آشنائی داشت. او یک تنه و تنها در برابر سلطه زمان خود ایستاد و در مواردی که علی(ع) به خاطر مصالحی به صورت مستقیم دخالت نمی کرد، این زهرا(س) بود که همانند ابر بهاری غرش می کرد و خائنان را بر سرجای خود می نشاند. او در مسجد خطبه خواند در حالی که تنها بود. زهرا(س) به تنهائی در میدان مدینه حاضر می شد و افشاگری می کرد. روش دیگر آن حضرت برای مبارزه اظهار اندوه و ناراحتی در رحلت رسول خدا(ص) بود که با این وضعیت، موجبات یک انقلاب و دگرگونی را در مردم ایجاد نمود. زهرا(س) با این عمل به زن مسلمان درس مبارزه داد و مشروعیت داخل شدن در کارهای سیاسی را برای زنان امضاء نمود. او حتی این مبارزه را بعد از مرگش و به وسیله چگونگی کفن و دفنش ادامه داد. زمانی که وصیت کرد که در شب دفن شود و کسانی که به او ظلم کرده اند، در تشییع جنازه اش شرکت نکنند
منبع:سبک زندگی حضرت زهرا(س)
حضرت فاطمه (سلام الله عليها) الگوي برتر
هر جامعه و انساني از گذشته خودالگو مي گيرد و براي داشتن الگويي کامل در تاريخ سير مي کند تا الگويي را پيدا کند او نمي تواند الگويي را که پيدا کرده است در همان عصر نگه دارد و با انتقال اين الگو به زمان خودش مي تواند در گرفتن الگو موفق باشد .
اسلام آخرين دين است و الگوهاي عرضه شده در اين دين آخرين الگوها و ارزشها هستند .ارزشهايي که در طول تاريخ باقي مي مانند اگر بتوان اين ارزشهاي محو شده در تاريخ را در زندگي خود زنده کنيم اهميت و ارزش پيدا مي کنند .
الگوي من شخصيتي فوق العاده است که در 14 قرن پيش در دامان پيامبر (ص) بزرگ شد و در قرن 21 در استانبول زندگي مي کند يعني حضرت فاطمه (سلام الله عليها).دين زنده است پيامبر زنده امام زنده و فاطمه نيز زنده است …
اگر حضرت فاطمه (سلام الله عليها) در استانبول زندگي مي کرد چطور فاطمه مي شد ؟
اين سوالي نيست که از کنارش بتوان راحت گذشت و يا آن را بي اهميت انگاشت .کسي که نتواند به اين سوال جواب دهد نمي تواند حضرت فاطمه را براي خود الگو بگيرد .الگوي من فاطمه بايد در اين شهر در کوچه هاي اين شهر بگردد ، در مسجدش نماز بخواند . اگر امروز با حضرت علي (ع) ازدواج مي کرد براي جهيزيه چه مي خواست ؟ و …
فاطمه الگوي من بايد بتواند نه تنها در مقابل زن جنگ جمل بلکه در مقابل زنان جمل امروز نيز مقاومت کند و ارزش واقعي زن را نشان دهد بايد فاطمه هاي زمان باشند تا با فرهنگ فاطمه انسانهايي را به جامعه تحويل دهند . اما فاطمه هاي زمان ما کجايند ؟ فاطمه يکبار زندگي کرد و شهيد شد اکنون او زنده نيست تا با ارزشهاي امروز زندگي کند . اما ما بدون معرفت و شناخت او چگونه مي توانيم او را از مکه و مدينه دوباره زنده کنيم ؟
اگر ما سيره حضرت فاطمه را در زمان خودمان زنده نکنيم دشمنان ما الگوهاي خود را به عصر ما خواهند آورد و حتي زناني که اسمشان فاطمه است را از بين خواهند برد و البته آن روز ديگر براي همه ما خيلي دير خواهد شد . اگر خواهان پيروزي باشيم بايد با زنان غربي به مقابله برخيزيم اگر توسط زنان غربي ارزشهاي اسلامي از بين برود اين زنان با ايمان هستند که بايد بتوانند پاسخ دهند .
اگر امروز مدنيت غرب و فرهنگ غرب ارزش ، احترام ، حيثيت و عزت يک زن را از بين مي برد ،اين عزت و حيثيت و ارزشهاي از بين رفته را يک زن مي تواند به جامعه بازگرداند .در تمدن اسلامي نيز در مقابل زن بايد زن قرار گيرد ولي براي انجام اين تنها يک راه داريم و آن :
“سيره ي حضرت فاطمه (سلام الله عليها)را در زمان خود زنده کنيم “.
منبع:مجله ي راه قرآن(ش 21)
حضرت فاطمه و تربیت فرزندان
مسلمان شدن یهودی توسط حضرت فاطمه(س)
مسلمان شدن یهودی توسط حضرت فاطمه(س)
روزی حضرت علی علیه السّلام محتاج به قرض شد و چادر پشمین حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها را نزد مرد یهودی که نامش زید بود به صورت امانت گذاشت و قدری جو به قرض گرفت. یهودی آن چادر را به خانه برد ودر حجره گذاشت؛ هنگام شب زن یهودی به آن حجره آمد و نوری از آن چادر ساطع دید که تمام حجره را روشن کرده است. چون زن آن حالت غریب را مشاهده کرد نزد شوهر خود رفت و آنچه را که دیده بود نقل کرد. مردیهودی از شنیدن آن حالت متعجب شد و فراموش کرده بود که چادر حضرت زهرا در آن خانه است. به سرعت شتافت و داخل آن حجره شد و دید شعاع چادر آن خورشید فلک عصمت است که مانند بدر منیر خانه راد روشن کرده است. یهودی از دیدن این حالت بسیار تعجب کرد، سپس یهودی و زنش به خانه ی خویشان خویش دویدند و هشتاد نفر ازایشان را حاضر گردانیدند و از برکت چادر حضرت زهرا سلام الله همگی به نور اسلام منوّر گردیدند.
ذکر حضرت فاطمه سلا الله علیها:
حضرت فاطمه از پیامبر اکرم نقل می کند که ایشان وقتی که تخت خواب خود را پهن کرده بودم بر من وارد شد و فرمود:
ای فاطمه! نخواب؛ مگر آن که چهار عمل را به جاآوری: 1.قرآن را ختم کنی ،2. پیغمبران را شفیع خود گردانی،3.مؤمنان را از خود خوشنود گردانی،4.حج و عمره به جا آوری.
این را فرمود وبه نماز ایستاد. من توقف کردم تا نماز خود را تمام کرد،گفتم : یارسول الله! امر فرمودی به چهار چیزی که قدرت ندارم این وقت آن ها را به جا آورم؛آن حضرت تبسم کرد و فرمود:هر گاه قل هوالله را سه مرتبه بخوانی،گویا قران را ختم کرده ای و هرگاه بر من و پیامبران قبلی صلوات بفرستی، ما در روز قیامت شفیعان تو خواهیم بود و هر گاه از برای مؤمنان استغفار کنی،تمامی ایشان از تو خوشنود شوند، وهر گاه«سبحان الله والحمدالله ولا الله الاالله و الله اکبر» بگویی گویا حج و عمره به جا آورده ای.
