آن ها میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند؛ ولی خدا جز این نمیخواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند!
فیلم
نقش زنان در فرهنگ سازی حماسه ی عاشورا در طول تاریخ
چگونه زنان و مادران والامقام توانستند باعت ترویج قرهنگ عاشورا شوند؟
بر ما واضح است تمامی افرادی که در روز عاشورا امام حسین(ع) را یاری کردند و در راه حق و دین خدا به شهادت رسیدند. بی شک تر بیت یافته ی مادران و زنان با تقوا و با ایمان بودند. و چنین افرادی به وسیله ی یک تربیت صحیح و خدا پسند توانستند در روز عاشورا از جان و مال و فرزندان خویش بگذرند و از دنیا دل بکنند و در برابرظلم و باطل ایستادگی کنند تا حق را آن چنان که باید بشناسانند، بر انسان ها شناساندند.و حال اینجا این سوال مطرح است که آیا هر زن و یا هر مادری می تواند شوهرو فرزندان خود را به گونه ای تربیت کند که مطیع امر خداوند و پیرو اهل بیت علیهم السلام باشند بی شک اگر کسی بخواهد بر دیگری تأثیر مثبت بگذارد خود باید در مرحله ی اول عامل به گفته هایش باشد. آری چنین زنان و و مادران والا مقامی در طول تاریخ و جود داشتندو هنوز هم و جود دارند که همیشه تلاش کرده اند تا خداوند از آن ها راضی باشد و هدفشان رسیدن به کمالات و اطاعت از پروردگارشان است.
زنی که ثروت خود را در راه نهضت عاشورا بخشید ؛
ماریه دختر منقذ، معروف به عبدیه بصریه، خانه اش محل ألفت شیعیان بود که در آنجا بحث علمی می کردند، و مذهب امامیه
شیعه اثنی عشري را رواج می دادند، او در امتداد همان رسالتی که خدیجه (س) در بذل ثروت خود در راه نشر اسلام کوشید، قدم برداشت، این بار ماریه ثروت خود را در خدمت نهضت عاشورا قرار داد. او که همسر و فرزندانش در رکاب حضرت علی (ع) درواقعه جمل شهید شده بودند، از این رو، در راه به ثمر رسیدن نهضت امام حسین (ع) از هیچ بذل و بخششی ابا نمیکرد، و گاهی هم با گریه هاي احساسی خود مردان را به یاري امام حسین (ع) تشویق و تحریض می کرد.درست از وقتی که معاویه به درك واصل شد و یزید سلطنت استبدادي و موروثی پدر را به دست گرفت، و امام حسین (ع) هم سر ناسازگاري و مبارزه با یزید را در دستورکار خود قرار دادند، از همان بدو حرکت از مدینه از حضور زنان و اهل بیت در کاروان به عنوان مکمّل و تمام کننده نهضت یادمی کردند.و در این راستا، اهل بیت: خود را به عنوان یار و یاور اصلی خویش به همراه بردند، و هیچ کس نتوانست امام را از این مهم منصرف کند؛ زیرا اراده خدا بر این بود که اهل بیت (ع) با اسارت خود مراحل تکمیلی و جاودانگی نهضت خونبار عاشورا رابه انجام برسانند.
نقش زنان در فرهنگ سازی حماسه ی عاشورا در طول تاریخ
حدود 1400 سال پيش در سرزميني به نام كربلا، در ميان ريگزارهاي خشك وبدون حيات، واقعهاي شكل گرفت كه با درخشش خود به ابديت پيوست؛واقعة عاشورا،رهبر آن كسي جزحسين بن علي نبود، حسيني كه آيين ظلم و ستم را درهم كوبيد.
امام حسين (ع) براي نجات انسانها به پاخاست و قيام كرد و در اين راه حتيخاندان خود را هم به استقبال شهادت فرستاد. در كاروانِ حسين فقط يك عده سربازنظامي شركت نداشت، بلكه كارواني عاشق بودند از زن و مرد، پير و جوان، كودك وبزرگسال، كه ماجراي فداكاريها و جان فشانيهاي هركدام در تاريخ به جا مانده است.
به راستي امام حسين خوب ميدانست كه از مجراي تجهيزات نظامي، قدرتدرهم كوبيدن آن دستگاه پر قدرت و جبار را ندارد، ولي نقشة امام حسين (ع) برايرسيدن به هدف والاي خود، چيز ديگري بود. نقشه او، به تصوير كشيدن فداكاري وجانبازي و شجاعت افراد كاروان بود و شعار آنها هيهات مِنَ الذِّلَه در اين ميان، اگر نبود صبر و بردباري زنان هنگام مصائب و داغ عزيزانشان و اگرنبود پشتيباني و حمايت همه جانبه لفظي و عملي آنان از همسران و فرزندان خود وتشويق آنان به حمايت از مولاي خود تا سر حد جان، عاشورا به كجا ميانجاميد؟
به راستي نهضت عاشورا را بدون رشادتها و شجاعتها و بردباريهاي بزرگبانوي كربلا، زينب چگونه ميتوان وصف نمود؟ آن گاه كه زنان با احساسات خود بهفرزندان و همسرانشان روحيه ميدادند و پرستاري مهربان بر بالين آنها بودند وبا سخنو ناله و زاريشان لرزه بر اندام دشمنان ميانداختند،
در حقيقت نقش زنان در حماسه عاشورا همچون خود عاشورا جاويد خواهد ماند و آنان براى هميشه تاريخ بر بار شيعه بهترين الگوى ايمان و ايثار و اخلاص و فداكارى خواهند بود.
