آن ها میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند؛ ولی خدا جز این نمیخواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند!
حضرت زهرا در ارزشهای دین
حضرت زهرا در جامعه ای متولد می شود که فاقد هر یک از عوامل مهم برای شکل گیری یک نظام ارزشمند در تعیین ارزشهای اجتماعی است .
به اقرار تاریخ نگاران عربستان قبل از اسلام ، جامعه ای بدوی و عاری از ارزشهای انسانی است که مبنی بر خرافه و خرافه پرستی است . فخر فروشی ، زنده به گور کردن دختران و قتل و غارتگری ارزش اجتماعب محسوب می شود مردم نیر در ادامه این شیوه ، به قدرت معجزه کلام خداوند و اسوه حسنه ای که از ذات اقدس خداوند مأمور و سفیر نجات این مردم بود اولین اجتماع اسلامب به رهبری رسول اکرم صلی الله علیه و آله را ظارحی نمودند.
. در این اجتماع حضرت زهرا سلام الله علیه و آله الگوی سنت شکنی است نسبت های غلطی که تنها خاص جاهلیت قدیم نیست بلکه در جاهلیت مدرن عصر حاضر نیز با رنگ و بویی دیگر جلوه گر می شود .
زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها سراسر ایجاد تغییر و تحول است و تغییر سنت ها و ارزش های جاهلی به طور اعم و سرنوشت زنان به طور اخص می باشد . آن حضرت الگوس سنت شکنی پیامبر در بی حرمتی و بی توجهی به شخصیت دختران و زنان است. در عصری که دختران زنده به گور می شوند دستان حضرت زهرا سلام الله علیها بوسه گاه رسول خدا صلی الله علیه و اله است. در حالی که بی پسران ابتر شناخته می شوند ، فاطمه سلام الله علیها کوثر است ازدواج حضرت زهرا سلام الله علیها یکی دیگر از الگوهای سنت شکنی است .
حضرت زهرا تنها الگوی سنت شکنی است بلکه بنیان گذار تغییر محور ارزشهای اجتماعی است ، حضرت زهرا سلام الله علیها به نوان زن مسلمان تربیت یافته در دین اسلام و مکتب وحی و نیز جضور ایشتن در خانه ای که جبرئیل امین در آن حضور می یافت و پیام خداوند را قرائت می فرمود و نیر به جهت رسیدن به درجات کمال روحی و تقرب ایشان به ذات اقدس خداوند که برای زمان دیگر یاری رسیدن به آن درجات نیست، تعیین کننده ارزشهای اجتماعی است. ارزشهایی که زنان مسلمان در طول تاریخ می توانند بر مبنای آن ارزشها حرکت کنند. در دوران کودکی تا سه سالگی ایشان در معرض یکی از سخت ترین آزمایشهای مسلمانان در راه ایمان یعنی واقعه شعب ابی طالب قرار گرفتند .
پس از آن شاهد دشمنی ها و کارشکنی های دشمنان اسلام بودند . زندگی آن حضرت در خانه ای آغاز شد که کانون مبارزات مختلف سیاسی علیه کفر و شرک و نفاق بود . پدر و مادر ایشان در اوج جنگها و مبارزات اسلام علیه کفر ، فرمانده صف شکن و تعیین کننده سرنوشت اسلام بودندن و حضرت زهرا در این حوادث یار و یاور و همراه ایشان بودند.
احادیث گوهر بار از حضرت فاطمه سلام الله علیه
احادیث گوهر باراز حضرت فاطمه سلام الله علیه.
1. قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء سلام اللّه علیها: نَحْنُ وَسیلَتُهُ فى خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ خاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ قُدْسِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّتُهُ فى غَیْبِهِ، وَ نَحْنُ وَرَثَةُ اءنْبیائِهِ.(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید: ج 16، ص 211.)
ما اهل بیت پیامبر وسیله ارتباط خداوند با خلق او هستیم ، ما برگزیدگان پاك و مقدّس پروردگار مى باشیم ، ما حجّت و راهنما خواهیم بود؛ و ما وارثان پیامبران الهى هستیم .
2 قالَتْ علیها السلام : وَ هُوَ الا مامُ الرَبّانى ، وَ الْهَیْكَلُ النُّورانى ، قُطْبُ الا قْطابِ، وَسُلالَةُ الاْ طْیابِ، النّاطِقُ بِالصَّوابِ، نُقْطَةُ دائِرَةِ الا مامَةِ.(ریاحین الشّریعة : ج 1، ص 93.)
در تعریف امام علىّ علیه السلام فرمود : او پیشوائى الهى و ربّانى است ، تجسّم نور و روشنائى است ، مركز توجّه تمامى موجودات و عارفان است ، فرزندى پاك از خانواده پاكان مى باشد، گویندهاى حقّگو و هدایتگر است ، او مركز و محور امامت و رهبریّت است.
3 قالَتْ علیها السلام : ابَوا هِذِهِ الاْ مَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلىُّ، یُقْیمانِ اءَودَّهُمْ، وَ یُنْقِذانِ مِنَ الْعَذابِ الدّائِمِ إ نْ اطاعُوهُما، وَ یُبیحانِهِمُ النَّعیمَ الدّائم إنْ واقَفُوهُما.(بحارالا نوار: ج 23، ص 259، ح 8.)
حضرت محمّد صلّى اللّه علیه و آله و علىّ علیه السلام ، والِدَین این امّت هستند، چنانچه از آن دو پیروى كنند آن ها را از انحرافات دنیوى و عذاب همیشگى آخرت نجات مى دهند؛ و از نعمت هاى متنوّع و وافر بهشتى بهره مندشان مى سازند.
4 قالَتْ علیها السلام : مَنْ اصْعَدَ إ لىَ اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، اهْبَطَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ افْضَلَ مَصْلَحَتِهِ.(بحار: ج 67، ص 249، ح 25)
هر كس عبادات و كارهاى خود را خالصانه براى خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحت ها و بركات خود را براى او تقدیر مى نماید.
5 قالَتْ علیها السلام : إنَّ السَّعیدَ كُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَنْ احَبَّ عَلیّا فى حَیاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ.(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید: ج 2، ص 449 )
همانا حقیقت و واقعیّت تمام سعادت ها و رستگارى ها در دوستى علىّ علیه السلام در زمان حیات و پس از رحلتش خواهدبود.
6 قالَتْ علیها السلام : إلهى وَ سَیِّدى ، اءسْئَلُكَ بِالَّذینَ اصْطَفَیْتَهُمْ، وَ بِبُكاءِ وَلَدَیَّ فى مُفارِقَتى اَنْ تَغْفِرَ لِعُصاةِ شیعَتى ، وَشیعَةِ ذُرّیتَى .(كوكب الدّرىّ: ج 1، ص 254.)
خداوندا، به حقّ اولیاء و مقرّبانى كه آنها را برگزیدهاى ، و به گریه فرزندانم پس از مرگ و جدائى من با ایشان ، از تو مى خواهم گناه خطاكاران شیعیان و پیروان ما را ببخشى .