نماز حضرت زهرا
هر گاه کسی را به سوی حق تعالی حاجتی باشد نماز استغاثه حضرت زهرا را بخواند. کیفیت نماز به شرح زیر است:
دو رکعت نماز بخوان و چون سلام نماز را گفتی سه مرتبه تکبیر بگو و تسبیح حضرت فاطمه زهرارا بخوان،و سپس به سجده رفته و صد مرتبه بگو:«مولاتی یا فاطمة اغیثنی» و بعد سمت راست صورت خود را برزمین بگذار و همین را صد مرتبه بگو و سپس به سجده رفته و طرف چپ صورت خود را برزمین گذاشته و همین را صد مرتبه تکرا کن و دوباره به سجده رفته و صد وده مرتبه بگو:«مولاتی یا فاطمة اغیثنی»و حاجت خود را یاد کن؛به درستی که خداوند به خاطر عظمت وجود مقدس حضرت فاطمه سلام الله علیها حاجتت را براورده می کند.
منبع:کتاب فاطمه سلام الله عزیز پیامبر.
قرآن مجید و حضرت فاطمه (س)/ روایاتی درباره عفت حضرت زهرا(س)
قرآن مجید و حضرت فاطمه (س)/ روایاتی درباره عفت حضرت زهرا(س)
پيغمبر اكرم (ص) به اصحاب خود فرمود كه به من بگوييد كه چه چيزي براي زنها از همه چيز بهتر است، اصحاب او همگي ساكت ماندند، اميرالمومنين به خانه آمد و فاطمه (س) را از گفتار رسول خدا(ص) آگاه كرد، آن حضرت فرمود: چرا نگفتي بهترين چيز براي زنان اين است كه مردي او را نبيند و او مردي را نبيند. چون اميرالمومنين(ع) مراجعت كرد و رسول خدا (ص) را آگاه نمود پيامبر اعظم فرمود: “فاطمه بضعه مني".
گويند مردي نابينا بر اميرالمومنين وارد شد، حضرت فاطمه(س) و رسول خدا(ص) در آن مجلس بودند، حضرت فاطمه(س) برخواست و عقب پرده رفت. رسول خدا(ص) فرمودند اين مرد نابينا است. فاطمه (س) عرض كرد اگر او نابينا است، من او را مي بينم و او قوه سامعه اش قوي است و بيني اش بوي خوش را استشمام مي نمايد.
نقل است حضرت محمد (ص) فرمودند: چه وقت به خداي خود نزديك مي شويد. صحابه در جواب ماندند، چون مطلب به حضرت فاطمه (س) رسيد، فرمود: هنگامي كه در خانه خود بنشيند. نبي اكرم ص) فرمودند “ان فاطمه بضعه مني".
آيه مباهله
وقتي نصاري نجران قرار را بر دعا و نفرين گزاردند تا اين كه هركس برحق است نفرينش به اجابت رسد و ديگري را از بين ببرد، آيه شريفه 35 سوره آل عمران نازل گرديد و به پیامبر اسلام (ص) دستور داد به نصاري نجران بگو شما پسرها و زنان و آنان كه به منزله جانتان هستند بياوريد ما هم مي آوريم، آن وقت نفرين مي كنيم.)1
نصاري گفتند اگر پيغمبر (ص) با اصحاب و انصار آمد ما بر او غلبه مي كنيم و اما اگر منحصرا چند نفر را آورد او بر ما غالب است و از در صلح بياييم و جزيه دهيم، در وقت مقرر مشاهده نمودند كه رسول الله (ص) دست دو فرزندش حسن وحسين را گرفته و مي آورد و در پشت سرش فاطمه (س) دختر او و علي (ع) هم به دنبال مي آيد، دانستند كه او بر حق است. پس منحصرا از تمام زنها فاطمه (س) را پيامبر آورد.
آيه تطهير
خداوند در آیه 3 سوره احزاب می فرماید که انحصارا پاكي و پاكيزگي را به اهل بیت پیامبر اختصاص داده که یکی از بارزترین افراد اهل بیت پیامبر حضرت فاطمه (س) است.)2
آيه مودت (آيه 23 سوره شوري)
ابن عباس سوال كرد يا رسول الله خويشان و عترت شما كه مودت و دوستي آنها واجب است كدامند. رسول خدا (ص) فرمود علي (ع) و فاطمه (س) و دو پسر آنان حسن وحسين، هر كس نيكي درباره آنان نمايد، خداوند چند برابر به او اجر دهد و من از شما مزد رسالت نمي خواهم)3
آيه يلتقيان( آيه 20 سوره الرحمن)
به اتفاق مورخين و محدثين اين آيه به وجود علي (ع) و فاطمه (س) تفسير شده و نزولش در اين خاندان است. امام صادق (ع) فرمود دو بحر عميق ولايت وعصمت هستند و مراد از برزخ رسول الله (ص) است و منظور از لؤلؤ و مرجان حسن و حسين مي باشند)4
سوره كوثر
به اتفاق مفسرين درباره رسول اكرم (ص) نازل شده كه خداوند كوثر يعني حضرت فاطمه (س) را به او عطا كرد5.
آیه 54 سوره فرقان
او خدايي است كه از آب بشر را آفريده و بين آنها خويشي و بستگي و ازدواج قرارداد و خداي تو بر هر چيز قادر است. اين آيه مباركه هم در تحت خطبه نكاح فاطمه (س) نازل گرديده است.6
آيه 5 سوره دهر
این آیه درباره ايثار اين خانواده نازل گرديد كه خود افطار نكردند و طعام خود را در روز اول به يتيم و روز دوم به اسير و روز سوم به مسكين دادند.7
آيه 5 سوره ليل
در تفسير روايت شده كه شان نزول آيه درباره فاطمه (س) و علي(ع) است كه از مال خود در راه پيشرفت اسلام دريغ نداشتند و گويند ابوذر را هم شامل است، زيرا چهل هزار درهم با هر چه داشت خدمت پيغمبر نهاد تا بين فقرا تقسيم نمايد.8
آيه57 سوره احزاب
این آیه درمورد غضب فاطمه (س) است. آنان كه خدا و رسول خدا (ص) را به عصيان و مخالفت خود آزار واذيت مي كنند خدا آنها را در دنيا وآخرت لعن كرده و بر آنان عذابي با ذلت مهيا ساخته است.9
پی نوشت:
1.آیه ی35 سوره آل عمران
2. آیه 3 سوره احزاب
3. آيه 23 سوره شوري
4.آيه 20 سوره الرحمن
5. سو ره ی کوثر
6. آیه 54 سوره فرقان
7.آیه ی 5 سو ره ی دهر
8.آیه ی 5سو ره ی لیل
9.آیه ی 75سو ره ی احزاب
"خلافت امام علی (ع) از دیدگاه حضرت فاطمه(س):
“خلافت امام علی (ع) از دیدگاه حضرت فاطمه(س):
دکتر محمد بیَومی مهران , استاد دانشکده ی آداب در دانشگاه اسکندر یه ی مصر در این باره می نویسد:
(زهرا سلام الله علیها معتقد بودکه امام علی علیه السَلام سزاوار ترین مردم به خلافت , و تربیت یافته ی پیامبر و پسر عمو و همسر دختر پیامبر و پدر حسن و حسین است. او اولین مسلمان بوده واز همه بیشتر در جهاد سهم دارد و او جوانمرد قریش در شجاعت و علم و فضیلت است,وپیامبر صلَی الله علیه وآله وسلَم او را شدیدا دوست می داشت ودر حق ار بیشترین ایثار هارا می نمود. هنگامی که می خواست به سوی مدینه هجرت کند, امنت هارا نزد او گذاشت تا به صاحبانش باز گرداند.