زینب(س)؛ الگوى شهامت و شجاعت
انسان اگر عظمت خداوند در نظرش مجسم شود، دیگر غیر خدا را کوچک بلکه هیچ وفاقد اثر مى بیند. سر شجاعت اولیاى الهى نیز در همین است. امیر مؤمنان على(ع) که او را در شجاعت و شهامت سر آمد مى دانیم؛ در سایه خدا باورى به این درجه رسیده است. طبیعى است که فرزندان و دست پروردگان او نیز چنین باشند. اگر دشمن تا دندان مسلح در مقابل امام حسین(ع) مى گریزد و توان مقابله با او را ندارد. اگر عباس بن على(ع) چون شیر به دشمن یورش مى برد و حتى طفل نابالغ خاندان على (عبدالله بن الحسن) از دشمن خوفى ندارد، به خاطر همین ارتباط محکم است که با منبع قدرت پیدا کرده اند. زینب (س) نیز از همین خاندان است. او دختر آزاده زهرا (س) و تربیت شده على(ع) است.او یک زن است ولى چون مردان بر سر دشمن فریاد مى زند ، تحقیرشان مى کند واز احدى هم هراس به دل ندارد. او از زوزه سگان یزید و از برق شمشیر خون چکان آدمکشان او واهمه اى ندارد. در مجلس ابن زیاد، بدون توجه به قدرت ظاهرى او گوشهاى مىنشیند و با بى اعتنایى به سؤالات او تحقیرش مىکند، او را «فاسق» و«فاجر» معرفى مىکند و مىگوید:«الحمدلله الذى اکرمنا بنبیه محمد صلى الله علیه وآله وطهرنا من الرجس تطهیراً وانما یفتضح الفاسق ویکذب الفاجر وهو غیرنا ؛ سپاس خداى را که ما را با نبوت حضرت محمد صلى الله علیه وآله گرامى داشت، و از پلیدىها پاک نمود. همانا فقط فاسق رسوا مىشود، و بدکار دروغ مىگوید، و او غیر ما مىباشد.»و همچنین در مقابل یزید و دهن کجىها و بد زبانىهاى او، شجاعت حیدرى را به نمایش گذارده، چنین مىگوید: «لئن جرت على الدواهى مخاطبتک انى لاستصغر قدرک واستعظم تقریعک واستکبر توبیخک ؛ اگر فشارهاى روزگار مرا به سخن گفتن با تو واداشته[بدان که] قدر و ارزش تو در نزد من ناچیز است، ولیکن سرزنش تو را بزرگ شمرده و توبیخ کردن تو را بزرگ مىدانم.»
منابع: کتاب فرهنگ عاشورا نوشته ی سید محمد صادق موسوی گرمارودی ، مهدی وحیدی صدر ، سعید سپهری نیک کتاب فرهنگ عاشورا خوارزمی
جملات زیبا از قرآن کریم
جملات زیبا از قرآن کریم
ما انسان را آفریدیم و وسوسههاى نفس او را مىدانیم، و ما از شاهرگ (او) به او نزدیكتریم ! ق آیه ۱۶
بسا چیزى را ناخوش داشته باشید كه آن به سود شماست و بسا چیزى را دوست داشته باشید كه به زیان شماست، و خدا مىداند و شما نمىدانید. بقره آیه ۲۱۶
و چون بندگان من از تو در بارهى من بپرسند،بگو که من نزدیکم و به ندای کسی که مرا بخواند پاسخ می دهم . بقره آیه ۱۸۶
نیکوکار کسی است که به خدای عالم و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیغمبران ایمان آرد و دارائی خود را در راه دوستی خدا به خویشاوندان و یتیمان و فقیران و رهگذاران و گدایان بدهد و هم خود را در آزاد کردن بندگان صرف کند و نماز بپا دارد و زکات مال به مستحق برساند و با هر که عهد بسته به موقع خود وفا کند و در کار زار و سختیها صبور و شکیبا باشد و بوقت رنج و تعب صبر پیشه کند کسانیکه بدین اوصاف آراسته اند آنها به حقیقت راستگویان و آنها پرهیزکارانند. بقره آیه ۱۷۷
اى کسانى که ایمان آوردهاید، از صبر و نماز کمک بگیرید که خداوند با صابران است.بقره آیه ۱۵۳
آیا ندانسته ای که خدا آنچه را که در آسمانها و آنچه را که در زمین است می داند؟ هیچ گفتگوی محرمانه ای میان سه تن نیست مگز اینکه او چهارمین آنهاست، و نه میان پنج تن مگر اینکه او ششمین آنهاست، و نه کمتر از این و نه بیشتر . مگر اینکه هر کجا باشند او با آنهاست. آنگاه روز قیامت آنان را به آنچه کرده اند آگاه خواهد گردانید. زیرا خدا به هر چیزی داناست. مجادله آیه ۷