7 قالَتْ علیها السلام : شیعَتُنا مِنْ خِیارِ اءهْلِ الْجَنَّةِ وَكُلُّ مُحِبّینا وَ مَوالى اَوْلیائِنا وَ مُعادى اعْدائِنا وَ الْمُسْلِمُ بِقَلْبِهِ وَ لِسانِهِ لَنا.(بحارالا نوار: ج 68، ص 155، س 20، ضمن ح 11.)
شیعیان و پیروان ما، و همچنین دوستداران اولیاء ما و آنان كه دشمن دشمنان ما باشند، نیز آنهایى كه با قلب و زبان تسلیم ما هستند بهترین افراد بهشتیان خواهند بود.
8 قالَتْ علیها السلام : وَاللّهِ یَابْنَ الْخَطّابِ لَوْلا إ نّى اكْرَهُ انْ یُصیبَ الْبَلاءُ مَنْ لاذَنْبَ لَهُ، لَعَلِمْتَ انّى سَاءُقْسِمُ عَلَى اللّهِ ثُمَّ اجِدُهُ سَریعَ الاْ جابَةِ. 1
حضرت به عمر بن خطّاب فرمود: سوگند به خداوند، اگر نمى ترسیدم كه عذاب الهى بر بى گناهى ، نازل گردد؛ متوجّه مى شدى كه خدا را قسم مى دادم و نفرین مى كردم . و مى دیدى چگونه دعایم سریع مستجاب مى گردید.
9 قالَتْ علیها السلام : وَاللّهِ، لاكَلَّمْتُكَ ابَدا، وَاللّهِ لاَ دْعُوَنَّ اللّهَ عَلَیْكَ فى كُلِّ صَلوةٍ. 2
پس از ماجراى هجوم به خانه حضرت ، خطاب به ابوبكر كرد و فرمود: به خدا سوگند، دیگر با تو سخن نخواهم گفت ، سوگند به خدا، در هر نمازى تو را نفرین خواهم كرد.
10 قالَتْ علیها السلام : إنّى اُشْهِدُاللّهَ وَ مَلائِكَتَهُ، انَّكُما اَسْخَطْتُمانى ، وَ ما رَضیتُمانى ، وَ لَئِنْ لَقیتُ النَبِیَّ لا شْكُوَنَّكُما إلَیْهِ. 3
هنگامى كه ابوبكر و عمر به ملاقات حضرت آمدند فرمود: خدا و ملائكه را گواه مى گیرم كه شما مرا خشمناك كرده و آزردهاید، و مرا راضى نكردید، و چنانچه رسول خدا را ملاقات كنم شكایت شما دو نفر را خواهم كرد.
11 قالَتْ علیها السلام : لاتُصَلّى عَلَیَّ اُمَّةٌ نَقَضَتْ عَهْدَاللّهِ وَ عَهْدَ ابى رَسُولِ اللّهِ فى امیرالْمُؤ منینَ عَلیّ، وَ ظَلَمُوا لى حَقىّ، وَاءخَذُوا إ رْثى ، وَخَرقُوا صَحیفَتى اللّتى كَتَبها لى ابى بِمُلْكِ فَدَك .4
افرادى كه عهد خدا و پیامبر خدا را درباره امیرالمؤمنین علىّ علیه السلام شكستند، و در حقّ من ظلم كرده و ارثیّهام را گرفتند و نامه پدرم را نسبت به فدك پاره كردند، نباید بر جنازه من نماز بگذارند.
12 قالَتْ علیها السلام : إلَیْكُمْ عَنّى ، فَلا عُذْرَ بَعْدَ غَدیرِكُمْ، وَالاَْمْرُ بعد تقْصیركُمْ، هَلْ تَرَكَ ابى یَوْمَ غَدیرِ خُمّ لاِ حَدٍ عُذْوٌ. 5
خطاب به مهاجرین و انصار كرد و فرمود: از من دور شوید و مرا به حال خود رها كنید، با آن همه بى تفاوتى و سهل انگارى هایتان ، عذرى براى شما باقى نمانده است . آیا پدرم در روز غدیر خم براى كسى جاى عذرى باقى گذاشت ؟
13 قالَتْ علیها السلام : جَعَلَ اللّهُ الاْیمانَ تَطْهیرا لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزیها لَكُمْ مِنَ الْكِبْرِ، وَالزَّكاةَ تَزْكِیَةً لِلنَّفْسِ، وَ نِماءً فِى الرِّزقِ، وَالصِّیامَ تَثْبیتا لِلاْ خْلاصِ، وَالْحَّجَ تَشْییدا لِلدّینِ 6
خداوند سبحان ، ایمان و اعتقاد را براى طهارت از شرك و نجات از گمراهى ها و شقاوت ها قرار داد. و نماز را براى خضوع و فروتنى و پاكى از هر نوع تكّبر، مقرّر نمود. و زكات (و خمس ) را براى تزكیه نفس و توسعه روزى تعیین نمود. و روزه را براى استقامت و اخلاص در اراده ، لازم دانست . و حجّ را براى استحكام اءساس شریعت و بناء دین اسلام واجب نمود.
14 قالَتْ علیها السلام : یا ابَاالْحَسَنِ، إنَّ رَسُولَ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ عَهِدَ إلَىَّ وَ حَدَّثَنى أنّى اَوَّلُ اهْلِهِ لُحُوقا بِهِ وَلا بُدَّ مِنْهُ، فَاصْبِرْ لاِ مْرِاللّهِ تَعالى وَارْضَ بِقَض ائِهِ. 7
اى ابا الحسن! همسرم ، همانا رسول خدا با من عهد بست واظهار نمود: من اوّل كسى هستم از اهل بیتش كه به او ملحق مى شوم و چارهاى از آن نیست ، پس تو صبر نما و به قضا و مقدّرات الهى خوشنود باش .
15 قالَتْ علیها السلام : مَنْ سَلَّمَ عَلَیْهِ اَوْ عَلَیَّ ثَلاثَةَ اءیّامٍ اءوْجَبَ اللّهُ لَهُ الجَنَّةَ، قُلْتُ لَها: فى حَیاتِهِ وَ حَیاتِكِ؟
قالَتْ: نعَمْ وَ بَعْدَ مَوْتِنا. 8
هر كه بر پدرم رسول خدا و بر من به مدّت سه روز سلام كند خداوند بهشت را براى او واجب مى گرداند، چه در زمان حیات و یا پس از مرگ ما باشد.
16 قالَتْ علیها السلام : ما صَنَعَ ابُوالْحَسَنِ إلاّ ما كانَ یَنْبَغى لَهُ، وَلَقَدْ صَنَعُوا ما اللّهُ حَسیبُهُمْ وَ طالِبُهُمْ. 9
آنچه را امام علىّ علیه السلام نسبت به دفن رسول خدا و جریان بیعت انجام داد، وظیفه الهى او بوده است ، و آنچه را دیگران انجام دادند خداوند آنها را محاسبه و مجازات مى نماید.