و شبی که قریش تصمیم به قتل او گرفت در رخت خوابش خوابید, و لذا او اولین کسی است که در راه خدا جانش رابه خطر انداخت. سپس از مکه مهاجرت نمود تا به پیامبر در مدینه ملحق شود. پیامبر بین او و خودش عقد اخوَت بست, علی (ع)با پیامبر در تمام موقعیت ها شرکت کرد, و او صاحب پرچم حضرت در ایا سختی ها بود.پیامبر در روز خیبر فرمود: پرچم را فردا به دست کسی می دهم که خدا ورسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند. هر یک از بزر گان صحابه منتظر بودن که پیلمبر او را بخواهد ولی حضرت پرچم را به دست علی داد. و روزی که پیامبر علی را جانشین خود بر مدینه و اهلش قرار داد. تا به غزوه ی تبوک برود خطالب به او فرمود: تو نزد من به منزله ی هارون برای موسی هستی جز آنکه پیامبری بعد از من نیست, و به دست او سوره ی برائت را داد تا بر اهل موسوم حچَ بخواند . وچون به حضرت عرض شد : چرا ابوبکررا مبعوث نکردی فرمود:(ادا نمی کند از طرف من جز مردی از اهل بیتم ). و پیامبر در در راه حرکت به مدینه بعد از حجۀ الوداع, خطاب به مسلمانا فرمود:( هر کس که من مولا ی اویم پس علی نیز مولای اوست, بار خدایا! دوست بار هرکس که ولایت او را پذیرد و دشمن بدار هر کس که با او دشمنی کند).و زهرا اینگونه بود , همان گونه که تمام بنی هاشم و جمهور اهل مدینه, امام علی علیه السَلام را سزاوار ترین مردم به خلافت رسول خدا می دانستند. واز این جهت که امام علی (ع) فاطمه دختر رسول خدا را بر مرکبی شبانه سوار می کرد و در مجلس انصار می برد و ازآنها می خواست تا او رایاری کنند…
زهرا به رأی خود تمسک کرده بود, و او هرگز به رأیی که به ان قانع شده و صواب می پنداشت عقب نشینی نمی کرد. ورأی او که از آن روی نمی گرداند این بود که علی علیه السَلام از دیگران بر خلافت برتر و افضل تر است.
بار خدا یا !! همه ی مارا توفیق عنایت فر ما که از شیعیان و دوست داران واقعی اهل بیت علیه السَلام و رهروی راهشان باشیم .” انشاالله”
حضرت زهرا در ارزشهای دین
حضرت زهرا در جامعه ای متولد می شود که فاقد هر یک از عوامل مهم برای شکل گیری یک نظام ارزشمند در تعیین ارزشهای اجتماعی است .
به اقرار تاریخ نگاران عربستان قبل از اسلام ، جامعه ای بدوی و عاری از ارزشهای انسانی است که مبنی بر خرافه و خرافه پرستی است . فخر فروشی ، زنده به گور کردن دختران و قتل و غارتگری ارزش اجتماعب محسوب می شود مردم نیر در ادامه این شیوه ، به قدرت معجزه کلام خداوند و اسوه حسنه ای که از ذات اقدس خداوند مأمور و سفیر نجات این مردم بود اولین اجتماع اسلامب به رهبری رسول اکرم صلی الله علیه و آله را ظارحی نمودند.
. در این اجتماع حضرت زهرا سلام الله علیه و آله الگوی سنت شکنی است نسبت های غلطی که تنها خاص جاهلیت قدیم نیست بلکه در جاهلیت مدرن عصر حاضر نیز با رنگ و بویی دیگر جلوه گر می شود .
زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها سراسر ایجاد تغییر و تحول است و تغییر سنت ها و ارزش های جاهلی به طور اعم و سرنوشت زنان به طور اخص می باشد . آن حضرت الگوس سنت شکنی پیامبر در بی حرمتی و بی توجهی به شخصیت دختران و زنان است. در عصری که دختران زنده به گور می شوند دستان حضرت زهرا سلام الله علیها بوسه گاه رسول خدا صلی الله علیه و اله است. در حالی که بی پسران ابتر شناخته می شوند ، فاطمه سلام الله علیها کوثر است ازدواج حضرت زهرا سلام الله علیها یکی دیگر از الگوهای سنت شکنی است .
حضرت زهرا تنها الگوی سنت شکنی است بلکه بنیان گذار تغییر محور ارزشهای اجتماعی است ، حضرت زهرا سلام الله علیها به نوان زن مسلمان تربیت یافته در دین اسلام و مکتب وحی و نیز جضور ایشتن در خانه ای که جبرئیل امین در آن حضور می یافت و پیام خداوند را قرائت می فرمود و نیر به جهت رسیدن به درجات کمال روحی و تقرب ایشان به ذات اقدس خداوند که برای زمان دیگر یاری رسیدن به آن درجات نیست، تعیین کننده ارزشهای اجتماعی است. ارزشهایی که زنان مسلمان در طول تاریخ می توانند بر مبنای آن ارزشها حرکت کنند. در دوران کودکی تا سه سالگی ایشان در معرض یکی از سخت ترین آزمایشهای مسلمانان در راه ایمان یعنی واقعه شعب ابی طالب قرار گرفتند .
پس از آن شاهد دشمنی ها و کارشکنی های دشمنان اسلام بودند . زندگی آن حضرت در خانه ای آغاز شد که کانون مبارزات مختلف سیاسی علیه کفر و شرک و نفاق بود . پدر و مادر ایشان در اوج جنگها و مبارزات اسلام علیه کفر ، فرمانده صف شکن و تعیین کننده سرنوشت اسلام بودندن و حضرت زهرا در این حوادث یار و یاور و همراه ایشان بودند.
احادیث گوهر بار از حضرت فاطمه سلام الله علیه
احادیث گوهر باراز حضرت فاطمه سلام الله علیه.
1. قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء سلام اللّه علیها: نَحْنُ وَسیلَتُهُ فى خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ خاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ قُدْسِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّتُهُ فى غَیْبِهِ، وَ نَحْنُ وَرَثَةُ اءنْبیائِهِ.(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید: ج 16، ص 211.)
ما اهل بیت پیامبر وسیله ارتباط خداوند با خلق او هستیم ، ما برگزیدگان پاك و مقدّس پروردگار مى باشیم ، ما حجّت و راهنما خواهیم بود؛ و ما وارثان پیامبران الهى هستیم .
2 قالَتْ علیها السلام : وَ هُوَ الا مامُ الرَبّانى ، وَ الْهَیْكَلُ النُّورانى ، قُطْبُ الا قْطابِ، وَسُلالَةُ الاْ طْیابِ، النّاطِقُ بِالصَّوابِ، نُقْطَةُ دائِرَةِ الا مامَةِ.(ریاحین الشّریعة : ج 1، ص 93.)