مرا بخوانید تا به شما پاسخ دهم . غافر آیه ۶۰
خدایی جز او نیست، پس از درگاه او به کجا می روید؟ زمر آیه ۶
اى بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید كه خدا همه گناهان را مىآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است. زمر آیه ۵۳
آیا خدا برای بنده اش كافی نیست؟ زمر آیه ۳۶
اگر می خواهید مخاطبان به سوی شما جذب شوند، ابتدا به خودتان بپردازید! روح خشک و سنگین و بی لطافت، هیچ گاه در امر تربیت موفق نمی شود . مهربانی، دلسوزی و رقت قلب را در خود بپرورید تا مردم بی آن که شما متوجه شوید، در اطراف شما جمع گردند. آل عمران آیه ۱۵۹
قطعا بدترین جنبندگان نزد خداوند، کرها و لالهایی هستند که نمی اندیشند. انفال آیه ۲۲
چرا ما به خدا و آنچه از حق به ما رسیده است، ایمان نیاوریم،در حالى كه آرزو داریم پروردگارمان ما را در زمره صالحان قرار دهد؟! مائده آیه ۸۴
بندگان رحمان (خاص خداوند) ،كسانى هستند كه با آرامش و بىتكبّر بر زمین راه مىروند؛وهنگامى كه جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام مىگویند (و با بىاعتنایى و بزرگوارى مىگذرند)؛ فرقان آیه ۶۳
از رحمت خدا مایوس نشوید،که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مایوس مىشوند! یوسف آیه ۸۷
تمام اعمالی که انجام می دهیم، حتی اگر ذره ای و مثقالی باشد، به خودمان باز می گردد و بازتابش آنها را در زندگی خواهیم دید. زلزال آیه ۷
فرارسیدن قیامت در (بر اهل) آسمانها و زمین، سنگین و دشوار و گران است، فرا نرسد شما را مگر به یکباره و ناگاه و بدون آنکه شما را خبر دهد. اعراف آیه 187
او كسى است كه (روح) شما را در شب (به هنگام خواب) مىگیرد; و از آنچه در روز كردهاید، با خبر است; سپس در روز شما را (از خواب) برمىانگیزد; و (این وضع همچنان ادامه مىیابد) تا سرآمد معینى فرا رسد; سپس بازگشت شما به سوى اوست; و سپس شما را از آنچه عمل مىكردید، با خبر مىسازد. انعام آیه ۶۰
دلها به یاد خدا آرام میگیرد. رعد آیه ۲۷
بدانید زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی، و تجمل پرستی و تفاخر در میان شما و افزون طلبی در اموال و فرزندان است . حدید آیه ۲۰
ما آیات (خود) را برای شما بیان كردیم شاید اندیشه كنید… حدید آیه
چهارشنبه بیست و نهم مرداد 1393 | توسط : طلبه
سخنان پندآموز از ائمه معصومین(ع):
سخنان پندآموز از ائمه معصومین(ع):
حضرت محمد(ص) :
از همه بدبختان بدبختتر کسی است که فقر دنیا و عذاب آخرت را با هم دارد
حضرت محمد(ص) :
ترس از مردم ، شما را از رعایت حقی که میدانید باز ندارد
امام علي (ع):
بادوستت چنان باش که گوئی روزی با تو دشمن میشود وبا دشمنت چنان رفتار کن که گویی روزی با تو دوست می شود.
امام علي (ع):
هرگاه بر دشمنت چیره شدی ، درگذشتن از او را شکرانه ی چیرگی بر وی قراردهد.
امام علي (ع):
اگر انسانها بدانند با هم بودنشون چقدر محدوده محبتشون نا محدود می شود.
امام علي (ع):
هیچ دشمنی برای انسان٬ ستمگرتر از نفس او نیست.
امام علي (ع):
بد ترین شما کسانی هستند که سخن چینی می کنند و میان دوستان جدائی می افکنند وبرای افراد پاکدلمن عیب جوئی می کنند.
امام علي (ع):
بالاترین عبادت تفکر و تعقل است.
امام علي (ع):
کسی که به رعیت خود ستم ورزد٬ خداوند حکومتش را زایل سازد و در هلاکت و نابودی وی تعجیل کند.
امام علي (ع):
بپرهیز از خونها٬ و ریختن آن بناروا٬ که چیزی چون ریختن خون بناحق٬ آدمی را به کیفر نرساند٬ و گناه را بزرگ نگرداند٬ و نعمت را نبرد٬ و رشته ی عمر را نبرد.
حضرت فاطمه (س):
بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده اند.