17 قالَتْ علیه السلام : خَیْرٌ لِلِنّساءِ انْ لایَرَیْنَ الرِّجالَ وَلایَراهُنَّ الرِّجالُ. 10
بهترین چیز براى حفظ شخصیت زن آن است كه مردى را نبیند و نیز مورد مشاهده مردان قرار نگیرد.
18 قالَتْ علیها السلام : اوُصیكَ یا ابَاالْحَسنِ انْ لاتَنْسانى ، وَ تَزُورَنى بَعْدَ مَماتى .11
ضمن وصیّتى به همسرش اظهار داشت : مرا پس از مرگم فراموش نكنى . و به زیارت و دیدار من بر سر قبرم بیایى .
19 قالَتْ علیها السلام : إنّى قَدِ اسْتَقْبَحْتُ ما یُصْنَعُ بِالنِّساءِ، إنّهُ یُطْرَحُ عَلىَ الْمَرْئَةِ الثَّوبَ فَیَصِفُها لِمَنْ رَاءى ، فَلا تَحْمِلینى عَلى سَریرٍ ظاهِرٍ، اُسْتُرینى، سَتَرَكِ اللّهُ مِنَ النّارِ. 12
در آخرین روزهاى عمر پر بركتش ضمن وصیّتى به اسماء فرمود: من بسیار زشت و زننده مىدانم كه جنازه زنان را پس از مرگ با انداختن پارچهاى روى بدنش تشییع مىكنند. و افرادى اندام و حجم بدن او را مشاهده كرده و براى دیگران تعریف مى نمایند. مرا بر تخت كه اطرافش پوشیده نیست و مانع مشاهده دیگران نباشد قرار مده بلكه مرا با پوشش كامل تشییع كن ، خداوند تو را از آتش جهنّم مستور و محفوظ نماید.
20 قالَتْ علیها السلام : …. إنْ لَمْ یَكُنْ یَرانى فَإنّى اراهُ، وَ هُوَ یَشُمُّ الریح . 13
مرد نابینائى وارد منزل شد و حضرت زهراء علیها السلام پنهان گشت ، وقتى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله علّت آن را جویا شد؟ در پاسخ پدر اظهار داشت : اگر آن نابینا مرا نمى بیند، من او را مى بینم ، دیگر آن كه مرد، حسّاس است و بوى زن را استشمام مى كند.
21 قالَتْ علیها السلام : أصْبَحْتُ وَ اللّهِ! عاتِقَةً لِدُنْیاكُمْ، قالِیَةً لِرِجالِكُمْ. 14
بعد از جریان غصب فدك و احتجاج حضرت ، بعضى از زنان مهاجر و انصار به منزل حضرت آمدند و احوال وى را جویا شدند، حضرت در پاسخ فرمود: به خداوند سوگند، دنیا را آزاد كردم و هیچ علاقه اى به آن ندارم ، همچنین دشمن و مخالف مردان شما خواهم بود.
22 قالَتْ علیها السلام : إنْ كُنْتَ تَعْمَلُ بِما اءمَرْناكَ وَ تَنْتَهى عَمّا زَجَرْناكَ عَنْهُ، قَانْتَ مِنْ شیعَتِنا، وَ إلاّ فَلا. 15
اگر آنچه را كه ما اهل بیت دستور داده ایم عمل كنى و از آنچه نهى كرده ایم خوددارى نمائى ، تو از شیعیان ما هستى وگرنه ، خیر.
23 قالَتْ علیها السلام : حُبِّبَ إ لَیَّ مِنْ دُنْیاكُمْ ثَلاثٌ: تِلاوَةُ كِتابِ اللّهِ، وَالنَّظَرُ فى وَجْهِ رَسُولِ اللّهِ، وَالاْنْفاقُ فى سَبیلِ اللّهِ.
سه چیز از دنیا براى من دوست داشتنى است : تلاوت قرآن ، نگاه به صورت رسول خدا، انفاق و كمك به نیازمندان در راه خدا.
24 قالَتْ علیها السلام : اُوصیكَ اَوّلاً انْ تَتَزَوَّجَ بَعْدى بِإبْنَةِ اُخْتى اءمامَةَ، فَإ نَّها تَكُونُ لِوُلْدى مِثْلى ، فَإنَّ الرِّجالَ لابُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّساءِ.16
در آخرین لحظات عمرش به همسر خود چنین سفارش نمود: پس از من با دختر خواهرم اءمامه ازدواج نما، چون كه او نسبت به فرزندانم مانند خودم دلسوز و متدیّن است . همانا مردان در هر حال ، نیازمند به زن مى باشند.
25 قالَتْ علیها السلام : الْزَمْ رِجْلَها، فَإنَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ اقْدامِها، و الْزَمْ رِجْلَها فَثَمَّ الْجَنَّةَ. 17
همیشه در خدمت مادر و پاى بند او باش ، چون بهشت زیر پاى مادران است ؛ و نتیجه آن نعمت هاى بهشتى خواهد بود.
26 قالَتْ علیها السلام : ما یَصَنَعُ الصّائِمُ بِصِیامِهِ إذا لَمْ یَصُنْ لِسانَهُ وَ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ جَوارِحَهُ. 18
روزه دارى كه زبان و گوش و چشم و دیگر اعضاء و جوارح خود را كنترل ننماید هیچ سودى از روزه خود نمى برد.
27 قالَتْ علیها السلام : اَلْبُشْرى فى وَجْهِ الْمُؤْمِنِ یُوجِبُ لِصاحِبهِ الْجَنَّةَ، وَ بُشْرى فى وَجْهِ الْمُعانِدِ یَقى صاحِبَهُ عَذابَ النّارِ. 19
تبسّم و شادمانى در برابر مؤ من موجب دخول در بهشت خواهد گشت، و نتیجه تبسّم در مقابل دشمنان و مخالفان سبب ایمنى ازعذاب خواهد بود.
28 قالَتْ علیها السلام : لایَلُومَنَّ امْرُءٌ إلاّ نَفْسَهُ، یَبیتُ وَ فى یَدِهِ ریحُ غَمَرٍ. 20
كسى كه بعد از خوردن غذا، دست هاى خود را نشوید دستهایش آلوده باشد، چنانچه ناراحتى برایش بوجود آید كسى جز خودش را سرزنش نكند.
1-اصول كافى : ج 1، ص 460، بیت الا حزان : ص 104، بحارالا نوار: ج 28، ص 250، ح 30.
2-صحیح مسلم : ج 2، ص 72، صحیح بخارى : ج 6، ص 176.
3-بحارالا نوار: ج 28، ص 303، صحیح مسلم : ج 2، ص 72، بخارى : ج 5، ص 5.
4-بیت الا حزان : ص 113، كشف الغمّة : ج 2، ص 494.
5-خصال : ج 1، ص 173، احتجاج : ج 1، ص 146.
6-ریاحین الشّریعة : ج 1، ص 312، فاطمة الزّهراء علیها السلام : ص 360، قطعه اى از خطبه طولانى و معروف آن مظلومه در جمع مهاجرین و انصار.
7-بحارالا نوار: ج 43، ص 200، ح 30.
8-بحارالا نوار: ج 43، ص 185، ح 17.
9-الا مامة والسّیاسة : ص 30، بحارالا نوار: ج 28، ص 355، ح 69.