در تعریف امام علىّ علیه السلام فرمود : او پیشوائى الهى و ربّانى است ، تجسّم نور و روشنائى است ، مركز توجّه تمامى موجودات و عارفان است ، فرزندى پاك از خانواده پاكان مى باشد، گویندهاى حقّگو و هدایتگر است ، او مركز و محور امامت و رهبریّت است.
3 قالَتْ علیها السلام : ابَوا هِذِهِ الاْ مَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلىُّ، یُقْیمانِ اءَودَّهُمْ، وَ یُنْقِذانِ مِنَ الْعَذابِ الدّائِمِ إ نْ اطاعُوهُما، وَ یُبیحانِهِمُ النَّعیمَ الدّائم إنْ واقَفُوهُما.(بحارالا نوار: ج 23، ص 259، ح 8.)
حضرت محمّد صلّى اللّه علیه و آله و علىّ علیه السلام ، والِدَین این امّت هستند، چنانچه از آن دو پیروى كنند آن ها را از انحرافات دنیوى و عذاب همیشگى آخرت نجات مى دهند؛ و از نعمت هاى متنوّع و وافر بهشتى بهره مندشان مى سازند.
4 قالَتْ علیها السلام : مَنْ اصْعَدَ إ لىَ اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، اهْبَطَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ افْضَلَ مَصْلَحَتِهِ.(بحار: ج 67، ص 249، ح 25)
هر كس عبادات و كارهاى خود را خالصانه براى خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحت ها و بركات خود را براى او تقدیر مى نماید.
5 قالَتْ علیها السلام : إنَّ السَّعیدَ كُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَنْ احَبَّ عَلیّا فى حَیاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ.(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید: ج 2، ص 449 )
همانا حقیقت و واقعیّت تمام سعادت ها و رستگارى ها در دوستى علىّ علیه السلام در زمان حیات و پس از رحلتش خواهدبود.
6 قالَتْ علیها السلام : إلهى وَ سَیِّدى ، اءسْئَلُكَ بِالَّذینَ اصْطَفَیْتَهُمْ، وَ بِبُكاءِ وَلَدَیَّ فى مُفارِقَتى اَنْ تَغْفِرَ لِعُصاةِ شیعَتى ، وَشیعَةِ ذُرّیتَى .(كوكب الدّرىّ: ج 1، ص 254.)
خداوندا، به حقّ اولیاء و مقرّبانى كه آنها را برگزیدهاى ، و به گریه فرزندانم پس از مرگ و جدائى من با ایشان ، از تو مى خواهم گناه خطاكاران شیعیان و پیروان ما را ببخشى .
7 قالَتْ علیها السلام : شیعَتُنا مِنْ خِیارِ اءهْلِ الْجَنَّةِ وَكُلُّ مُحِبّینا وَ مَوالى اَوْلیائِنا وَ مُعادى اعْدائِنا وَ الْمُسْلِمُ بِقَلْبِهِ وَ لِسانِهِ لَنا.(بحارالا نوار: ج 68، ص 155، س 20، ضمن ح 11.)
شیعیان و پیروان ما، و همچنین دوستداران اولیاء ما و آنان كه دشمن دشمنان ما باشند، نیز آنهایى كه با قلب و زبان تسلیم ما هستند بهترین افراد بهشتیان خواهند بود.
8 قالَتْ علیها السلام : وَاللّهِ یَابْنَ الْخَطّابِ لَوْلا إ نّى اكْرَهُ انْ یُصیبَ الْبَلاءُ مَنْ لاذَنْبَ لَهُ، لَعَلِمْتَ انّى سَاءُقْسِمُ عَلَى اللّهِ ثُمَّ اجِدُهُ سَریعَ الاْ جابَةِ. 1
حضرت به عمر بن خطّاب فرمود: سوگند به خداوند، اگر نمى ترسیدم كه عذاب الهى بر بى گناهى ، نازل گردد؛ متوجّه مى شدى كه خدا را قسم مى دادم و نفرین مى كردم . و مى دیدى چگونه دعایم سریع مستجاب مى گردید.
9 قالَتْ علیها السلام : وَاللّهِ، لاكَلَّمْتُكَ ابَدا، وَاللّهِ لاَ دْعُوَنَّ اللّهَ عَلَیْكَ فى كُلِّ صَلوةٍ. 2
پس از ماجراى هجوم به خانه حضرت ، خطاب به ابوبكر كرد و فرمود: به خدا سوگند، دیگر با تو سخن نخواهم گفت ، سوگند به خدا، در هر نمازى تو را نفرین خواهم كرد.
10 قالَتْ علیها السلام : إنّى اُشْهِدُاللّهَ وَ مَلائِكَتَهُ، انَّكُما اَسْخَطْتُمانى ، وَ ما رَضیتُمانى ، وَ لَئِنْ لَقیتُ النَبِیَّ لا شْكُوَنَّكُما إلَیْهِ. 3
هنگامى كه ابوبكر و عمر به ملاقات حضرت آمدند فرمود: خدا و ملائكه را گواه مى گیرم كه شما مرا خشمناك كرده و آزردهاید، و مرا راضى نكردید، و چنانچه رسول خدا را ملاقات كنم شكایت شما دو نفر را خواهم كرد.
11 قالَتْ علیها السلام : لاتُصَلّى عَلَیَّ اُمَّةٌ نَقَضَتْ عَهْدَاللّهِ وَ عَهْدَ ابى رَسُولِ اللّهِ فى امیرالْمُؤ منینَ عَلیّ، وَ ظَلَمُوا لى حَقىّ، وَاءخَذُوا إ رْثى ، وَخَرقُوا صَحیفَتى اللّتى كَتَبها لى ابى بِمُلْكِ فَدَك .4
افرادى كه عهد خدا و پیامبر خدا را درباره امیرالمؤمنین علىّ علیه السلام شكستند، و در حقّ من ظلم كرده و ارثیّهام را گرفتند و نامه پدرم را نسبت به فدك پاره كردند، نباید بر جنازه من نماز بگذارند.
12 قالَتْ علیها السلام : إلَیْكُمْ عَنّى ، فَلا عُذْرَ بَعْدَ غَدیرِكُمْ، وَالاَْمْرُ بعد تقْصیركُمْ، هَلْ تَرَكَ ابى یَوْمَ غَدیرِ خُمّ لاِ حَدٍ عُذْوٌ. 5
خطاب به مهاجرین و انصار كرد و فرمود: از من دور شوید و مرا به حال خود رها كنید، با آن همه بى تفاوتى و سهل انگارى هایتان ، عذرى براى شما باقى نمانده است . آیا پدرم در روز غدیر خم براى كسى جاى عذرى باقى گذاشت ؟
13 قالَتْ علیها السلام : جَعَلَ اللّهُ الاْیمانَ تَطْهیرا لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزیها لَكُمْ مِنَ الْكِبْرِ، وَالزَّكاةَ تَزْكِیَةً لِلنَّفْسِ، وَ نِماءً فِى الرِّزقِ، وَالصِّیامَ تَثْبیتا لِلاْ خْلاصِ، وَالْحَّجَ تَشْییدا لِلدّینِ 6
خداوند سبحان ، ایمان و اعتقاد را براى طهارت از شرك و نجات از گمراهى ها و شقاوت ها قرار داد. و نماز را براى خضوع و فروتنى و پاكى از هر نوع تكّبر، مقرّر نمود. و زكات (و خمس ) را براى تزكیه نفس و توسعه روزى تعیین نمود. و روزه را براى استقامت و اخلاص در اراده ، لازم دانست . و حجّ را براى استحكام اءساس شریعت و بناء دین اسلام واجب نمود.