امام حسن (ع):
چنان براى دنیایت تلاش كن كه گویا همیشه زندهاى، و چنان براى آخرتت تلاش كن كه گویى فردا مرگت فرا مىرسد.
امام حسن (ع):
چنان با مردم رفتار نما كه دوست دارى با تو رفتار كنند.
امام حسين (ع):
جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد
امام باقر (ع):
خدا در روز قیامت نسبت به حساب بندگانش به اندازه عقلی که در دنیا به آنها داده است باریک بینی می کند
امام رضا (ع):هیچ بنده اى حقیقت ایمانش را کامل نمى کند مگر این که در او سه خصلت باشد: دین شناسى، تدبر نیکو در زندگى، و شکیبایى در مصیبتها و بلاها.
امام حسن عسكري (ع):
عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است.
امام حسن عسكري (ع):
تمام پلیدیها در خانه ای قرار داده شده و کلید آن دروغگویی است.
شعبان
شعبان ماه شریفی است و آن ماه من است، حاملان عرش آن را بزرگ میشمارند و حق آن را میشناسند، آن ماهی است که در آن همچون ماه رمضان، روزی بندگان زیاد میشود.
رسول خدا محمد مصطفی(ص) میفرماید: شعبان ماه شریفی است و آن ماه من است، حاملان عرش آن را بزرگ میشمارند و حق آن را میشناسند، آن ماهی است که در آن همچون ماه رمضان، روزی بندگان زیاد میشود.
حجتالاسلام سید حسن هاشمی جزی، مدیرگروه اخلاق مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی به مناسبت فرا رسیدن ماه شعبان ماه پیامبر خدا(ص) و ماه آماده شدن برای میهمانی خدا یادداشتی نوشته که در پی میآید:
*فضیلت ماه شعبان
شعبان ماه بسیار شریفى است و به حضرت سید انبیاء صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَآله منسوب است و آن حضرت این ماه را روزه مىگرفت و به ماه رمضان وصل مىکرد و مىفرمود: شعبان، ماه من است هر که یک روز از ماه مرا روزه بگیرد، بهشت برای او واجب میشود و از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده است که چون ماه شعبان فرا میرسید، امام زین العابدین علیهالسلام اصحاب خود را جمع مىکرد و مىفرمود، اى اصحاب من مىدانید این چه ماهى است؟ این ماه شعبان است.
حضرت رسول صلى الله علیه وآله مىفرمود: شعبان ماه من است، پس در این ماه براى جلب محبت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود روزه بدارید، به حقّ آن خدایى که جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست، سوگند یاد مىکنم که از پدرم حسین بن على علیهماالسلام شنیدم که فرمود، شنیدم از امیرالمؤمنین علیه السلام که هر که روزه بگیرد در ماه شعبان، براى جلب محبّت پیغمبر خدا و تقرّب به سوى خدا؛ خداوند او را دوست میدارد و در روز قیامت کرامت خود را نصیب او میگرداند و بهشت را براى او واجب میکند
سپس امام صادق علیه السلام چنین گفت: امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمود: از هنگامی که شنیدم منادی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در ماه شعبان ندا داد، روزه شعبان از من فوت نشد و تا زمانی که زنده هستم، به خواست خداوند از من فوت نخواهد شد.
بنا بر آنچه در شماری از متون روایی وارد شده، پیامبر اکرم (ص) در یکی از سالها، به هنگام آغاز این ماه خطبهای خواندند و مردم را نسبت به شرافت این ماه آگاه فرمودند.
در بحارالانوار قسمتهایی از این خطبه چنین آمده است: شعبان ماه شریفی است و آن ماه من است، حاملان عرش آن را بزرگ میشمارند و حق آن را میشناسند، آن ماهی است که در آن همچون ماه رمضان، روزی بندگان زیاد میشود و در آن بهشت آذین بسته میشود و این ماه را شعبان نامیدهاند، زیرا در آن ارزاق مومنان تقسیم میشود و آن ماهی است که عمل در آن چند برابر میشود و کار نیکو هفتاد برابر ثمره میدهد.
بنا بر آنچه در حدیثی دیگر که در وسایل الشیعه به آن اشاره شده، ماه شعبان، ماهی است که: «در هر پنجشنبه آن، آسمانها زینت بسته میشود و فرشتگان به دعا میپردازند که پروردگارا! آنکس را که در این ایام روزه بدارد، ببخشای، و دعایش را اجابت فرمای. پس هر کس که در روز اول شعبان دو رکعت نماز گزارد و در هر رکعت آن یکمرتبه سوره حمد و یکصد مرتبه سوره توحید را بخواند و بعد از نماز نیز یکصد مرتبه صلوات بفرستد، خداوند تمامی حاجتهای دینی و دنیایی او را اجابت میفرماید.
همچنین در حدیثی دیگر که در وسایلالشیعه، بحارالانوار و مصباح المتهجد اشاره شده در خصوص فضیلت ماه شعبان آمده است: «خداوند به ذات مقدس خود سوگند خورده است که هر کس را در این ماه به او پناه برده و از او درخواست کند، از رحمت خود محروم نکند.»