10-بحارالا نوار: ج 43، ص 54، ح 48.
11-زهرة الرّیاض كوكب الدّرى : ج 1، ص 253.
12-تهذیب الا حكام : ج 1، ص 429، كشف الغمّه : ج 2، ص 67، بحار:ج 43، ص 189،ح 19.
13-بحارالا نوار: ج 43، ص 91، ح 16، إ حقاق الحقّ: ج 10، ص 258.
14-دلائل الا مامة : ص 128، ح 38، معانى الا خبار: ص 355، ح 2.
15-تفسیر الا مام العسكرى علیه السلام : ص 320، ح 191.
16-بحارالا نوار: ج 43، ص 192، ح 20، اءعیان الشّیعة : ج 1، ص 321.
17-كنزل العمّال : ج 16، ص 462، ح 45443.
18-مستدرك الوسائل : ج 7، ص 336، ح 2، بحارالا نوار: ج 93، ص 294، ح 25.
19-تفسیر الا مام العسكرى علیه السلام : ص 354، ح 243، مستدرك الوسائل : ج 12، ص 262، بحارالا نوار: ج 72، ص 401، ح 43.
20-كنزل العمّال : ج 15، ص 242، ح 40759.
21-دلائل الا مامة : ص 71، س 16، معانى الا خبار: ص 399، ضمن ح 9.
22-تفسیر التّبیان : ج 9، ص 37، س 16.
23-علل الشّرایع : ج 1، ص 183، بحارالا نوار: ج 43، ص 82، ح 4.
24-مجمع الزّوائد: ج 8 ، ص 108 ، مسند فاطمه : ص 33 و 52.
25-كشف الغمّة : ج 2، ص 57، بحار الا نوار: ج 8 ، ص 53، ح 62.
26-إ حقاق الحقّ: ج 19، ص 129.
27- بحارالا نوار: ج 79، ص 27، ضمن ح 13.
28-اءمالى شیخ طوسى : ج 2، ص 228
بركت غذاى حضرت زهرا(سلام الله علیها)
بركت غذاى حضرت زهرا(سلام الله علیها)
در بعضى از كتب مناقب نقل شده، جابر بن عبداللَّه انصارى مى گوید:
چند روز گذشت، پیامبر (صلی الله علیه و آله) به هیچ غذائى دست نیافت، شدّت گرسنگى آن حضرت را به زحمت انداخت، در حجره هاى همسرانش، غذائى نیافت به خانه فاطمه (سلام الله علیها) رفت و گرسنگى خود را اظهار نموده و تقاضاى غذا كرد.
فاطمه (سلام الله علیها) عرض كرد: فدایت گردم، هیچگونه غذا در خانه نیست، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مراجعت نمود، یكى از همسایگان دو قرص نان و مقدارى گوشت براى فاطمه (سلام الله علیها) هدیه آورد، فاطمه (سلام الله علیها) آن را گرفته و در میان ظرفى نهاد و روپوشى بر آن افكند و گفت: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را بر خودم و بر كسانى كه نزد من هستند، مقدّم مى دارم (یعنى او را مقدّم مى دارم بر شوهرم و بر حسن و حسینم كه همه گرسنه بودند).
آنگاه فاطمه (سلام الله علیها) توسّط حسن و حسین (علیه السلام)، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را خبر كرد، آن حضرت آمد، فاطمه (سلام الله علیها) جریان هدیه را به عرض رساند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: آن را نزد من بیاور، فاطمه (سلام الله علیها) آن ظرف را نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) نهاد، پیامبر (صلی الله علیه و آله) سرپوش را از روى ظرف برداشت، ناگهان دید پر از نان و گوشت است.
جابر مى گوید وقتى كه به آن نگاه كردم، تعجب كردم، دریافتم كه این یك نمونه از كرامت الهى است، حمد و سپاس خدا را بجاى آوردم، و بر پیامبرش درود فرستادم، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به فاطمه (سلام الله علیها) گفت: این غذا از كجا بدست آمده؟
فاطمه (سلام الله علیها) عرض كرد: «از نزد خدا، خداوند به هر كس بخواهد، روزى فراوان مى بخشد».
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شخصى را به سراغ على (علیه السلام) فرستاد، همه جمع شدند، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از آن غذا خورد، على و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) و همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله) و همه اهل خانه از آن خوردند و سیر شدند، ولى ظرف همچنان پر از غذا بود، فاطمه (سلام الله علیها) مى فرماید: از آن غذا براى همه ى همسایه ها فرستادم، خداوند خیر و بركت سرشارى به آن غذا داد، چنانكه چنین بركتى به حضرت مریم (علیه السلام) عطا فرمود. [این حدیث در تفسیر نیشابورى نقل شده است .
نگاهى به عبادت حضرت زهرا(سلام الله علیها)حسن بصرى (زاهد معروف) مى گوید: در امّت اسلام هیچ كس عابدتر از فاطمه (سلام الله علیها) نبود، آنقدر به عبادت ایستاد كه پاهایش ورم كرد. و رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) به فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: چه چیز براى زن بهتر است، در پاسخ گفت:
اَنْ لا تَرى رَجُلاً وَ لا یَراها رَجُلٌ. :
«نه او، مرد نامحرم را بنگرد و نه مرد نامحرم او را بنگرد».
پیامبر (صلی الله علیه و آله) با شنیدن این سخن، فاطمه (سلام الله علیها) را به سینه اش چسبانید و این آیه را خواند: «ذُرِیَةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ»: «آنها دودمانى بودند كه (از نظر تقوى و فضیلت) بعضى از آنها از بعضى دیگر گرفته شده اند» (آل عمران- 34)
امام حسن (علیه السلام) مى فرماید: در شب جمعه مادرم را در محراب عبادتش دیدم، همواره در ركوع و سجود بود تا سفیده ى سحر دمیده شد مى شنیدم كه نام مؤمنین و مؤمنات را به زبان مى آورد و براى آنها دعا مى كرد، ولى براى خودش هیچ دعا نكرد، گفتم: اى مادر، براى خود مانند دیگران دعا نكردى؟، در پاسخ فرمود: اى پسرم،اَلْجارُ ثُمَّ الدَارُ:
«نخست همسایه، بعد خانه».
روایت شده: هنگامى كه آن حضرت در محراب عبادتش به عبادت مى ایستاد، نور او براى اهل آسمان مى درخشید، چنانكه نور ستارگان براى اهل زمین مى درخشد.