14 قالَتْ علیها السلام : یا ابَاالْحَسَنِ، إنَّ رَسُولَ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ عَهِدَ إلَىَّ وَ حَدَّثَنى أنّى اَوَّلُ اهْلِهِ لُحُوقا بِهِ وَلا بُدَّ مِنْهُ، فَاصْبِرْ لاِ مْرِاللّهِ تَعالى وَارْضَ بِقَض ائِهِ. 7
اى ابا الحسن! همسرم ، همانا رسول خدا با من عهد بست واظهار نمود: من اوّل كسى هستم از اهل بیتش كه به او ملحق مى شوم و چارهاى از آن نیست ، پس تو صبر نما و به قضا و مقدّرات الهى خوشنود باش .
15 قالَتْ علیها السلام : مَنْ سَلَّمَ عَلَیْهِ اَوْ عَلَیَّ ثَلاثَةَ اءیّامٍ اءوْجَبَ اللّهُ لَهُ الجَنَّةَ، قُلْتُ لَها: فى حَیاتِهِ وَ حَیاتِكِ؟
قالَتْ: نعَمْ وَ بَعْدَ مَوْتِنا. 8
هر كه بر پدرم رسول خدا و بر من به مدّت سه روز سلام كند خداوند بهشت را براى او واجب مى گرداند، چه در زمان حیات و یا پس از مرگ ما باشد.
16 قالَتْ علیها السلام : ما صَنَعَ ابُوالْحَسَنِ إلاّ ما كانَ یَنْبَغى لَهُ، وَلَقَدْ صَنَعُوا ما اللّهُ حَسیبُهُمْ وَ طالِبُهُمْ. 9
آنچه را امام علىّ علیه السلام نسبت به دفن رسول خدا و جریان بیعت انجام داد، وظیفه الهى او بوده است ، و آنچه را دیگران انجام دادند خداوند آنها را محاسبه و مجازات مى نماید.
17 قالَتْ علیه السلام : خَیْرٌ لِلِنّساءِ انْ لایَرَیْنَ الرِّجالَ وَلایَراهُنَّ الرِّجالُ. 10
بهترین چیز براى حفظ شخصیت زن آن است كه مردى را نبیند و نیز مورد مشاهده مردان قرار نگیرد.
18 قالَتْ علیها السلام : اوُصیكَ یا ابَاالْحَسنِ انْ لاتَنْسانى ، وَ تَزُورَنى بَعْدَ مَماتى .11
ضمن وصیّتى به همسرش اظهار داشت : مرا پس از مرگم فراموش نكنى . و به زیارت و دیدار من بر سر قبرم بیایى .
19 قالَتْ علیها السلام : إنّى قَدِ اسْتَقْبَحْتُ ما یُصْنَعُ بِالنِّساءِ، إنّهُ یُطْرَحُ عَلىَ الْمَرْئَةِ الثَّوبَ فَیَصِفُها لِمَنْ رَاءى ، فَلا تَحْمِلینى عَلى سَریرٍ ظاهِرٍ، اُسْتُرینى، سَتَرَكِ اللّهُ مِنَ النّارِ. 12
در آخرین روزهاى عمر پر بركتش ضمن وصیّتى به اسماء فرمود: من بسیار زشت و زننده مىدانم كه جنازه زنان را پس از مرگ با انداختن پارچهاى روى بدنش تشییع مىكنند. و افرادى اندام و حجم بدن او را مشاهده كرده و براى دیگران تعریف مى نمایند. مرا بر تخت كه اطرافش پوشیده نیست و مانع مشاهده دیگران نباشد قرار مده بلكه مرا با پوشش كامل تشییع كن ، خداوند تو را از آتش جهنّم مستور و محفوظ نماید.
20 قالَتْ علیها السلام : …. إنْ لَمْ یَكُنْ یَرانى فَإنّى اراهُ، وَ هُوَ یَشُمُّ الریح . 13
مرد نابینائى وارد منزل شد و حضرت زهراء علیها السلام پنهان گشت ، وقتى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله علّت آن را جویا شد؟ در پاسخ پدر اظهار داشت : اگر آن نابینا مرا نمى بیند، من او را مى بینم ، دیگر آن كه مرد، حسّاس است و بوى زن را استشمام مى كند.
21 قالَتْ علیها السلام : أصْبَحْتُ وَ اللّهِ! عاتِقَةً لِدُنْیاكُمْ، قالِیَةً لِرِجالِكُمْ. 14
بعد از جریان غصب فدك و احتجاج حضرت ، بعضى از زنان مهاجر و انصار به منزل حضرت آمدند و احوال وى را جویا شدند، حضرت در پاسخ فرمود: به خداوند سوگند، دنیا را آزاد كردم و هیچ علاقه اى به آن ندارم ، همچنین دشمن و مخالف مردان شما خواهم بود.
22 قالَتْ علیها السلام : إنْ كُنْتَ تَعْمَلُ بِما اءمَرْناكَ وَ تَنْتَهى عَمّا زَجَرْناكَ عَنْهُ، قَانْتَ مِنْ شیعَتِنا، وَ إلاّ فَلا. 15
اگر آنچه را كه ما اهل بیت دستور داده ایم عمل كنى و از آنچه نهى كرده ایم خوددارى نمائى ، تو از شیعیان ما هستى وگرنه ، خیر.
23 قالَتْ علیها السلام : حُبِّبَ إ لَیَّ مِنْ دُنْیاكُمْ ثَلاثٌ: تِلاوَةُ كِتابِ اللّهِ، وَالنَّظَرُ فى وَجْهِ رَسُولِ اللّهِ، وَالاْنْفاقُ فى سَبیلِ اللّهِ.
سه چیز از دنیا براى من دوست داشتنى است : تلاوت قرآن ، نگاه به صورت رسول خدا، انفاق و كمك به نیازمندان در راه خدا.
24 قالَتْ علیها السلام : اُوصیكَ اَوّلاً انْ تَتَزَوَّجَ بَعْدى بِإبْنَةِ اُخْتى اءمامَةَ، فَإ نَّها تَكُونُ لِوُلْدى مِثْلى ، فَإنَّ الرِّجالَ لابُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّساءِ.16
در آخرین لحظات عمرش به همسر خود چنین سفارش نمود: پس از من با دختر خواهرم اءمامه ازدواج نما، چون كه او نسبت به فرزندانم مانند خودم دلسوز و متدیّن است . همانا مردان در هر حال ، نیازمند به زن مى باشند.
25 قالَتْ علیها السلام : الْزَمْ رِجْلَها، فَإنَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ اقْدامِها، و الْزَمْ رِجْلَها فَثَمَّ الْجَنَّةَ. 17
همیشه در خدمت مادر و پاى بند او باش ، چون بهشت زیر پاى مادران است ؛ و نتیجه آن نعمت هاى بهشتى خواهد بود.
26 قالَتْ علیها السلام : ما یَصَنَعُ الصّائِمُ بِصِیامِهِ إذا لَمْ یَصُنْ لِسانَهُ وَ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ جَوارِحَهُ. 18
روزه دارى كه زبان و گوش و چشم و دیگر اعضاء و جوارح خود را كنترل ننماید هیچ سودى از روزه خود نمى برد.