در فضیلت و اعمال ماه شعبان از امام جعفر صادق(ع) روایت است که چون ماه شعبان داخل مىشد، حضرت امام زین العابدین(ع) اصحاب خود را جمع مىکرد و مىفرمود: اى گروه اصحاب من! مىدانید این چه ماهى است، این ماه شعبان است و حضرت رسول (ص) مىفرمود: شعبان ماه من است، پس در این ماه روزه بدارید، براى محبت پیغمبر خود و براى تقرب به سوى پروردگار خود، به حق آن خدایى که جان على بن الحسین به دست قدرت اوست، سوگند یاد مىکنم که از پدرم حسین بن على(ع) شنیدم که فرمود شنیدم از امیرالمؤمنین(ع) که هر که شعبان را روزه دارد، براى محبت پیغمبر خدا و تقرب به سوى خدا، خدا او را دوست دارد و نزدیک گرداند او را به کرامت خود در روز قیامت و بهشت را براى او واجب گرداند.
*اعمال ماه شعبان
اعمال مشترکه ماه شعبان آن چند امر است:
- هر روز هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ
- هر روز هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُاللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیهِ و در بعضى روایات الْحَىُّ الْقَیومُ پیش از الرَّحْمنُ الرَّحیمُ است و عمل به هر دو خوبست و از روایات مستفاد مىشود که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است و هر که هر روز از این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند مثل آن است که هفتاد هزار در ماههاى دیگر استغفار کند.
- در این ماه تصدق کند، اگر چه به نصف دانه خرمایى باشد تا حق تعالى بدن او را بر آتش جهنم حرام گرداند، از حضرت صادق(ع) منقول است که از آن جناب سوال کردند از فضیلت روزه رجب فرمود: چرا غافلید از روزه شعبان، راوى عرض کرد: یابن رَسول الله چه ثواب دارد کسى که یک روز از شعبان را روزه بدارد؟ فرمود: به خدا قسم! بهشت ثواب اوست، عرض کرد: یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: تصدق و استغفار، هر که در ماه شعبان تصدق کند، حق تعالى آن را تربیت کند، همچنانکه یکى از شما شتر بچهاش را تربیت مىکند تا آنکه در روز قیامت به صاحبش برسد، در حالتى که به قدر کوه احد شده باشد.
- در تمام این ماه هزار بار بگوید: لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَلانَعْبُدُ اِلاّ اِیاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ که پاداش بسیار دارد، از جمله آنکه عبادت هزار ساله در نامه عملش بنویسند.
- در هر پنجشنبه این ماه دو رکعت نماز کند، در هر رکعت بعد از حمد صد مرتبه توحید و بعد از سلام صد بار صلوات بفرستد تا حق تعالى هر حاجتی که دارد، برآورد، از امر دین و دنیاى خود و روزه اش نیز فضیلت دارد و روایت شده که در هر روز پنجشنبه ماه شعبان آسمانها را زینت مىکنند، پس ملائکه عرض مىکنند: خداوندا! بیامرز روزهداران این روز را و دعاى ایشان را مستجاب گردان، در خبر نبوى است که هر که روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه دارد، حق تعالى بیست حاجت از حوائج دنیا و بیست حاجت از حاجتهاى آخرت او را برآورد.
- در این ماه صلوات بسیار فرستد.
- در هر روز از شعبان در وقت زوال و در شب نیمه آن صلوات مَرْویه از حضرت امام زین العابدین (ع) را بخواند.
- صدقه دادن در این ماه، اگر چه به اندازه نصف دانه خرمایى باشد، خوب است و خداوند بدن صدقه دهنده را بر آتش جهنم حرام میکند.
- از جمله اعمالی که در ماه شعبان به آن سفارش شده تمرین سکوت برای اندیشیدن درخویش است و آماده شدن برای بهره برداری بهتر از ماه رمضان.
- مناجات است و آن یکی از کارهایی که بزرگان و پیشوایان دین در این ماه انجام می دادند، مناجات با رب الارباب است، از جمله مناجاتها، مناجات معروف «شعبانیه» است که از امیرالمؤمنین و فرزندان او است که در ماه شعبان میخواندند و آن مناجاتی است که برای اهلش عزیز و گرامی است و برای خاطر آن به ماه شعبان مأنوس میشوند، بلکه انتظار آن را میکشند و مشتاق آمدن ماه شعبان میشوند و در آن مناجات علوم سرشاری در کیفیّت معامله بنده با خدای متعال است که در آن اظهار ادب در طریق معرفت حق و سؤال و دعا و استغفار نسبت به خدای خود بیان شده و استدلالات ظریف و لطیفی که سزاوار مقام عبودیّت برای استحکام مقام امیدواری مناسب حال مناجات است، ذکر کرده و دلالت صریح و روشن در معنای قرب و لقای خداوند و دیدار او تنظیم شده است که به آن وسیله شبهات انسانها و شکیّات منکران و وحشت اهل شک و شبهه را برطرف کرده است.