منبع: رنج ها و فریادهاى فاطمه (سلام الله علیها)، (ترجمه بیت الأحزان) خاتم المحدثین حاج شیخ عباس قمى(ره)، مترجم: محمد محمدی اشتهاردى
الگو ی همه ی انسان ها
1.برترین بانوی جهان
در روایات فراوانی که در منابع معروف اهل سنت آمده تصریح شده است که فاطمه زهرا(س) افضل زنان جهان بود، آن سخنی است که پیغمبر اکرم(ص) آن را به تعبیرات مختلف بیان فرموده است :
«اِنَّ اَفْضَلَ نِساءِ اَهْلِ الْجَنَّةِ خَدیجَةُ بِنْتُ خُوَیْلِد، وَ فاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّد، وَ مَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرانَ، وَ آسِیَةُ بِنْتُ مُزاحِم ;(2)
برترین زنان بهشت خدیجه دختر خویلد، و فاطمه دختر محمّد، و مریم دختر عمران، و آسیه دختر مزاحم [همسر فرعون».[
2 بانوی بهشتی
نخستین سنگ بنای وجود انسان، انعقاد نطفه اوست، چرا که به هر حال نطفه است که قسمت مهمی از ارزشهای وجودی انسان را در بر دارد، و به همین دلیل در روایات اسلامی دستورهای زیادی وارد شده که این سنگ زیر بنا درست نهاده شود .
هنگامی که به تاریخ زندگی بانوی اسلام فاطمه زهرا(علیها السلام) مراجعه میکنیم میبینیم او در این زمینه یک وضع استثنائی دارد که در تاریخ شخصیتهای بزرگ جهان اعم از مرد و زن بی نظیر است، بهتر است این سخن را از زبان پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) بشنویم :
ابن عباس میگوید: پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) زیاد فاطمه را میبوسید، روزی عایشه عرض کرد: شما زیاد فاطمه را میبوسید؟
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: (این دلیلی دارد) در شب معراج هنگامی که جبرئیل مرا وارد بهشت کرد، از تمام میوههای بهشتی به من داد، و از عصاره آنها نطفه فاطمه در رحم خدیجه منعقد شد .
«فَاِذَا اشْتَقْتُ لِتِلْکَ الثِّمارِ قَبَّلْتُ فاطِمَةَ فَاَصَبْتُ مِنْ رائِحَتِها جَمِیعَ تِلْکَ الثِّمارِ الَّتی اَکَلْتُها ;(2) هنگامی که مشتاق آن میوههای بهشتی میشوم، فاطمه را میبوسم و از بوی او بوی تمام آن میوهها را که در آن شب خوردم استشمام میکنم ».
3 فاطمه(علیها السلام) محبوب ترین افراد نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله)
در حدیثی از زبان عایشه میخوانیم که میگوید :«ما رَاَیْتُ اَحَداً اَشْبَهَ کَلاماً وَ حَدِیثاً مِنْ فاطِمَةَ بِرَسُولِ اللهِ(صلی الله علیه وآله) وَ کانَتْ اِذا دَخَلَتْ عَلَیْهِ رَحَّبَ بِها، وَ قامَ اِلَیْها، فَاَخَذَ بِیَدِها فَقَبَّلَها، وَ اَجْلَسَها فِی مَجْلِسِهِ ;(3) من هیچ کس را در سخن گفتن از فاطمه شبیه تر به رسول خدا(صلی الله علیه وآله) ندیدم، هنگامی که وارد بر پدر میشد به او خوش آمد میگفت، و در برابر دخترش فاطمه بر میخاست، دست او را میگرفت و میبوسید، و او را در جای خود مینشاند ».
4مقام قرب فاطمه(علیها السلام) در پیشگاه خدا
در «صحیح ترمذی» از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله)نقل میکند که فرمود :
«اِنَّما فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی یُؤْذِینِی ما آذاها وَ یَنْصَبُنِی ما نَصَبَها ;(4) فاطمه پاره تن من است، آنچه او را آزار دهد مرا آزار میدهد و آنچه او را به زحمت افکند مرا به زحمت میافکند ».
بدیهی است علاقه پدر و فرزندی هرگز نمیتواند چنین پدیده ای را توجیه کند، زیرا پیغمبر به عنوان «رسول الله» چیزی را اراده نمیکند جز آنچه خدا اراده کند، و هماهنگی خشنودی و رضای فاطمه با خشنودی و رضای خدا و پیامبر دلیلی جز محو اراده او در اراده و خواست خدا ندارد .
این نکته نیز شایان دقت است که معمولا جمله «فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی» را به معنای فاطمه پاره تن من است، تفسیر و ترجمه میکنند، در حالی که در این جمله سخنی از تن در میان نیست، بلکه مفهوم حدیث این است که فاطمه(علیها السلام)پاره ای از وجود و هستی پیامبر(صلی الله علیه وآله) است، هم از نظر جسمی و هم روحی، در خود روایات نیز شاهد بر این معنا داریم که به خواست خدا خواهد آمد .
.5زهد و ایثار فاطمه(علیها السلام
ابن حجر و دیگران در روایتی از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نقل کرده اند، او هنگامی که از سفر باز میگشت نخست به سراغ دخترش فاطمه زهرا(علیهاالسلام) میآمد، و مدتی نزد او میماند، ولی یک بار برای فاطمه زهرا(علیهاالسلام) دو دستبند از نقره و همچنین یک گردنبند و دو گوشواره ساخته بودند، و پرده ای بر در اطاق آویزان کرده بود .
هنگامی که پیامبر(صلی الله علیه وآله) وارد شد و این منظره را دید بیرون آمد در حالی که آثار غضب در چهره اش نمایان بود، به مسجد آمد و بر منبر نشست .
فاطمه(علیها السلام) دانست که ناخشنودی پیغمبر(صلی الله علیه وآله) به خاطر همان مختصر زینت است، همه را نزد پدر فرستاد تا در راه خدا صرف کند .
هنگامی که چشم پیامبر(صلی الله علیه وآله) به آن افتاد سه بار فرمود :«فَعَلَتْ، فِداها اَبُوها».(5 )
فاطمه آنچه را که میخواستم انجام داد، پدرش به فدایش باد .
هر زمان زکریا وارد محراب او میشد غذای مخصوصی در آن جا میدید. از او پرسید: ای مریم! این را از کجا آورده ای؟ گفت: این از سوی خداست، خداوند به هر کس بخواهد بی حساب روزی میدهد.
6. مقام علمی فاطمه(علیهاالسلام)
در «مسند احمد» از امّ سلمه (یا طبق روایتی ام سلمی) چنین آمده : وقتی فاطمه(علیهاالسلام) به همان بیماری که به وفاتش منتهی گشت، بیمار شد من از او پرستاری میکردم، روزی حالتش را از همه روز بهتر دیدم، علی(علیه السلام) به دنبال کاری رفته بود، فاطمه(علیها السلام) به من فرمود: آبی بیاور تا غسل کنم، آب آوردم و او غسل کرد، غسلی که بهتر از آن ندیده بودم .
سپس فرمود: لباسهای تازه ای برای من بیاور، لباسها را آوردم و به او دادم، و او پوشید .
سپس فرمود: بسترم را در وسط اطاق بیفکن، من این کار را کردم، او دراز کشید و رو به قبله کرد، و دستش را زیر صورتش گذاشت، سپس فرمود: ای ام سلمه! [ام سلمی] من الان از دنیا میروم (و به ملکوت اعلا میشتابم) در حالی که پاک شده ام، کسی روی مرا نگشاید. این سخن گفت و چشم از جهان پوشید!(6 )
این حدیث به خوبی نشان میدهد که فاطمه از لحظه مرگش آگاه و با خبر بوده، و بی آن که نشانههای آن در او باشد، آماده رحلت از این جهان گشت، و از آن جا که هیچ کس لحظه مرگ را جز به تعلیم الهی نمیداند این نشان میدهد که از سوی خدا به او الهام میشد .