27 قالَتْ علیها السلام : اَلْبُشْرى فى وَجْهِ الْمُؤْمِنِ یُوجِبُ لِصاحِبهِ الْجَنَّةَ، وَ بُشْرى فى وَجْهِ الْمُعانِدِ یَقى صاحِبَهُ عَذابَ النّارِ. 19
تبسّم و شادمانى در برابر مؤ من موجب دخول در بهشت خواهد گشت، و نتیجه تبسّم در مقابل دشمنان و مخالفان سبب ایمنى ازعذاب خواهد بود.
28 قالَتْ علیها السلام : لایَلُومَنَّ امْرُءٌ إلاّ نَفْسَهُ، یَبیتُ وَ فى یَدِهِ ریحُ غَمَرٍ. 20
كسى كه بعد از خوردن غذا، دست هاى خود را نشوید دستهایش آلوده باشد، چنانچه ناراحتى برایش بوجود آید كسى جز خودش را سرزنش نكند.
1-اصول كافى : ج 1، ص 460، بیت الا حزان : ص 104، بحارالا نوار: ج 28، ص 250، ح 30.
2-صحیح مسلم : ج 2، ص 72، صحیح بخارى : ج 6، ص 176.
3-بحارالا نوار: ج 28، ص 303، صحیح مسلم : ج 2، ص 72، بخارى : ج 5، ص 5.
4-بیت الا حزان : ص 113، كشف الغمّة : ج 2، ص 494.
5-خصال : ج 1، ص 173، احتجاج : ج 1، ص 146.
6-ریاحین الشّریعة : ج 1، ص 312، فاطمة الزّهراء علیها السلام : ص 360، قطعه اى از خطبه طولانى و معروف آن مظلومه در جمع مهاجرین و انصار.
7-بحارالا نوار: ج 43، ص 200، ح 30.
8-بحارالا نوار: ج 43، ص 185، ح 17.
9-الا مامة والسّیاسة : ص 30، بحارالا نوار: ج 28، ص 355، ح 69.
10-بحارالا نوار: ج 43، ص 54، ح 48.
11-زهرة الرّیاض كوكب الدّرى : ج 1، ص 253.
12-تهذیب الا حكام : ج 1، ص 429، كشف الغمّه : ج 2، ص 67، بحار:ج 43، ص 189،ح 19.
13-بحارالا نوار: ج 43، ص 91، ح 16، إ حقاق الحقّ: ج 10، ص 258.
14-دلائل الا مامة : ص 128، ح 38، معانى الا خبار: ص 355، ح 2.
15-تفسیر الا مام العسكرى علیه السلام : ص 320، ح 191.
16-بحارالا نوار: ج 43، ص 192، ح 20، اءعیان الشّیعة : ج 1، ص 321.
17-كنزل العمّال : ج 16، ص 462، ح 45443.
18-مستدرك الوسائل : ج 7، ص 336، ح 2، بحارالا نوار: ج 93، ص 294، ح 25.
19-تفسیر الا مام العسكرى علیه السلام : ص 354، ح 243، مستدرك الوسائل : ج 12، ص 262، بحارالا نوار: ج 72، ص 401، ح 43.
20-كنزل العمّال : ج 15، ص 242، ح 40759.
21-دلائل الا مامة : ص 71، س 16، معانى الا خبار: ص 399، ضمن ح 9.
22-تفسیر التّبیان : ج 9، ص 37، س 16.
23-علل الشّرایع : ج 1، ص 183، بحارالا نوار: ج 43، ص 82، ح 4.
24-مجمع الزّوائد: ج 8 ، ص 108 ، مسند فاطمه : ص 33 و 52.
25-كشف الغمّة : ج 2، ص 57، بحار الا نوار: ج 8 ، ص 53، ح 62.
26-إ حقاق الحقّ: ج 19، ص 129.
27- بحارالا نوار: ج 79، ص 27، ضمن ح 13.
28-اءمالى شیخ طوسى : ج 2، ص 228
الگو ی همه ی انسان ها
1.برترین بانوی جهان
در روایات فراوانی که در منابع معروف اهل سنت آمده تصریح شده است که فاطمه زهرا(س) افضل زنان جهان بود، آن سخنی است که پیغمبر اکرم(ص) آن را به تعبیرات مختلف بیان فرموده است :
«اِنَّ اَفْضَلَ نِساءِ اَهْلِ الْجَنَّةِ خَدیجَةُ بِنْتُ خُوَیْلِد، وَ فاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّد، وَ مَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرانَ، وَ آسِیَةُ بِنْتُ مُزاحِم ;(2)
برترین زنان بهشت خدیجه دختر خویلد، و فاطمه دختر محمّد، و مریم دختر عمران، و آسیه دختر مزاحم [همسر فرعون».[
2 بانوی بهشتی
نخستین سنگ بنای وجود انسان، انعقاد نطفه اوست، چرا که به هر حال نطفه است که قسمت مهمی از ارزشهای وجودی انسان را در بر دارد، و به همین دلیل در روایات اسلامی دستورهای زیادی وارد شده که این سنگ زیر بنا درست نهاده شود .
هنگامی که به تاریخ زندگی بانوی اسلام فاطمه زهرا(علیها السلام) مراجعه میکنیم میبینیم او در این زمینه یک وضع استثنائی دارد که در تاریخ شخصیتهای بزرگ جهان اعم از مرد و زن بی نظیر است، بهتر است این سخن را از زبان پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) بشنویم :
ابن عباس میگوید: پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) زیاد فاطمه را میبوسید، روزی عایشه عرض کرد: شما زیاد فاطمه را میبوسید؟
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: (این دلیلی دارد) در شب معراج هنگامی که جبرئیل مرا وارد بهشت کرد، از تمام میوههای بهشتی به من داد، و از عصاره آنها نطفه فاطمه در رحم خدیجه منعقد شد .
«فَاِذَا اشْتَقْتُ لِتِلْکَ الثِّمارِ قَبَّلْتُ فاطِمَةَ فَاَصَبْتُ مِنْ رائِحَتِها جَمِیعَ تِلْکَ الثِّمارِ الَّتی اَکَلْتُها ;(2) هنگامی که مشتاق آن میوههای بهشتی میشوم، فاطمه را میبوسم و از بوی او بوی تمام آن میوهها را که در آن شب خوردم استشمام میکنم ».
3 فاطمه(علیها السلام) محبوب ترین افراد نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله)
در حدیثی از زبان عایشه میخوانیم که میگوید :«ما رَاَیْتُ اَحَداً اَشْبَهَ کَلاماً وَ حَدِیثاً مِنْ فاطِمَةَ بِرَسُولِ اللهِ(صلی الله علیه وآله) وَ کانَتْ اِذا دَخَلَتْ عَلَیْهِ رَحَّبَ بِها، وَ قامَ اِلَیْها، فَاَخَذَ بِیَدِها فَقَبَّلَها، وَ اَجْلَسَها فِی مَجْلِسِهِ ;(3) من هیچ کس را در سخن گفتن از فاطمه شبیه تر به رسول خدا(صلی الله علیه وآله) ندیدم، هنگامی که وارد بر پدر میشد به او خوش آمد میگفت، و در برابر دخترش فاطمه بر میخاست، دست او را میگرفت و میبوسید، و او را در جای خود مینشاند ».