*رویدادهای ماه شعبان:
مهمترین رویداهای این ماه عبارتند از:
- دوم شعبان؛ آمدن حکم وجوب روزه ماه رمضان درسال دوم هجری
- سوم شعبان؛ ولادت امام حسین(ع)
- چهارم شعبان؛ ولادت حضرت عباس(ع)
- پنجم شعبان؛ ولادت امام سجاد(ع)
- یازده شعبان؛ ولادت حضرت علی اکبر(ع)
- پانزده شعبان؛ ولادت امام زمان(عج)
چه کنم گناه نکنم؟
1. انسان خصوصیاتی دارد که اختصاص به جامعه امروز یا دیروز ندارد و بر اساس همین ویژگی هاست که در دوران های مختلف، می تواند خود را در مسیر تکامل نگاه دارد؛ هر چند نمی توان انکار کرد که هر زمانی برای خود ویژگی هایی دارد که آدمی را وادار می کند تا برای خودسازی، راه حل های تازه ای بیندیشند. در حدیثی آمده است که زمانی خواهد رسید که نگاهداری دین، همانند نگاه داشتن ذغال افروخته در دست می باشد.1 مهم ترین راه حلی که به نظر می رسد، این است که همان راه های همیشگی دوری از گناه را که در ادامه می آید، با توجه و همت بیشتری انجام دهید؛ زیرا غرایز انسان که در اعمال او تأثیر می گذارند، همیشه ثابتند و بسیاری از تغییراتی که در زمان های مختلف به وجود می آیند، تفاوت باطنی با سایر زمان ها ندارند و راه مقابله با آن ها یکی است. 2. برای به وجود آمدن هر چیزی، مقدماتی لازم است که باید حتماً فراهم گردد. برای اشتیاق به اعمال خیر و تنفر از گناهان هم شرایطی لازم است که بدون فراهم ساختن آنها، ترک گناهان بسیار دشوار و انجام واجبات هم بسیار سخت خواهد شد. 1. توجه به رابطه انسان با خدا؛ در حدیثی از امیر المؤمنین علیه السلام آمده است که آدمی بنده احسان است؛2 یعنی وقتی از کسی خوبی ببیند، در برابر او متواضع می شود و سعی می کند که به نحوی خوبی او را جبران کند. حال اگر انسان توجه پیدا کند که هر نعمتی که در اختیار اوست، از خداست، در برابر خدا، احساس تواضع می کند و همین احساس، بندگی خدا را آسان کرده، به انسان انگیزه می دهد که به انجام فرامین الهی بپردازد. 2. توجه به حکمت الهی؛ در حدیثی از رسول خداصلّی الله علیه و آله چنین آمده است: ای بندگان خدا! شما مثل مریض هستید و پروردگار جهانیان مانند طبیب و مصلحت مریض در آن است که طبیب می داند؛ نه در آن چه که بیمار میل دارد و خدا می داند و شما نمی دانید. وقتی که انسان به این حقیقت دست پیدا کند، می فهمد که اگر چیزی را خداوند متعال نهی کرده است، حتماً ضرری برای انسان دارد و اگر به چیزی امر کرده، حتماً یک مصلحت ضروری برای انسان دارد و در نتیجه، مخالفت با پروردگار، یعنی مخالفت با خویش و انجام فرامین الهی، یعنی حرکت در جهت کسب مصالح خود و در نتیجه، انسان می فهمد که گناه، به معنی ضرر زدن به خویش است و به این وسیله، انگیزه انسان برای انجام گناه، کمتر می شود. 3. توجه به آثار و پیامدهای گناه؛ بسیاری از گناهان، آثاری دارند که این آثار، در ابتدا مخفی است؛ ولی مخفی بودن اثر، نشانه بی تأثیر بودن آن گناه نیست؛ مثل بعضی از سرطان ها که هیچ دردی ندارند و فرد وقتی متوجه مرض خود می شود که در نزدیکی مرگ قرار دارد. گناهان هم آثار مخربی دارند؛ که در همان لحظه اول، ظاهر نمی شوند؛ به فرموده قرآن کریم: «هر مصیبتی که بر شما وارد می شود، به خاطر اعمالی است که انجام می دهید و خداوند خیلی از خطاهای شما را می بخشد».3 امام صادق علیه السّلام می فرماید: «فردی گناه می کند و در نتیجه از نماز شب محروم می شود و عمل بد، اثرش در صاحبش، از اثر چاقو بر گوشت بیشتر است».4 1. محروم شدن از روزی. 2. کم شدن روزی. 3. فراموش کردن معلومات. 4. محروم شدن از نماز شب و معنویات. 5. گرفتاری (بیماری، حوادث ناگوار، مرگ ناگهانی، از دست دادن عزیزان). 