آری، روح او با عالم غیب مربوط بود، و فرشتگان آسمان با او سخن میگفتند .
به علاوه مطابق روایات گذشته حتی او از مریم دختر عِمران و مادر حضرت عیسی برتر بود، و همین امر کافی است، زیرا قرآن با صراحت میگوید: مریم با فرشتگان خدا سخن میگفت، آیات متعددی در این زمینه در سوره مریم و آل عمران وجود دارد .
بنابراین فاطمه(علیها السلام) دخت گرامی پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) به طریق اولی باید بتواند با فرشتگان آسمان هم سخن شود.(7 )
7 کرامات فاطمه زهرا(علیها السلام)
بسیاری از مفسّران اهل سنّت مانند زمخشری و سیوطی در ذیل آیه شریفه :
«کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیْهَا زَکَرِیَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقاً قَالَ یَا مَرْیَمُ أَنَّی لَکِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ إِنَّ اللهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَاب );(6) هر زمان زکریا وارد محراب او میشد غذای مخصوصی در آن جا میدید. از او پرسید: ای مریم! این را از کجا آورده ای؟ گفت: این از سوی خداست، خداوند به هر کس بخواهد بی حساب روزی میدهد »(.
از جابربن عبدالله نقل کرده اند که : رسول خدا(صلی الله علیه وآله) چند روز بود غذایی نخورده بود، و کار بر او مشکل شد، به منزل همسرانش سر زد هیچ کدام غذایی نداشتند، سرانجام به سراغ دخترش فاطمه(علیها السلام)آمد و فرمود: دخترم! غذایی داری من تناول کنم زیرا گرسنه ام؟
عرض کرد: نه بخدا سوگند!هنگامی که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از نزد او خارج شد، زنی از همسایگان دو قرص نان و مقداری گوشت برای فاطمه(علیها السلام)هدیه آورد، و او آن را گرفت و در ظرفی گذاشت و روی آن را پوشاند و گفت: بخدا سوگند رسول الله(صلی الله علیه وآله) را بر خود و فرزندانم مقدم میدارم!
و این در حالی بود که همه گرسنه بودند.
حسن و حسین را به سراغ پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرستاد و از او دعوت کرد به خانه بیاید.
عرض کرد: فدایت شوم، چیزی خداوند برای ما فرستاده، و من آن را برای شما ذخیره کرده ام.
پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: بیاور. و او ظرف غذا را نزد حضرت آورد. هنگامی که پیغمبر سر ظرف را برداشت مملو از نان و گوشت بود، هنگامی که فاطمه آن را دید در تعجب فرو رفت، و فهمید این نعمت و برکتی است از سوی خدا، شکر آن را بجا آورد و بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) درود فرستاد.
پیغمبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: دخترم! این را از کجا آورده ای؟عرض کرد:
«هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ إِنَّ اللهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَاب); این از سوی خداست، خداوند به هر کس بخواهد، بی حساب روزی میدهد!»(.
پیامبر(صلی الله علیه وآله) شکر خدا را بجا آورد و این جمله را فرمود:
«اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذِی جَعَلَکَ شَبِیهَةً بِسَیِّدَةِ نِساءِ بَنِی اِسْرائِیلَ».
شکر میکنم خدایی را که تو را شبیه [مریم] بانوی زنان بنی اسرائیل قرار داد.
او را فاطمه نام نهاده، زیرا خداوند او و دوستانش را از آتش دوزخ باز داشته است
8نخستین کسی که وارد بهشت میشود!
ذهبی در «میزان الاعتدال» آورده است که پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود:
«اَوَّلُ شَخْص یَدْخُلُ الْجَنَّةُ فاطِمَةُ(علیها السلام);(7) نخستین کسی که وارد بهشت میشود، فاطمه است!».
9 نامهای پرمعنای فاطمه(علیها السلام)
از احادیث بر میآید که نامگذاری فاطمه زهرا(علیها السلام) بوسیله حکیم علی الاطلاق یعنی خدای عالم انجام گرفته است.
از سوی دیگر «فاطمه» از ماده «فطم» (بر وزن حتم) به معنای بازگرفتن کودک از شیر مادر است، سپس به هر گونه بریدن و جدایی اطلاق شده است.
در حدیثی از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) آمده است که فرمود:
«اِنَّما سَمَّاهَا فَاطِمَة لاَِنَّ اللهَ فَطَمَها وَ مُحِبِّیها عَنِ النّارِ;(8) او را فاطمه نام نهاده، زیرا خداوند او و دوستانش را از آتش دوزخ باز داشته است».
از این تعبیر استفاده میشود که نامگذاری بانوی اسلام به این نام، از سوی خداوند صورت گرفته، و مفهومش این است که خدا وعده داده است او و کسانی که او را دوست دارند و در خط مکتب او باشند هرگز به دوزخ نروند.
.10 هدیه پیامبر(صلی الله علیه وآله) به فاطمه(علیها السلام)
غیر از هدایای فوق العاده معنوی که پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به دخترش فاطمه زهرا(علیها السلام) داد که هر کدام از دیگری گرانبهاتر و پرارزش تر بود که بعضی از آنها در تاریخ ضبط شده مانند تسبیح حضرت زهرا(علیها السلام) و بعضی را مینمی دانیم. یک هدیه به ظاهر مادی نیز به او داد و عجب این که این هدیه نیز به فرمان خدا صورت گرفت چنانکه در حدیث زیر آمده است:سیوطی نقل میکند: هنگامی که آیه شریفه:
«(وَآتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ);(9) و حق نزدیکان را بپرداز!».
نازل شد، پیغمبر(صلی الله علیه وآله) فاطمه(علیها السلام) را صدا زد و سرزمین «فدک» را به او واگذار کرد.(10)
البتّه چنانکه در فصل «ماجرای غم انگیز فدک» میآید، بخشیدن فدک به فاطمه(علیها السلام) یک مسأله ساده نبود، پشتوانه ای بود برای مسأله ولایت علی(علیه السلام) و سندی برای تحکیم و تثبیت مقام والای این خانواده، و از این نظر یک هدیه معنوی نیز محسوب میشد.
پینوشتها:
1 . این حدیث در «مستدرک الصحیحین»، جلد 2، صفحه 497 نقل شده و سپس تصریح میکند که اسناد این حدیث صحیح است.
2. ذخائر العقبی، صفحه 36 .
3. مستدرک الصحیحین، جلد 3، صفحه 154 .
4. صحیح ترمذی، جلد 2، صفحه 319 .
5. الصواعق المحرقه، صفحه 109 .
6. مسند احمد بن حنبل، جلد 6، صفحه 461. این حدیث را ابن اثیر در «اسد الغابة» و جمعی دیگر در کتب خود آورده اند.