4مقام قرب فاطمه(علیها السلام) در پیشگاه خدا
در «صحیح ترمذی» از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله)نقل میکند که فرمود :
«اِنَّما فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی یُؤْذِینِی ما آذاها وَ یَنْصَبُنِی ما نَصَبَها ;(4) فاطمه پاره تن من است، آنچه او را آزار دهد مرا آزار میدهد و آنچه او را به زحمت افکند مرا به زحمت میافکند ».
بدیهی است علاقه پدر و فرزندی هرگز نمیتواند چنین پدیده ای را توجیه کند، زیرا پیغمبر به عنوان «رسول الله» چیزی را اراده نمیکند جز آنچه خدا اراده کند، و هماهنگی خشنودی و رضای فاطمه با خشنودی و رضای خدا و پیامبر دلیلی جز محو اراده او در اراده و خواست خدا ندارد .
این نکته نیز شایان دقت است که معمولا جمله «فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی» را به معنای فاطمه پاره تن من است، تفسیر و ترجمه میکنند، در حالی که در این جمله سخنی از تن در میان نیست، بلکه مفهوم حدیث این است که فاطمه(علیها السلام)پاره ای از وجود و هستی پیامبر(صلی الله علیه وآله) است، هم از نظر جسمی و هم روحی، در خود روایات نیز شاهد بر این معنا داریم که به خواست خدا خواهد آمد .
.5زهد و ایثار فاطمه(علیها السلام
ابن حجر و دیگران در روایتی از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نقل کرده اند، او هنگامی که از سفر باز میگشت نخست به سراغ دخترش فاطمه زهرا(علیهاالسلام) میآمد، و مدتی نزد او میماند، ولی یک بار برای فاطمه زهرا(علیهاالسلام) دو دستبند از نقره و همچنین یک گردنبند و دو گوشواره ساخته بودند، و پرده ای بر در اطاق آویزان کرده بود .
هنگامی که پیامبر(صلی الله علیه وآله) وارد شد و این منظره را دید بیرون آمد در حالی که آثار غضب در چهره اش نمایان بود، به مسجد آمد و بر منبر نشست .
فاطمه(علیها السلام) دانست که ناخشنودی پیغمبر(صلی الله علیه وآله) به خاطر همان مختصر زینت است، همه را نزد پدر فرستاد تا در راه خدا صرف کند .
هنگامی که چشم پیامبر(صلی الله علیه وآله) به آن افتاد سه بار فرمود :«فَعَلَتْ، فِداها اَبُوها».(5 )
فاطمه آنچه را که میخواستم انجام داد، پدرش به فدایش باد .
هر زمان زکریا وارد محراب او میشد غذای مخصوصی در آن جا میدید. از او پرسید: ای مریم! این را از کجا آورده ای؟ گفت: این از سوی خداست، خداوند به هر کس بخواهد بی حساب روزی میدهد.
6. مقام علمی فاطمه(علیهاالسلام)
در «مسند احمد» از امّ سلمه (یا طبق روایتی ام سلمی) چنین آمده : وقتی فاطمه(علیهاالسلام) به همان بیماری که به وفاتش منتهی گشت، بیمار شد من از او پرستاری میکردم، روزی حالتش را از همه روز بهتر دیدم، علی(علیه السلام) به دنبال کاری رفته بود، فاطمه(علیها السلام) به من فرمود: آبی بیاور تا غسل کنم، آب آوردم و او غسل کرد، غسلی که بهتر از آن ندیده بودم .
سپس فرمود: لباسهای تازه ای برای من بیاور، لباسها را آوردم و به او دادم، و او پوشید .
سپس فرمود: بسترم را در وسط اطاق بیفکن، من این کار را کردم، او دراز کشید و رو به قبله کرد، و دستش را زیر صورتش گذاشت، سپس فرمود: ای ام سلمه! [ام سلمی] من الان از دنیا میروم (و به ملکوت اعلا میشتابم) در حالی که پاک شده ام، کسی روی مرا نگشاید. این سخن گفت و چشم از جهان پوشید!(6 )
این حدیث به خوبی نشان میدهد که فاطمه از لحظه مرگش آگاه و با خبر بوده، و بی آن که نشانههای آن در او باشد، آماده رحلت از این جهان گشت، و از آن جا که هیچ کس لحظه مرگ را جز به تعلیم الهی نمیداند این نشان میدهد که از سوی خدا به او الهام میشد .
آری، روح او با عالم غیب مربوط بود، و فرشتگان آسمان با او سخن میگفتند .
به علاوه مطابق روایات گذشته حتی او از مریم دختر عِمران و مادر حضرت عیسی برتر بود، و همین امر کافی است، زیرا قرآن با صراحت میگوید: مریم با فرشتگان خدا سخن میگفت، آیات متعددی در این زمینه در سوره مریم و آل عمران وجود دارد .
بنابراین فاطمه(علیها السلام) دخت گرامی پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) به طریق اولی باید بتواند با فرشتگان آسمان هم سخن شود.(7 )
7 کرامات فاطمه زهرا(علیها السلام)
بسیاری از مفسّران اهل سنّت مانند زمخشری و سیوطی در ذیل آیه شریفه :
«کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیْهَا زَکَرِیَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقاً قَالَ یَا مَرْیَمُ أَنَّی لَکِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ إِنَّ اللهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَاب );(6) هر زمان زکریا وارد محراب او میشد غذای مخصوصی در آن جا میدید. از او پرسید: ای مریم! این را از کجا آورده ای؟ گفت: این از سوی خداست، خداوند به هر کس بخواهد بی حساب روزی میدهد »(.
از جابربن عبدالله نقل کرده اند که : رسول خدا(صلی الله علیه وآله) چند روز بود غذایی نخورده بود، و کار بر او مشکل شد، به منزل همسرانش سر زد هیچ کدام غذایی نداشتند، سرانجام به سراغ دخترش فاطمه(علیها السلام)آمد و فرمود: دخترم! غذایی داری من تناول کنم زیرا گرسنه ام؟
عرض کرد: نه بخدا سوگند!هنگامی که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از نزد او خارج شد، زنی از همسایگان دو قرص نان و مقداری گوشت برای فاطمه(علیها السلام)هدیه آورد، و او آن را گرفت و در ظرفی گذاشت و روی آن را پوشاند و گفت: بخدا سوگند رسول الله(صلی الله علیه وآله) را بر خود و فرزندانم مقدم میدارم!
و این در حالی بود که همه گرسنه بودند.
حسن و حسین را به سراغ پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرستاد و از او دعوت کرد به خانه بیاید.
عرض کرد: فدایت شوم، چیزی خداوند برای ما فرستاده، و من آن را برای شما ذخیره کرده ام.
پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: بیاور. و او ظرف غذا را نزد حضرت آورد. هنگامی که پیغمبر سر ظرف را برداشت مملو از نان و گوشت بود، هنگامی که فاطمه آن را دید در تعجب فرو رفت، و فهمید این نعمت و برکتی است از سوی خدا، شکر آن را بجا آورد و بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) درود فرستاد.
پیغمبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: دخترم! این را از کجا آورده ای؟عرض کرد:
«هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ إِنَّ اللهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَاب); این از سوی خداست، خداوند به هر کس بخواهد، بی حساب روزی میدهد!»(.
پیامبر(صلی الله علیه وآله) شکر خدا را بجا آورد و این جمله را فرمود:
«اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذِی جَعَلَکَ شَبِیهَةً بِسَیِّدَةِ نِساءِ بَنِی اِسْرائِیلَ».
شکر میکنم خدایی را که تو را شبیه [مریم] بانوی زنان بنی اسرائیل قرار داد.
او را فاطمه نام نهاده، زیرا خداوند او و دوستانش را از آتش دوزخ باز داشته است
8نخستین کسی که وارد بهشت میشود!
ذهبی در «میزان الاعتدال» آورده است که پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود:
«اَوَّلُ شَخْص یَدْخُلُ الْجَنَّةُ فاطِمَةُ(علیها السلام);(7) نخستین کسی که وارد بهشت میشود، فاطمه است!».
9 نامهای پرمعنای فاطمه(علیها السلام)
از احادیث بر میآید که نامگذاری فاطمه زهرا(علیها السلام) بوسیله حکیم علی الاطلاق یعنی خدای عالم انجام گرفته است.
از سوی دیگر «فاطمه» از ماده «فطم» (بر وزن حتم) به معنای بازگرفتن کودک از شیر مادر است، سپس به هر گونه بریدن و جدایی اطلاق شده است.
در حدیثی از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) آمده است که فرمود:
«اِنَّما سَمَّاهَا فَاطِمَة لاَِنَّ اللهَ فَطَمَها وَ مُحِبِّیها عَنِ النّارِ;(8) او را فاطمه نام نهاده، زیرا خداوند او و دوستانش را از آتش دوزخ باز داشته است».
از این تعبیر استفاده میشود که نامگذاری بانوی اسلام به این نام، از سوی خداوند صورت گرفته، و مفهومش این است که خدا وعده داده است او و کسانی که او را دوست دارند و در خط مکتب او باشند هرگز به دوزخ نروند.
.10 هدیه پیامبر(صلی الله علیه وآله) به فاطمه(علیها السلام)
غیر از هدایای فوق العاده معنوی که پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به دخترش فاطمه زهرا(علیها السلام) داد که هر کدام از دیگری گرانبهاتر و پرارزش تر بود که بعضی از آنها در تاریخ ضبط شده مانند تسبیح حضرت زهرا(علیها السلام) و بعضی را مینمی دانیم. یک هدیه به ظاهر مادی نیز به او داد و عجب این که این هدیه نیز به فرمان خدا صورت گرفت چنانکه در حدیث زیر آمده است:سیوطی نقل میکند: هنگامی که آیه شریفه:
«(وَآتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ);(9) و حق نزدیکان را بپرداز!».
نازل شد، پیغمبر(صلی الله علیه وآله) فاطمه(علیها السلام) را صدا زد و سرزمین «فدک» را به او واگذار کرد.(10)
البتّه چنانکه در فصل «ماجرای غم انگیز فدک» میآید، بخشیدن فدک به فاطمه(علیها السلام) یک مسأله ساده نبود، پشتوانه ای بود برای مسأله ولایت علی(علیه السلام) و سندی برای تحکیم و تثبیت مقام والای این خانواده، و از این نظر یک هدیه معنوی نیز محسوب میشد.
پینوشتها:
1 . این حدیث در «مستدرک الصحیحین»، جلد 2، صفحه 497 نقل شده و سپس تصریح میکند که اسناد این حدیث صحیح است.
2. ذخائر العقبی، صفحه 36 .
3. مستدرک الصحیحین، جلد 3، صفحه 154 .
4. صحیح ترمذی، جلد 2، صفحه 319 .
5. الصواعق المحرقه، صفحه 109 .
6. مسند احمد بن حنبل، جلد 6، صفحه 461. این حدیث را ابن اثیر در «اسد الغابة» و جمعی دیگر در کتب خود آورده اند.
7. البتّه دلایل علمی و دانش گسترده و فوق العاده آن حضرت در روایات شیعه وضع دیگری دارد که در زندگی نامه آن بزرگوار قبلا بدان اشاره شد
8. آل عمران، آیه 37 .
9. میزان الاعتدال، جلد 2، صفحه 131 .
10. تاریخ بغداد، جلد 2، صفحه 331 .
سیره ی تربیتی حضرت زهرا (س)
قناعت حضرت زهرا (س):
حضرت فاطمه سلام الله علیها همیشه به حالش قانع بود؛ زیرا می دانست که حرص و طمع باعث تفرق قلب ،دل بستگی به دنیا،غفلت از یاد خدا و تشتت خاطر می شود.او به آن چه که از پدرعزیزش شنیده بود تمسک می کرد که فرمود: (خوشا به حال کسی که در اسلام هدایت یافته و زندگی او در حد کفاف است و به آن قانع می باشد)…ونیز پدرش فرمود ای فاطمه! بر تلخی دنیا صبر کن تا به نعمت ابدی فایز شوی.این چنین بود حال فاطمه، واو برآن زندگانی سخت صبور بود، وبا قناعتی که داشت به استقبال زندگی می رفت و فراوان خدای متعال خویش را شکر گذاری می کرد و در همه حال به یاد او بود. دختر رسول خدا با این که در نهایت فقر و تنگ دستی زندگی می کرد ولی هیچ گا ه جز به خدای خودش دست نیاز به سوی کسی دراز نکرد و با عفت و قناعت خود تا پایان عمرش عزیز و آبرو مندانه زندگی کرد.
حضرت زهرا در زندگی بسیار صبور بود و به اندکی از مال حلال که داشتند قانع بود. او نفسش راضی و مرضی بود. او هرگز به اموال دیگران طمع نداشت وچشمانش را به چیزی که حقش نبود نمی انداخت، ودر مال کسی طمع نداشت. رسول اکرم (ص) فرمود: بی نیازی در کثرت مال نیست،بلکه بی نیازی در بی نیازی نفس است.
در این زمینه احادیث نابی وجود دارد که عبارتند از این که :حضرت زهرا روزی خدمت پدر از مشکلات و کمبود های زندگی سخن به میان آورد و فرمود:( من و پسر عمویم چیزی از وسایل رفاهی نداریم، مگر پوست گوسفندی که شب ها بر روی آن می خوابیم وروزها بر روی آن شتر خود را علف می دهیم)…
رسول خدا فرمودند: (دختر عزیزم صبر و تحمل داشته باش،زیرا موسی بن عمران ده سال با همسرش زندگی کرد و فرشی جز یک قطعه عبای قطوانی نداشت.)
علی عله السّلام در یکی از رو زهای گرم شهر مدینه وارد منزل شد و از فاطمه پرسید: غذایی در منزل هست تا گرسنگی ام را برطرف کنم؟ حضرت فاطمه فرمودند:(در خانه چیزی نداریم و من دو روز است که با بهانه های مختلف فرزندانم حسن و حسین را به گونای سرگرم می کنم،تازیاد بی تابی نکنند).
پی نوشت:
1.کنز العمال،ح37475.
2.سو ره ی طه،آیه ی 131.
3.انّها فاطمة الزّهرا،ص313.314
4.بحار الانوارج41ص258 و الیقین،سید بن طاووس ص 454.