6. کوتاه شدن عمر. 7. قساوت قلب. 8. واژگونی قلب به گونه ای که دیگر هیچ گاه حق را نپذیرد و نصیحت در آن مؤثر واقع نشود. 9. بیماری جدید به خاطر گناه جدید. امام رضا علیه السّلام در این باره می فرماید: «هر گاه بندگان خدا گناهی انجام دهند که قبلا انجام نمی شد، خداوند متعال بلایی برای آنها می فرستد که قبلاً نفرستاده بود».5 4. برگزیدن دوستان صالح؛ همان گونه که دوستان ناباب و شرکت در مجالس گناه، آدمی را به گناه می کشانند، هم نشینان شایسته هم انسان را به صلاح دعوت می کنند. امام سجادعلیه السّلام می فرماید: «هم نشینی با صالحان، دعوت کننده به صلاح است».6 بنابراین، انسان باید سعی کند با افراد آلوده، نشست و برخاست نکند و در مقابل، با انسان های پاک و صالح، دوستی نماید که یکی از عوامل اصلی انجام گناه یا اجتناب از آن، دوست خوب یا بد است. 5. مخالفت با هوای نفس؛ ارزش کمالات و رفتارهای نیکوی انسان به این است که در انسان، هوای نفس و خواست و کشش به سمت گناه وجود دارد و او برای ترک گناهان و انجام واجبات، باید پا برروی هوای نفس خود بگذارد و همین، به کار او ارزش می دهد. این مخالفت، ابتدا بسیار دشوار است؛ ولی با تمرین و تکرار، به صورت یک صفت پایدار در او در می آید و در نتیجه، برای او بسیار آسان می شود. انسان هر چه بیشتر به گناهان آلوده گردد، مثل فردی که در مرداب بیفتد، نجات او دشوارتر می شود. 6. نماز؛ خداوند متعال می فرماید: «نماز، انسان را از فحشا و منکر باز می دارد».7 یک عامل بازدارنده و بسیار قوی برای از بین بردن گناهان، خواندن نماز و ارتباط با خداوند است؛ البته همان طور که نماز، انسان را از گناهان باز می دارد، گناهان هم می توانند انسان را از نماز و ایجاد ارتباط با خدا باز دارند. 7. ایجاد نکردن زمینه گناه؛ برای این که انسان انگیزه گناه پیدا نکند، باید زمینه گناه را از بین ببرد. یکی از زمینه های گناه، خلوت کردن با زن نامحرم است. حضرت علی علیه السّلام می فرماید: «سه چیز است که هر کس آنها را رعایت کند، از شیطان رانده شده و از هر گرفتاری در امان است؛ کسی که با زنی که با او محرم نیست، خلوت نکند و نزد پادشاه ظالم نرود و کسانی را که در دین بدعت به وجود می آورند، در این کار یاری نکند».8 8. تفکر در عواقب گناه؛ چه بسا انسان یک گناه انجام می دهد و در دنیا و آخرت سرافکنده و بی آبرو می شود؛ در حالی که لذت گناه، لحظه ای بیشتر نبوده است. حضرت علی علیه السّلام می فرماید: «به یاد آورید پایان یافتن لذت ها و باقی ماندن آثار آنها را». در خاتمه به نکته مهمی اشاره می نماییم و آن این که برای رسیدن به خواسته تان، حتماً باید برنامه های مشخصی تنظیم نمایید و در آن برنامه، ترک گناهانی که بدان مبتلا هستید را به صورت تدریجی قرار دهید. باید توجه داشت که سنگ بزرگ، نشانه نزدن است و موجب یأس می شود. سعی کنید از اولویت های مهم و بالاتر شروع نمایید. هر گاه شکست خوردید، توبه نموده، تلاش را تعطیل ننمایید. با این طرح، ان شاءالله می توانید به مرور زمان، به موفقیت هایی دست یابید و آن چه خداوند از شما می خواهد، همین مجاهدت و دست و پنجه نرم کردن با شیطان و هوای نفس است و خداوند نسبت به کسی که در این مسیر قدم بر می دارد، غفار و آمرزنده است. 1. مجلسی، بحار الانوار، ج22، ص454. 2. همان، ج74، ص117. 3. شوری، آیه 30. 4. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، مکتب الاعلام الاسلامی، ج 3، ص 465. 5. میزان الحکمه، ج3، ص470. 6. بحار الانوار، ج 1، ص 141. 7. عنکبوت، آیه 45. 8. میزان الحکمه، ج3، ص479
با توجه به این که امروزه عوامل فساد قوی ترند، آیا در جامعه کنونی می توان به طور کامل گناه را ترک کرد؟
راه های دوری و انزجار از گناه
بر اساس روایات، آثار گناه عبارتند از:
پی نوشت:
صحيفه ى حضرت زهرا
صحيفه ى حضرت زهرا
جابر بن عبدالله انصارى مى گويد: و ارد منزل امام على عليه السلام شدم، صحيفه اى «كتابى» در دستان فاطمه عليهاالسلام ديدم، كه رنگ سبز زيباى آن مرا به ياد زمرد انداخت، و در آن كتابى قرار داشت به سفيدى و روشنى نور خورشيد، گفتم: پدر و مادرم فداى شما، اى دختر رسول خدا! آن چيست كه در دستان شما قرار دارد؟ پاسخ داد:
حديث 126 قالت: هذا لوح اهداه الله الى ابى رسول الله صلى الله عليه و آله فيه اسم ابى و اسم بعلى و اسم ابنى و اسماء الاوصياء من ولدى فاعطانيه ليبشرنى بذلك (اين كتابى است كه خداوند آن را به پدرم رسول خدا صلى الله عليه و آله اهداء فرمود، در اين كتاب نام پدرم، و نام شوهرم «امام على عليه السلام» و نام دو فرزندم و امامانى كه از فرزندانم مى باشند، نوشته شده است، اين كتاب به من هديه شده است، تا بشارت فرح بخشى براى من باشد) جابر پرسيد: آيا اجازه مى دهيد اين كتاب را مشاهده و مطالعه كنم؟ فرمود: نه ممكن نيست، مطالب موجود در اين كتاب را فقط پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و امام على عليه السلام و امامان معصوم عليهم السلام مى توانند مطالعه نمايند. [ بحارالانوار ج 36 ص 194 و كمال الدين ص 178 و عيون الاخبار ص 25. ]
مطالب صحيفه فاطمه از اسرار است
آن چه از روايات اسلامى و توضيحات حضرت زهرا عليهاالسلام معلوم مى شود اين است كه مطالب و مباحث صحيفه ى فاطمه عليهاالسلام جزو اسرار الهى است كه فقط در اختيار رهبران معصوم عليهم السلام قرار مى گيرد.
جابر بن عبدالله انصارى مى گويد: خدمت حضرت زهرا عليهاالسلام رسيدم، كتاب صحيفه را با رنگى سفيد و روشن در دستان مبارك آن حضرت مشاهده كردم، پرسيدم:
اين كتاب زيبا چيست؟ آيا اجازه مى دهيد آن را مطالعه كنم؟ پاسخ داد:
حديث 127 قالت: فيها اسماء الائمة من ولدى يا جابر لو لا النهى لكنت افعل، لكنه قد نهى ان يمسها الا النبى او وصى نبى او اهل بيت نبى [ مدارك اين حديث با حديث شماره 126 يكى است، مراجعه شود. ] (در اين صحيفه ى اسامى امامانى ثبت شده است كه همه از فرزندان من مى باشند. اى جابر! اگر نهى نشده بود كه غير از ما آن را ننگرند، اجازه مى دادم كه مطالعه نمايى، هيچ كس حق ندارد، اين صحيفه را مطالعه كند، مگر رسول خدا يا وصى پيامبر صلى الله عليه و آله يا اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله
آگاهى جابر از برخى مطالب صحيفه
مطالب و مباحث صحيفه ى حضرت زهرا عليهاالسلام جزو اسرار الهى بوده و فقط در اختيار اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله قرار داشت، اما برخى از اصحاب رسول خدا مانند جابر بن عبدالله انصارى با اجازه ى حضرت زهرا عليهاالسلام فقط از مباحث كلى آن تا حدودى اطلاع پيدا كرده و يا برخى از صفحات آن را ديده اند.
جابر نقل مى كند: خدمت حضرت زهرا عليهاالسلام رسيدم، صحيفه ى نورانى را ديدم. پرسيدم چه كتابى است؟ فرمود:
حديث 128 قالت: هذا لوح اهداه الله الى رسول الله صلى الله عليه و آله فيه اسم ابى و اسم بعلى و اسم ابنى و اسماء الاوصياء من ولدى فاعطانيه ليسرنى قال جابر، فيه اثنا عشر اسماء قلت اسماء من هولاء؟ قالت: هذه اسماء الاوصياء اولهم ابن عمى و احد عشر من ولدى آخرهم القائم عليه السلام قال جابر: فرايت فيها محمدا فى ثلاثه مواضع و عليا فى اربعة مواضع.
(اين كتابى است كه خدا آن را به پيامبر صلى الله عليه و آله اهدا فرمود: در اين كتاب نام پدرم و شوهرم و اسم دو فرزندم و امامانى كه همه از فرزندان من مى باشند وجود دارد، رسول خدا آن را به من عطاء فرمود، تا خوشحالم كند.
جابر گفت: دوازده نامى كه در اين كتاب است چه كسانى مى باشند؟ فرمود:
(اين نام هاى جانشينان پيامبر، اول آنها على عليه السلام و يازده نفر ديگر كه همه از نسل من مى باشند و آخرين آنها حضرت قائم عليه السلام است) [ روات و اسناد و مدارك اين حديث با حديث 126 يكى است، مراجعه شود. ] جابر مى گويد: درست كه نگاه كردم ديدم نام محمد در 3 جا و نام على در 4 مورد ثبت شده است. را ه مصرف صدقات، حديث 142 صله ى رحم، حديث 57 صبر و بردبارى فاطمه عليهاالسلام، حديث 162