7. البتّه دلایل علمی و دانش گسترده و فوق العاده آن حضرت در روایات شیعه وضع دیگری دارد که در زندگی نامه آن بزرگوار قبلا بدان اشاره شد
8. آل عمران، آیه 37 .
9. میزان الاعتدال، جلد 2، صفحه 131 .
10. تاریخ بغداد، جلد 2، صفحه 331 .
دعا برای گنهکاران
دعا برای گنهکاران:
ای کاش بتوانیم با رفتار و گفتارمان راه ائمه ی اطهار به خصوص حضرت زهرا را ادامه بدهیم. خداوند متعال هیچ گاه دعای این عزیزان را رد نمی کند. هیچ دستی نیست که به خانه ی زهرا رود؛ مگر این که پر بر می گردد وخوشا به حال انسانی که حضرت زهرا شفیع او باشد.
حضرت زهرا در اواخر عمرشان این چنین دعا می کردند: «الهی و سیّدی؛أسألک بالّذین اصطفیتم؛ ببکاء و لدی فی مفارقتی؛ أن تغفر لعصاة شیعتی؛ وشیعةذرّیتی»1 (ای خدای من و ای سرور من! از تو می خواهم به احترام همه ی بندگان بر گزیده ات و به حق گر یه ی فرزندانم در جدایی از من که شیعیان گنهکارم و شیعیان گنهکار فرزندانم را مورد مغفرت و آمرزش خو.یش قرار دهی!)
عبادت و اخلاص:
اعمال و رفتار انسانها باید خالص و برای خداوند باشد. هر عملی که غیر از این نیت صورت گیرد، بی پایه و بی اساس خواهد بود و هرگز در درگاه خداوند از ارزش و مقامی برخوردار نخواهد بود. برای رسیدن به مقام تقرب خداوند باید باطنی پاک و نیتی خالص داشت. این امر باعث می شود که نظر خداوند را به خود جلب کنیم و او نیز در عوض این اخلاص، در کارها و کردارمان هدایت و راهنمایی می کند. حضرت فاطمه(س) در مورد خالص ترین عبادت ها می فرماید:
«من اصعد الی الله اخلص عبادته؛ اهبط الله له افضل مصلحته»2
« هر کس خالص ترین عبادت خود را به سوی خداوند بالا فرست خداوند متعال نیز برترین و بترین مصلحت و تقدیرش را برای او پایین می فرستد».
پرهیز از چیزهای حرام:
آنچه سبب بی تفاوتی انسان ها نسبت به امور زندگی و دور شدن از ایمان میشود خوردن چیزهای حرام است که در کتاب الهی به اجتناب از آن بسیار سفارش شده اس. حضرت فاطمه(س) می فرماید:
« قال لی رسول الله(ص) یا حبیبة ابیها! کل مسکر حرام؛ و کل مسکر خمر»3
« همانا پدرم رسول خدا(ص) روزی به من فرمودند: ای دوست پدر! هر مست کننده ای حرام است و هر آنچه انسان را مست کند همان خمر و شراب است».
به یاد قیامت بود در همه حال:
کسانی که در همه حال به یاد قیامت هسنتد بدونه شک خدارا فراموش نمی کنندو هر گز از یاد خداون متعال غافل نمی شوند. راویان حدیث می گویند: «حضرت فاطمه زهرا در شب زفاف خود با علی (ع) گریه کرد و چون امیر الؤمنین علت آ ن را پرسید، در جواب چنین فرمود: وقتی به حال و روز خودم درهنگام جان دادن و فرود آمدن در قبرم فکر کردم و آن را به آمدن از خانه ی پدرم به اینجا تشبیه کردم،گریه بر من غلبه نمود که همانا طولی نمی گذرد چشم باز می کنم و می بینم که در منزل قبر هستم و…!»4
معرفی خوشبختی واقعی:
خوشبختی در زندگی انسان ها فقط به داشتن ثروت و مال،قدرت، پست و مقام ،زیبایی،دوست و آشنا و… نیست بلکه کسی که در دین اسلام به شناخت خدای خویش و پیشوایان خود وعمل بر اساس کردار و گفتار آن ها دست یابد جزو خوش بخت ترین انسان ها به حساب می آید.
حضرت فاطه سلام الله علیها می فرمایند:
«إنّ السّعید،کلّ السّعید؛ من أحبّ علیآ فی حیاته وبعد موته»5
« هما نا خوشبخت به معنای تمام و واقعی کلمه کسی است که علی علیه السّلام را در زندگی وبعد از مرگ دوست داشته باشد».
خوف در نماز نماز حضرت فاطمه (س ) و غذاى بهشتى خضوع و خشوع حضرت زهرا (س )هنگام نماز سلام هفتاد هزار فرشته بر فاطمه (س ) هنگام نماز نماز در شب ازدواج تلاوت قرآن: قالَتْ (علیها السلام): حُبِّبَ إلَیَّ مِنْ دُنْیاکُمْ ثَلاثٌ: تِلاوَهُ کِتابِ اللّهِ، وَالنَّظَرُ فى وَجْهِ رَسُولِ اللّهِ، وَالاْنْفاقُ فى سَبیلِ اللّهِ. قالَتْ (علیها السلام): فَأکْثِرْ مِنْ تِلاوَهِ الْقُرآنِ، وَالدُّعاءِ، فَإنَّها ساعَهٌ یَحْتاجُ الْمَیِّتُ فیها إلى أُنْسِ الاْحْیاءِ.([۱۴]) انس حضرت فاطمه(س) با قرآن و کلام وحی به گونهای بود که در حال کار در منزل و آسیاب جو مشغول خواندن قرآن بود. این انس مقدس، چنان تأثیری در اهل خانهاش داشت که فضّه، خادمه او، تا بیست سال به غیر از قرآن لب نگشود و تمام پاسخهای خود را با آیات قرآن بیان می کرد. همچنین طبق نقل روایات از آثار این اُنس این است که فاطمه در صحرای محشر هم قرآن زمزمه میکند و هنگام ورود به بهشت با تلاوت آیات الهی وارد میشود. نیز ایشان به همسرش علی(ع) وصیت کرد که برای من در نخستین شب مرگم و بر سر تربتم زیاد قرآن بخوان.
در حديثى آمده : فاطمه عليهاالسلام در حال نماز از شدت ترس نفسش به شماره مى افتاد.
حضرت فاطمه عليهاالسلام شخصا به نماز علاقه فراوانى داشت و هرگاه حاجتى از خدا داشت متوسل به نماز مى شد.
حضرت على عليه السلام به منزل خود وارد شد، بعد از آن كه سه روز بر حضرت على و زهرا عليهماالسلام گذشت كه چيزى به عنوان غذا نخورده بودند، على عليه السلام وارد منزل شد كه رسول خدا صلى الله عليه و آله نشسته و فاطمه عليهاالسلام نماز مى خواند و بين اين دونفر چيزى سرپوشيده است . وقتى كه فاطمه عليهاالسلام از نماز فارغ شد، روپوش از آن برداشت ، ديد كه كاسه اى بزرگ مملو از نان و گوشت است .
حضرت على عليه السلام فرمود: يا فاطمه ! اين از كجا برايت آمده ؟
گفت : از جانب خدا نازل گرديده ، خدا به هر كه بخواهد روزى مى دهد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: آيا مى خواهيد نظير اين را براى شما نقل كنم ؟
گفتند: بلى .
فرمود: يا على ! مثال شما زكريا است كه هر وقت بر حضرت مريم عليهاالسلام وارد مى شد، مى ديد كه او در محراب عبادت است و در پيشگاه وى خوراك مهيا نهاده است ، مى فرمود: اى مريم ! اين از كجا آمده است ؟ مريم درجواب مى گفت : از جانب خدا، خدا به هر كس كه بخواهد روزى مى دهد. آن گاه آن غذا را يك ماه خوردند و آن كاسه همان ظرفى است كه حضرت قائم مهدى (عج ) در آن غذا مى خورد
حضرت زهرا براى عبادت و راز و نياز با خدا جايگاه مخصوصى داشت ، لباسى مخصوص ، سجاده اى مخصوص و آداب و سبكى مخصوص . خانه اش را معبد ساخت ، و در آن چنان به عبادت مى پرداخت كه فرشتگان خدا به نظاره مى ايستادند. خضوع داشت و در آن چنان تواضع جسمى كه گويى ايمان در مغز و استخوان او نفوذ كرده بود. و خشوع داشت به گونه اى كه گوئى ترس از خدا در رگ ها و خون او جارى شده و او را به چنان حال مى كشاند.
مهم اين است كه خود خواستار چنين خشوع و خضوع و مصداق خطاب خدا در ارتباط با موسى عليه السلام كه فرمود:
يابن عمران هب لى من قلبك الخشوع و من بدنك الخضوع و من عينيك الدموع فى ظلم الليل ، و ادعنى فانك تجدنى قريبا مجيبا.
علامه طباطبائى قدس سره فرمايد: خشوع اثر خاصى است كه به افراد مقهور دست مى دهد كه در برابر سلطانى قاهر قرار گرفته به طورى كه همه توجه وى و همه واهمه اش معطوف او گشته و از هر جاى ديگر قطع مى شود. و فاطمه عليهاالسلام اين چنين بود.
او در قيام به عبادت تنها به خدا مى انديشيد و هيچ خاطره و خيالى جز عشق و پرستش معبود در درون او پديد نمى آمد. به تعبير پيامبر صلى الله عليه و آله دلش خالى براى عبادت بود (و تفرغ لها) فقط او بود و خدايش . اما اين كه زندگى چگونه است و چه بايد كرد انديشه اش از آن فارغ بود.
علامه مجلسى اعلى الله مقامه روايت كند كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: فاطمه بانوى زنان جهانيان از پيشينيان و آيندگان است . او در محراب خود مى ايستد و هفتاد هزار فرشته مقرب بر او سلام مى دهند و او را به همان گونه كه با مريم سخن مى گفتند، صدا مى زنند و مى گويند: اى فاطمه ! همانا خداوند تو را برگزيد، و پاك ساخت و بر زنان جهانيان برترى داده است .
نماز در شب ازدواج اهميت و فضيلت زيادى دارد، مرد و زن جوان بايد زندگى خود را با نماز شروع كنند، به وسيله نماز به حيات خود آرامش ببخشند.
فاطمه زهرا در شب ازدواج از على عليه السلام مى خواهد كه با هم به نماز بايستند و در اين شب خدا را عبادت كنند.
فرمود: سه چیز از دنیا براى من دوست داشتنى است: تلاوت قرآن، نگاه به صورت رسول خدا; و انفاق و کمک ـ به نیازمندان ـ در راه خداوند متعال.
ضمن وصیّتى به امام علىّ (علیه السلام) اظهار نمود: پس از آن که مرا دفن کردى، برایم قرآن را بسیار تلاوت نما، و برایم دعا کن، چون که میّت در چنان موقعیّتى بیش از هر چیز نیازمند به اُنس با زندگان مى باشد.
پی نوشت:
1.کنز العمال،ج12،ص339ح353
2.بحار الانوار،ج67،ص249
3.بحارالانوار،ج63،ص487
4.نهج الحیاة، ص35
5.امالی صدوق،ص182
سیره ی تربیتی حضرت زهرا (س)
قناعت حضرت زهرا (س):
حضرت فاطمه سلام الله علیها همیشه به حالش قانع بود؛ زیرا می دانست که حرص و طمع باعث تفرق قلب ،دل بستگی به دنیا،غفلت از یاد خدا و تشتت خاطر می شود.او به آن چه که از پدرعزیزش شنیده بود تمسک می کرد که فرمود: (خوشا به حال کسی که در اسلام هدایت یافته و زندگی او در حد کفاف است و به آن قانع می باشد)…ونیز پدرش فرمود ای فاطمه! بر تلخی دنیا صبر کن تا به نعمت ابدی فایز شوی.این چنین بود حال فاطمه، واو برآن زندگانی سخت صبور بود، وبا قناعتی که داشت به استقبال زندگی می رفت و فراوان خدای متعال خویش را شکر گذاری می کرد و در همه حال به یاد او بود. دختر رسول خدا با این که در نهایت فقر و تنگ دستی زندگی می کرد ولی هیچ گا ه جز به خدای خودش دست نیاز به سوی کسی دراز نکرد و با عفت و قناعت خود تا پایان عمرش عزیز و آبرو مندانه زندگی کرد.
حضرت زهرا در زندگی بسیار صبور بود و به اندکی از مال حلال که داشتند قانع بود. او نفسش راضی و مرضی بود. او هرگز به اموال دیگران طمع نداشت وچشمانش را به چیزی که حقش نبود نمی انداخت، ودر مال کسی طمع نداشت. رسول اکرم (ص) فرمود: بی نیازی در کثرت مال نیست،بلکه بی نیازی در بی نیازی نفس است.
در این زمینه احادیث نابی وجود دارد که عبارتند از این که :حضرت زهرا روزی خدمت پدر از مشکلات و کمبود های زندگی سخن به میان آورد و فرمود:( من و پسر عمویم چیزی از وسایل رفاهی نداریم، مگر پوست گوسفندی که شب ها بر روی آن می خوابیم وروزها بر روی آن شتر خود را علف می دهیم)…
رسول خدا فرمودند: (دختر عزیزم صبر و تحمل داشته باش،زیرا موسی بن عمران ده سال با همسرش زندگی کرد و فرشی جز یک قطعه عبای قطوانی نداشت.)
علی عله السّلام در یکی از رو زهای گرم شهر مدینه وارد منزل شد و از فاطمه پرسید: غذایی در منزل هست تا گرسنگی ام را برطرف کنم؟ حضرت فاطمه فرمودند:(در خانه چیزی نداریم و من دو روز است که با بهانه های مختلف فرزندانم حسن و حسین را به گونای سرگرم می کنم،تازیاد بی تابی نکنند).
پی نوشت:
1.کنز العمال،ح37475.
2.سو ره ی طه،آیه ی 131.
3.انّها فاطمة الزّهرا،ص313.314
4.بحار الانوارج41ص258 و الیقین،سید بن طاووس ص 454.